شبهه: عزاداری، فقط بخاطر ثواب است!
پرسش :
آیا درک ثواب تنها فلسفه گریه بر امام حسین(علیه السلام) می باشد؟
پاسخ :
در این تحلیل مردم براى استفاده از ثواب و رسیدن به شفاعت ائمّه اطهار(علیهم السلام) مجالس عزا به پا کرده و بر آنان مى گریند.
ضعف و سستى این تحلیل به خوبى روشن است ؛ زیرا فرض ثواب براى عملى، فرع وجود حکمت و مصلحت در نفس آن عمل است. تا عملى داراى مصلحت و حکمتى معقول نباشد ثوابى در بر نخواهد داشت. در اینجا ما به دنبال فلسفه عزادارى یعنى مصلحت و حکمت این عمل هستیم. طبعاً سخن از ثواب ـ که در ردیف معلولات حکم است نه علل آن، ـ در این مرحله جایى ندارد. به علاوه، آیا ممکن است در طول تاریخ احساسات میلیون ها انسان را فقط به خاطر تحصیل ثواب تحریک کرد و آنان را گریاند؟ راستى اگر عشقى در کار نباشد و کانون دل، مالامال از محبّت و شور نباشد، آیا این وعده مى تواند عواطف و احساسات را برانگیزد؟!(1)
پی نوشت:
(1). براى اطّلاع بیشتر مراجعه شود به «حماسه حسینى» استاد شهید مرتضى مطهّرى(ره)، ج 1، فصل دوم، بحث عوامل تحریف.
منبع: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، سعید داودی ومهدی رستم نژاد،(زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، انتشارات امام على بن ابى طالب علیه السلام ، قم ، 1388 ش، ص 68.
در این تحلیل مردم براى استفاده از ثواب و رسیدن به شفاعت ائمّه اطهار(علیهم السلام) مجالس عزا به پا کرده و بر آنان مى گریند.
ضعف و سستى این تحلیل به خوبى روشن است ؛ زیرا فرض ثواب براى عملى، فرع وجود حکمت و مصلحت در نفس آن عمل است. تا عملى داراى مصلحت و حکمتى معقول نباشد ثوابى در بر نخواهد داشت. در اینجا ما به دنبال فلسفه عزادارى یعنى مصلحت و حکمت این عمل هستیم. طبعاً سخن از ثواب ـ که در ردیف معلولات حکم است نه علل آن، ـ در این مرحله جایى ندارد. به علاوه، آیا ممکن است در طول تاریخ احساسات میلیون ها انسان را فقط به خاطر تحصیل ثواب تحریک کرد و آنان را گریاند؟ راستى اگر عشقى در کار نباشد و کانون دل، مالامال از محبّت و شور نباشد، آیا این وعده مى تواند عواطف و احساسات را برانگیزد؟!(1)
پی نوشت:
(1). براى اطّلاع بیشتر مراجعه شود به «حماسه حسینى» استاد شهید مرتضى مطهّرى(ره)، ج 1، فصل دوم، بحث عوامل تحریف.
منبع: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، سعید داودی ومهدی رستم نژاد،(زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، انتشارات امام على بن ابى طالب علیه السلام ، قم ، 1388 ش، ص 68.