عزاداری حسینی، محور اتّحاد و قیام علیه ظالمان
پرسش :
عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) تا چه حدّ می تواند مردم را علیه حاکمان ظالم بسیج کند؟
پاسخ :
ائمّه اطهار(علیهم السلام) با تأکید بر برگزارى مراسم عزادارى حسینى(علیه السلام)، برنامه آن حضرت را «محورى» براى وحدت مردم قرار دادند. به گونه اى که امروزه در ایّام شهادتش میلیونها انسان با اختلاف طبقات و نژاد و مذهب در هر کوى و برزن به عزادارى آن حضرت بپاخاسته و گرد بیرق حسینى اجتماع مى کنند.
هر ملّتى براى بقا و موفّقیّت خویش محتاج به عامل وحدت و اجتماع است. بدون شک بهترین عامل وحدت پیروان اهل بیت(علیهم السلام) که با کمترین زحمت و کمترین هزینه مى تواند توده هاى میلیونى را حول یک محور جمع کند، همین مراسم عزادارى حسینى است. به یقین اگر ملّتى از چنین قدرتى برخوردار باشد که بتواند در کوتاهترین فرصت و با کمترین تبلیغات، نیروهاى متفرّق خویش را گردآورى کرده و سازماندهى کند، مى تواند هر مانعى را از سر راه پیشرفت خود بردارد.
در واقع ائمّه اطهار(علیهم السلام) با ترغیب مردم به اقامه مجالس حسینى از پراکندگى نیروها جلوگیرى به عمل آوردند و توده هاى متفرّق را بسیج کردند و با ایجاد وحدت و یکپارچگى در میان آنها قدرت عظیمى را به وجود آوردند.
حرکت خودجوش میلیونى مردم مسلمان ایران در نهضت شکوهمند انقلاب اسلامى در ماه محرّم و صفر به ویژه روزهاى تاسوعا و عاشورا که لرزه بر اندام طاغوتیان مى انداخت سرّ تأکید ائمّه اطهار(علیهم السلام) بر محور قراردادن امام حسین(علیه السلام) را روشن تر مى کند.
چه بسا اگر ما شاهد آزادسازى چنین انرژى هاى ذخیره شده در این مجالس در انقلاب نبودیم، شاید ما هم راز تأکید ائمّه اطهار(علیهم السلام) بر اقامه این مجالس را کمتر درک مى کردیم.
«ماربین آلمانى» در اثر خود مى نویسد: «بى اطّلاعى بعضى از تاریخ نویسان ما موجب شد که عزادارى شیعه را به جنون و دیوانگى نسبت دهند؛ ولى اینان گزافه گفته و به شیعه تهمت زده اند. ما در میان ملل و اقوام، مردمى مانند شیعه پرشور و زنده ندیده ایم؛ زیرا شیعیان به واسطه بپا کردن عزادارى حسینى سیاست هاى عاقلانه اى را انجام داده و نهضت هاى مذهبى ثمر بخشى را بوجود آورده اند».(1)
همین نویسنده آلمانى مى گوید: «هیچ چیز مانند عزادارى حسینى نتوانست بیدارى سیاسى در مسلمانان ایجاد کند».(2)
مخالفت دشمنان اسلام با اقامه این مجالس و تلاش آنها در جهت به تعطیلى کشاندن آن، حتّى اقدام آنان بر انهدام قبر امام حسین(علیه السلام) و مانع شدن از زیارت قبر آن حضرت(3)، خود شاهد دیگرى است که حکومت ها تا چه اندازه از این نیروى عظیم وحشت داشته و دارند.
امروزه وحشتى که در دل دشمنان دین از برپایى این مجالس افتاده است بر کسى پوشیده نیست، تا جایى که گاه با وارد کردن اتّهامات ناروا بر شیعیان از طریق وابستگان داخلى خویش و گاه با برانگیختن دیکتاتورهاى دست نشانده خویش، امثال رضاخان، و گاه با بى محتوا ساختن چنین مجالسى، براى ریشه کن کردن شعائر حسینى تلاش کرده و مى کنند.
با نگاهى گذرا به تاریخ اسلام بعد از حادثه کربلا مى بینیم این مجالس و پیام هاى عاشورایى تا چه اندازه سرمشق قیام هاى مجاهدان راه خداوند در مقابل گردنکشان و طاغوتیان بوده است.
مجالس حسینى در طول تاریخ پناهگاه خوبى براى جوامعى که تحت ستم قرار گرفته بودند، محسوب مى شد؛ نه تنها در انقلاب اسلامى ایران، مردم حدّاکثر بهره بردارى را از مجالس حسینى کرده و با شور و هیجان این مجالس، پاسخ دندان شکنى به نیروهاى اهریمنى دادند، بلکه در استقلال عراق و پاکستان و... نیز همین مسأله مطرح بود.
در کلام معروفى از گاندى، رهبر استقلال هندوستان، مى خوانیم: من زندگى امام حسین(علیه السلام) آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خوانده ام و توجّه کافى به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستى از سرمشق امام حسین(علیه السلام) پیروى کند.(4)
ولى این در صورتى است که نیّت ها خالص باشد و رقابت هاى مخرّب جاى خود را به همکارى سازنده دهد و این مجالس کانون وحدت گردد و نشانه هاى ایثار و فداکارى در آن ظاهر شود.
از آنجا که مسأله اجراى عدالت و ظلم ستیزى منحصر به جهان اسلام نیست، تعلیماتى را که امام حسین(علیه السلام) در کربلا به نسل بشر داد، مى تواند راه گشاى تمام امّت ها گردد.
پی نوشت:
(1). به نقل از فلسفه شهادت و عزادارى حسین بن على(علیه السلام) ـ سید عبدالحسین شرف الدین، ص 109.
(2). به نقل از سیاسة الحسینیة، ص 44. جالب است بدانیم که اخیراً کتابى در آمریکا با نام «نقشه اى براى جدایى مکاتب الهى» منتشر شده است که در آن گفتگوى مفصّلى با دکتر «مایکل برانت» یکى از معاونان سابق سازمان اطّلاعات مرکزى آمریکا (سیا) انجام شده است؛ وى در این گفتگو به طرح هایى اشاره مى کند که علیه شیعیان و مذهب شیعه تدارک دیده شده است. در این گفتگو با اشاره به جلسات سرّى مقامات سازمان سیا و نماینده سرویس اطّلاعاتى انگلیس آمده است: «ما به این نتیجه رسیدیم که پیروزى انقلاب اسلامى ایران فقط نتیجه سیاست هاى اشتباه شاه در مقابله با این انقلاب نبوده است، بلکه عوامل دیگرى مانند... استفاده از فرهنگ شهادت دخیل بوده؛ که این فرهنگ از هزار و چهار صد سال پیش توسّط نوه پیامبر اسلام(امام حسین(علیه السلام)) بوجود آمده و هر ساله با عزادارى در ایّام محرّم این فرهنگ ترویج و گسترش مى یابد». سپس براى مقابله با این فرهنگ مى گوید: «ما تصمیم گرفتیم با حمایت هاى مالى از برخى سخنرانان و مدّاحان و برگزار کنندگان اصلى این گونه مراسم، عقاید و بنیان هاى شیعه و فرهنگ شهادت را سست و متزلزل کنیم». (روزنامه جمهورى اسلامى، شماره 7203 ـ 5/3/83 ـ ص 16، با تلخیص).
(3). رجوع شود به: تتمّة المنتهى، ص 324-237.
(4). به نقل از: درسى که حسین به انسان ها آموخت، ص 289.
منبع: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، انتشارات امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1388 ش.
ائمّه اطهار(علیهم السلام) با تأکید بر برگزارى مراسم عزادارى حسینى(علیه السلام)، برنامه آن حضرت را «محورى» براى وحدت مردم قرار دادند. به گونه اى که امروزه در ایّام شهادتش میلیونها انسان با اختلاف طبقات و نژاد و مذهب در هر کوى و برزن به عزادارى آن حضرت بپاخاسته و گرد بیرق حسینى اجتماع مى کنند.
هر ملّتى براى بقا و موفّقیّت خویش محتاج به عامل وحدت و اجتماع است. بدون شک بهترین عامل وحدت پیروان اهل بیت(علیهم السلام) که با کمترین زحمت و کمترین هزینه مى تواند توده هاى میلیونى را حول یک محور جمع کند، همین مراسم عزادارى حسینى است. به یقین اگر ملّتى از چنین قدرتى برخوردار باشد که بتواند در کوتاهترین فرصت و با کمترین تبلیغات، نیروهاى متفرّق خویش را گردآورى کرده و سازماندهى کند، مى تواند هر مانعى را از سر راه پیشرفت خود بردارد.
در واقع ائمّه اطهار(علیهم السلام) با ترغیب مردم به اقامه مجالس حسینى از پراکندگى نیروها جلوگیرى به عمل آوردند و توده هاى متفرّق را بسیج کردند و با ایجاد وحدت و یکپارچگى در میان آنها قدرت عظیمى را به وجود آوردند.
حرکت خودجوش میلیونى مردم مسلمان ایران در نهضت شکوهمند انقلاب اسلامى در ماه محرّم و صفر به ویژه روزهاى تاسوعا و عاشورا که لرزه بر اندام طاغوتیان مى انداخت سرّ تأکید ائمّه اطهار(علیهم السلام) بر محور قراردادن امام حسین(علیه السلام) را روشن تر مى کند.
چه بسا اگر ما شاهد آزادسازى چنین انرژى هاى ذخیره شده در این مجالس در انقلاب نبودیم، شاید ما هم راز تأکید ائمّه اطهار(علیهم السلام) بر اقامه این مجالس را کمتر درک مى کردیم.
«ماربین آلمانى» در اثر خود مى نویسد: «بى اطّلاعى بعضى از تاریخ نویسان ما موجب شد که عزادارى شیعه را به جنون و دیوانگى نسبت دهند؛ ولى اینان گزافه گفته و به شیعه تهمت زده اند. ما در میان ملل و اقوام، مردمى مانند شیعه پرشور و زنده ندیده ایم؛ زیرا شیعیان به واسطه بپا کردن عزادارى حسینى سیاست هاى عاقلانه اى را انجام داده و نهضت هاى مذهبى ثمر بخشى را بوجود آورده اند».(1)
همین نویسنده آلمانى مى گوید: «هیچ چیز مانند عزادارى حسینى نتوانست بیدارى سیاسى در مسلمانان ایجاد کند».(2)
مخالفت دشمنان اسلام با اقامه این مجالس و تلاش آنها در جهت به تعطیلى کشاندن آن، حتّى اقدام آنان بر انهدام قبر امام حسین(علیه السلام) و مانع شدن از زیارت قبر آن حضرت(3)، خود شاهد دیگرى است که حکومت ها تا چه اندازه از این نیروى عظیم وحشت داشته و دارند.
امروزه وحشتى که در دل دشمنان دین از برپایى این مجالس افتاده است بر کسى پوشیده نیست، تا جایى که گاه با وارد کردن اتّهامات ناروا بر شیعیان از طریق وابستگان داخلى خویش و گاه با برانگیختن دیکتاتورهاى دست نشانده خویش، امثال رضاخان، و گاه با بى محتوا ساختن چنین مجالسى، براى ریشه کن کردن شعائر حسینى تلاش کرده و مى کنند.
با نگاهى گذرا به تاریخ اسلام بعد از حادثه کربلا مى بینیم این مجالس و پیام هاى عاشورایى تا چه اندازه سرمشق قیام هاى مجاهدان راه خداوند در مقابل گردنکشان و طاغوتیان بوده است.
مجالس حسینى در طول تاریخ پناهگاه خوبى براى جوامعى که تحت ستم قرار گرفته بودند، محسوب مى شد؛ نه تنها در انقلاب اسلامى ایران، مردم حدّاکثر بهره بردارى را از مجالس حسینى کرده و با شور و هیجان این مجالس، پاسخ دندان شکنى به نیروهاى اهریمنى دادند، بلکه در استقلال عراق و پاکستان و... نیز همین مسأله مطرح بود.
در کلام معروفى از گاندى، رهبر استقلال هندوستان، مى خوانیم: من زندگى امام حسین(علیه السلام) آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خوانده ام و توجّه کافى به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستى از سرمشق امام حسین(علیه السلام) پیروى کند.(4)
ولى این در صورتى است که نیّت ها خالص باشد و رقابت هاى مخرّب جاى خود را به همکارى سازنده دهد و این مجالس کانون وحدت گردد و نشانه هاى ایثار و فداکارى در آن ظاهر شود.
از آنجا که مسأله اجراى عدالت و ظلم ستیزى منحصر به جهان اسلام نیست، تعلیماتى را که امام حسین(علیه السلام) در کربلا به نسل بشر داد، مى تواند راه گشاى تمام امّت ها گردد.
پی نوشت:
(1). به نقل از فلسفه شهادت و عزادارى حسین بن على(علیه السلام) ـ سید عبدالحسین شرف الدین، ص 109.
(2). به نقل از سیاسة الحسینیة، ص 44. جالب است بدانیم که اخیراً کتابى در آمریکا با نام «نقشه اى براى جدایى مکاتب الهى» منتشر شده است که در آن گفتگوى مفصّلى با دکتر «مایکل برانت» یکى از معاونان سابق سازمان اطّلاعات مرکزى آمریکا (سیا) انجام شده است؛ وى در این گفتگو به طرح هایى اشاره مى کند که علیه شیعیان و مذهب شیعه تدارک دیده شده است. در این گفتگو با اشاره به جلسات سرّى مقامات سازمان سیا و نماینده سرویس اطّلاعاتى انگلیس آمده است: «ما به این نتیجه رسیدیم که پیروزى انقلاب اسلامى ایران فقط نتیجه سیاست هاى اشتباه شاه در مقابله با این انقلاب نبوده است، بلکه عوامل دیگرى مانند... استفاده از فرهنگ شهادت دخیل بوده؛ که این فرهنگ از هزار و چهار صد سال پیش توسّط نوه پیامبر اسلام(امام حسین(علیه السلام)) بوجود آمده و هر ساله با عزادارى در ایّام محرّم این فرهنگ ترویج و گسترش مى یابد». سپس براى مقابله با این فرهنگ مى گوید: «ما تصمیم گرفتیم با حمایت هاى مالى از برخى سخنرانان و مدّاحان و برگزار کنندگان اصلى این گونه مراسم، عقاید و بنیان هاى شیعه و فرهنگ شهادت را سست و متزلزل کنیم». (روزنامه جمهورى اسلامى، شماره 7203 ـ 5/3/83 ـ ص 16، با تلخیص).
(3). رجوع شود به: تتمّة المنتهى، ص 324-237.
(4). به نقل از: درسى که حسین به انسان ها آموخت، ص 289.
منبع: عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، انتشارات امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1388 ش.