چهارشنبه، 31 شهريور 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

معنای واژه «قَتْر» و رابطه آن با «بُخل»

پرسش :

واژه «قَتْر» در قرآن به چه معنایی آمده است و رابطه آن با «بُخل» چیست؟


پاسخ :
خداوند در آیه 67 سوره «فرقان» مى فرماید: «وَ الَّذینَ اِذا اَنْفَقُوا لَم یُسْرِفُوا وَ لَم یَقْتُرُوا وَ کَانَ بَینَ ذَلِکَ قَواماً»(1)؛ ([یکى از ویژگی هاى عباد الرّحمن این است که] هنگامى که انفاق مى کنند، نه اسراف دارند و نه سختگیرى؛ بلکه در میان این دو، حد اعتدالى دارند). «یقتروا» از ماده «قَتْر» (بر وزن صبر) به معنى (تنگ گرفتن) است که نقطه مقابل اسراف مى باشد و گاه «اسراف» و «اقتار» را در مقابل یکدیگر قرار مى دهند. یکى آن است که بیش از حد لازم و دیگرى آن است که کمتر از مقدار لازم انفاق کنند.

در واقع «قتر» و «اقتار» مراحل ضعیف «بُخل» است؛ زیرا حدّاقل چیزى انفاق مى شود، هر چند کمتر از مقدار شایسته باشد؛ در حالى که در مراحل شدیدتر «بُخل» هیچ گونه انفاقى در کار نیست. با این حال، خداوند بندگان ویژه خود را از این صفت نیز پاک و مبرّا مى داند.

بسیارى از مفسّرین «اقتار» را به معنى «بُخل» یا «شُحّ» و مانند آن تفسیر کرده اند و در روایتى که در تفسیر «على بن ابراهیم» از امام صادق(علیه السلام) نقل شده «لم یقتروا» به معنى «لَم یَبْخَلُوا فی حَقِّ اللّهِ عَزّوَجَلّ» تفسیر شده است.(2) در بعضى از تفاسیر آمده است که: «یکى از خلفا مى خواست دخترش را به یکى از امراى دولتش بدهد. هنگامى که از داماد سؤال کرد: مقدار هزینه عروسى را چه اندازه در نظر گرفته اى؟ در پاسخ در تعبیر جالبى گفت: «اَلحَسَنَةُ بَینَ السَّیِئَتَینِ»؛(3) سپس آیه گذشته را تلاوت کرد».(4)

در یکی دیگر از آیات مورد بحث، خداوند خطاب به پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) مى فرماید: «قُلْ لَوْ اَنْتُمْ تَمْلِکُون خَزائِنَ رَحمَةِ رَبّی اِذاً لاَ مْسَکْتُم خَشْیَةَ الاِنفاقِ»(5)؛ (به آنها [مشرکان] بگو، اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید، به یقین [به خاطر بُخل و تنگ نظرى] امساک مى کردید. مبادا انفاق کردن مایه فقر و تنگدستى شما شود). در پایان آیه مى فرماید: «کَانَ الاِنسانُ قَتوراً»؛ (انسان، موجود بخیلى است).

در این جا واژه «انسان» اشاره به انسان هاى تربیت نایافته اى است که در مسیر «بُخل» و «امساک» و «تقتیر» قرار مى گیرند و الّا انسانى که تحت تعلیم و تربیت «اولیاء اللّه» قرار گرفته و یا حتى انسانى که فطرت خداداد خود را حفظ نموده است، بخیل و ممسک و قتور نخواهد بود.

از تعبیر آیه فوق استفاده مى شود که «بُخل» همیشه به خاطر نیازهاى شخصى یا گروهى نیست؛ بلکه این رذیله اخلاقى، گاهى به صورتى در مى آید که اگر انسان تمام خزاین خداوندى را در اختیار داشته باشد، باز هم «بُخل» مى ورزد، هر چند نیازش با مقدار کمى از آن برطرف مى شود.

تعبیر به «کانَ الاِنسانُ قَتُوراً»؛ (انسان موجود بخیلى است) در آیه فوق به صورت مطلق، نظایر دیگرى نیز در قرآن مجید دارد؛ مانند: «اِنَّ الاِنسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ»(6)؛«اِنَّ الاِنسانَ لَکَفُورٌ»(7)؛ «اِنَّ الانسانَ لَکَفُورٌ مُبِینٌ»(8)؛ «اِنَّ الاِنسَانَ لَظَلوُمٌ کَفَّارٌ»(9) و امثال این تعبیرات، همه اشاره به انسان هایى دارد که فطرت پاک اولیه خویش را از دست داده و از تربیت انبیا و اولیا و مربیان اخلاقى دور مانده اند و گرنه هیچ انسانى در ذات خود، ناپاک، آلوده، بخیل، ظالم و کفران کننده آفریده نشده است. نظام آفرینش بر پاکى و سعادت انسان ها بنا نهاده شده است، نه بر زشتى و آلودگى آنها.(10)

پی‌نوشت‌ها:
(1). سوره فرقان، آیه 67.
(2). تفسیر قمى، قمى، على بن ابراهیم، تحقیق: موسوى جزایری، سید طیب، دار الکتاب، قم، 1367 شمسی، چاپ: چهارم، ج 2، ص 117.
(3). کار خوبى که در میان دو کار بد قرار دارد.
(4). الجامع لأحکام القرآن، قرطبى، محمد بن احمد، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1364 شمسی، چاپ: اول، ج 13، ص 79.
(5). سوره اسراء، آیه 100.
(6). سوره عادیات، آیه 6.
(7). سوره حج، آیه 66.
(8). سوره زخرف، آیه 15.
(9). سوره ابراهیم، آیه 34.
(10). در تفسیر نمونه ذیل آیات، شرح بیشترى داده شده است.

منبع: اخلاق در قرآن‏، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‏، 1377 شمسی،‏ چاپ: اول‏، ج 2، ص 370.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.