پرسش :
مستور بودن امامان اسماعيليه با غايب بودن امام زمان ـ عج ـ چه تفاوتي دارد؟
پاسخ :
مسأله غيبت در اعتقادات شيعه اماميه و مستور بودن امام در معتقدات اسماعيليه، امري است كه به حسب ظاهر مشترك به نظر ميرسد، يعني اعتقاد كه آنان به غيبت امامشان مانند اعتقاد شيعه اماميه به غيبت حضرت ولي عصر ـ عجل الله تعالي فرجه الشّريف ـ است. ولي در واقع هر كدام خصوصيات و ويژگيهاي خاص خود را دارد كه بايد اين ويژگيها بيان شود تا افتراق آن دو روشن گردد.
در اين كه پس از وفات اسماعيل، امامان اسماعيليه يك قرن و نيم پنهان بودند و اين دوران در تاريخ اسماعيليه به دورة «ستر» معروف است. شكي نيست، امّا اين دوران با دوران غيبت در اعتقاد اماميه كاملاً متفاوت است. در اعتقاد اماميه امامي كه غايب است، نام، خصوصيات، نام پدر، زنده بودن، چگونگي ظهور، علائم ظهور، چگونگي استفادة شيعيان از او، فلسفة غيبت و ... همگي روشن و مشخّص است. اين غيبت از دو دورة صغري و كبري تشكيل شده است كه در دورة اول شيعيان از طريق چهار نائب خاصّ او، با آن حضرت ارتباط داشته، و در دورة دوم غيبت، با نبودن نائب خاص، اين شكل با نواب عام آن حضرت(عج) كه خصوصيات و ويژگيهاي آنان در روايات توسط آن حضرت گرديه حل شده است.[1]
از طرف ديگر امام غائب ـ عليه السّلام ـ يكي بيش نيست او همان كسي است كه پس از غيبت ـ كه اندازة آن را خدا ميداند ـ به اذن الهي ظهور كرده و هم او مهدي قائم ـ عليه السّلام ـ است كه پس از ظهور، زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد، پس از اينكه از ظلم و جور و فساد پر شده است.
امّا در اعتقاد اسماعيليه محل اقامت امام را جز عدهاي بقيه نميدانند، و افراد ديگري حتّي اسم امام مستور خويش را نميدانند و اطّلاعات در مورد ائمة مستور اندك است و بين مورّخان اسماعيلي نيز دربارة نام امامان اين عصر اختلاف است، لذا فاطميان عدهاي را نام بردهاند كه بيشتر از آن تعدادياند كه مورخان اسماعيلي نام آوردهاند.[2]
در اين باره يكي از محققان روسي مينويسد: «در فاصلة قرنهاي دوم و سوم هجري، اسماعيليه به دو فرقه تقسيم و منشعب شدند، يكي از آن دو كماكان پس از مرگ محمّد بن اسماعيل اعقاب خود را به امامت مستور قبول داشت، كه پس از قرن چهارم پيروان اين گروه را «اسماعيليه فاطميه» ناميدند. و پيروان شاخة ديگر، به اين عقيده راسخ بودند كه شمار ائمه نيز مانند پيامبران مرسل نبايد از هفت بيشتر باشد. بدين سبب محمّد بن اسماعيل آخرين امام شمرده ميشود، به عقيدة ايشان پس از وي اماماني پديد نخواهند آمد، اكنون فقط بايد چشم به راه و منتظر ظهور پيامبر هفتم، قائم المهدي بود كه اندكي قبل از روز قيامت ظهور خواهد كرد. اين فرقة فرعي فقط هفت امام را قبول داشته «سبعيه» خوانده شد. بعدها در نيمة دوم قرن سوم هجري ايشان را «قرمطيان» ناميدند.[3] وي ميافزايد: «تقسيم اسماعيليه مدتي مديد قطعي نبوده ، زيرا كه امامان مستور را پردة ضخيم از اختفاء و استتار پوشانده بود و ايشان رابطة مستقيم با توده برقرار نميكردند. و حتي كساني كه از نام آنها نيز خبر نداشتند. بدين سبب اختلاف بر سر قبول يا عدم قبول ايشان، موجب بروز دشمني ميان افراد دو شاخة ياد شده نميگرديد. و غالباً همه ايشان را گاه اسماعيليه به طور اعم، وگاه سبعيه يا قرمطي ميناميدند. اين وضع تا آخر قرن چهارم هجري باقي بود.[4]
همان طور كه بيان شد، نه تعداد امامان معلوم است و نه نام آنان مشخصاً معلوم بوده و نه سنخيّت روشن و درستي با غيبت امام اثني عشريه دارد، آنان قائلند كه امامان مستور غير از امامي است كه به نام مهدي ظهور خواهد كرد، در صورتي كه در اعتقاد اماميه امام غائب همان است كه به نام مهدي ظهور خواهد كرد. تعداد امامان از نظر آنان طبق تفسيرشان و تطبيق و مقايسة با پيامبران مرسل، 7 نفر بيشتر نيست، لذا پس از محمّد بن اسماعيل بايد منتظر قائم بود و در معتقد اسماعيليه فاطميه نيز تعداد روشني بيان نشده است.
اما در عقيده اماميه، اسامي همه امامان دوازده گانه از جمله امام منتظر توسط شخص حضرت پيامبر اعلام شده است نه اسامي آنها را شيعيان ساخته اند و نه امامت آنها از جعليات شيعيان مي باشد بلكه امامت دوازده امام به عنوان عترت و اهل بيت در كنار قرآن از طرف خداوند جعل شد و توسط پيامبر ابلاغ گرديده است. بر خلاف امامان اسماعيليه كه هيچ اثري از آنها در كلام رسول خدا(ص) ديده نمي شود.
زمان ظهور امام در معتقدات اماميه هر چند به طور خاص اعلام نشده، ولي علائمي براي ظهور بيان گريده است. ولي اسماعيليه در اين باره بيان روشني ندارد و فقط منتظر بايد بود.
در معتقد اماميه هر چند امام غائب است، ولي شيعيان وظايفي در قبال او دارند، چه از دعا براي ظهور و چه انجام تكاليف الهي در عصر غيبت، و امام غائب از اعمال اين شيعيان باخبر است. ولي اسماعيليه خود نيز امام مستورشان را نه ميدانند كيست؟ چه نامي دارد؟ فرزند كيست؟ و نه ميفهمند در قبال او چه وظيفهاي خواهند داشت؛[5]
نتيجه اين شد كه: امام مستور در اعتقاد اسماعيليه، كاملاً متفاوت از امام غايب در اعتقاد اماميه است، در اعتقاد اماميه، امام غايب يك نفر بيشتر نيست، و حسب و نسب او، نام و لقب او، زمان تولد، مكان ظهور و برنامههاي او و چگونگي ارتباط او با شيعيان و استفادة شيعيان از او همگي بيان شده است. و او امام دوازدهم شيعيان است كه در حديث پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز آمده است؛ ولي در اسماعيليه تعداد امامان مستور معلوم نبوده، نام آنان مشخص نيست، در عين حال همة اسماعيليه امامان مستور را قبول ندارند، و علت غيبت و برنامههاي آن مشخص نيست و منتظر ظهور امامان مستور هم نمي باشند چون دوره امامت آنان در عالم مستر گذشته است برخلاف اعتقاد شيعه كه همان مهدي كه غائب است ظهور خواهد كرد.
بنابراين امام غائب شيعيان اماميه، با امامان اسماعيليه كاملاً متفاوت است و قابل مقايسه با هم نيست.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. اسماعيليه (مجموعه مقالات)، با مقدمة: دكتر فرهاد دفتري.
2. اسماعيليه، هاشم عثمان.
[1] . فاما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه، مخالفاً علي هواه، مطيعاً لامر مولاه، فللعوام ان يقلدوه ...» طبرسي، الاحتجاج، تحقيق: محمّد باقر خرسان، نجف، نشر دار النعمان، 1386 ق، ج2، ص 263.
[2] . كامل حسين احمد، طائفة الاسماعيليه، 1959 م، طبع قاهره، ص1723.
[3] . مجلة كلام اسلامي، شماره 18، مقاله از: مرحوم داوود الهامي، به نقل از: پطروشفسكي، اسلام در ايران، ترجمة كريم كشاورز، ص 297.
[4] . اسلام در ايران، ص 297.
[5] . لذا امروز امام آنان كه در انگليس ميباشد، هيچ گونه تكليف شرعي را قائل نيست، و حتّي همسر او بدون حجاب در اجتماع ظاهر ميشود.
( اندیشه قم )
مسأله غيبت در اعتقادات شيعه اماميه و مستور بودن امام در معتقدات اسماعيليه، امري است كه به حسب ظاهر مشترك به نظر ميرسد، يعني اعتقاد كه آنان به غيبت امامشان مانند اعتقاد شيعه اماميه به غيبت حضرت ولي عصر ـ عجل الله تعالي فرجه الشّريف ـ است. ولي در واقع هر كدام خصوصيات و ويژگيهاي خاص خود را دارد كه بايد اين ويژگيها بيان شود تا افتراق آن دو روشن گردد.
در اين كه پس از وفات اسماعيل، امامان اسماعيليه يك قرن و نيم پنهان بودند و اين دوران در تاريخ اسماعيليه به دورة «ستر» معروف است. شكي نيست، امّا اين دوران با دوران غيبت در اعتقاد اماميه كاملاً متفاوت است. در اعتقاد اماميه امامي كه غايب است، نام، خصوصيات، نام پدر، زنده بودن، چگونگي ظهور، علائم ظهور، چگونگي استفادة شيعيان از او، فلسفة غيبت و ... همگي روشن و مشخّص است. اين غيبت از دو دورة صغري و كبري تشكيل شده است كه در دورة اول شيعيان از طريق چهار نائب خاصّ او، با آن حضرت ارتباط داشته، و در دورة دوم غيبت، با نبودن نائب خاص، اين شكل با نواب عام آن حضرت(عج) كه خصوصيات و ويژگيهاي آنان در روايات توسط آن حضرت گرديه حل شده است.[1]
از طرف ديگر امام غائب ـ عليه السّلام ـ يكي بيش نيست او همان كسي است كه پس از غيبت ـ كه اندازة آن را خدا ميداند ـ به اذن الهي ظهور كرده و هم او مهدي قائم ـ عليه السّلام ـ است كه پس از ظهور، زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد، پس از اينكه از ظلم و جور و فساد پر شده است.
امّا در اعتقاد اسماعيليه محل اقامت امام را جز عدهاي بقيه نميدانند، و افراد ديگري حتّي اسم امام مستور خويش را نميدانند و اطّلاعات در مورد ائمة مستور اندك است و بين مورّخان اسماعيلي نيز دربارة نام امامان اين عصر اختلاف است، لذا فاطميان عدهاي را نام بردهاند كه بيشتر از آن تعدادياند كه مورخان اسماعيلي نام آوردهاند.[2]
در اين باره يكي از محققان روسي مينويسد: «در فاصلة قرنهاي دوم و سوم هجري، اسماعيليه به دو فرقه تقسيم و منشعب شدند، يكي از آن دو كماكان پس از مرگ محمّد بن اسماعيل اعقاب خود را به امامت مستور قبول داشت، كه پس از قرن چهارم پيروان اين گروه را «اسماعيليه فاطميه» ناميدند. و پيروان شاخة ديگر، به اين عقيده راسخ بودند كه شمار ائمه نيز مانند پيامبران مرسل نبايد از هفت بيشتر باشد. بدين سبب محمّد بن اسماعيل آخرين امام شمرده ميشود، به عقيدة ايشان پس از وي اماماني پديد نخواهند آمد، اكنون فقط بايد چشم به راه و منتظر ظهور پيامبر هفتم، قائم المهدي بود كه اندكي قبل از روز قيامت ظهور خواهد كرد. اين فرقة فرعي فقط هفت امام را قبول داشته «سبعيه» خوانده شد. بعدها در نيمة دوم قرن سوم هجري ايشان را «قرمطيان» ناميدند.[3] وي ميافزايد: «تقسيم اسماعيليه مدتي مديد قطعي نبوده ، زيرا كه امامان مستور را پردة ضخيم از اختفاء و استتار پوشانده بود و ايشان رابطة مستقيم با توده برقرار نميكردند. و حتي كساني كه از نام آنها نيز خبر نداشتند. بدين سبب اختلاف بر سر قبول يا عدم قبول ايشان، موجب بروز دشمني ميان افراد دو شاخة ياد شده نميگرديد. و غالباً همه ايشان را گاه اسماعيليه به طور اعم، وگاه سبعيه يا قرمطي ميناميدند. اين وضع تا آخر قرن چهارم هجري باقي بود.[4]
همان طور كه بيان شد، نه تعداد امامان معلوم است و نه نام آنان مشخصاً معلوم بوده و نه سنخيّت روشن و درستي با غيبت امام اثني عشريه دارد، آنان قائلند كه امامان مستور غير از امامي است كه به نام مهدي ظهور خواهد كرد، در صورتي كه در اعتقاد اماميه امام غائب همان است كه به نام مهدي ظهور خواهد كرد. تعداد امامان از نظر آنان طبق تفسيرشان و تطبيق و مقايسة با پيامبران مرسل، 7 نفر بيشتر نيست، لذا پس از محمّد بن اسماعيل بايد منتظر قائم بود و در معتقد اسماعيليه فاطميه نيز تعداد روشني بيان نشده است.
اما در عقيده اماميه، اسامي همه امامان دوازده گانه از جمله امام منتظر توسط شخص حضرت پيامبر اعلام شده است نه اسامي آنها را شيعيان ساخته اند و نه امامت آنها از جعليات شيعيان مي باشد بلكه امامت دوازده امام به عنوان عترت و اهل بيت در كنار قرآن از طرف خداوند جعل شد و توسط پيامبر ابلاغ گرديده است. بر خلاف امامان اسماعيليه كه هيچ اثري از آنها در كلام رسول خدا(ص) ديده نمي شود.
زمان ظهور امام در معتقدات اماميه هر چند به طور خاص اعلام نشده، ولي علائمي براي ظهور بيان گريده است. ولي اسماعيليه در اين باره بيان روشني ندارد و فقط منتظر بايد بود.
در معتقد اماميه هر چند امام غائب است، ولي شيعيان وظايفي در قبال او دارند، چه از دعا براي ظهور و چه انجام تكاليف الهي در عصر غيبت، و امام غائب از اعمال اين شيعيان باخبر است. ولي اسماعيليه خود نيز امام مستورشان را نه ميدانند كيست؟ چه نامي دارد؟ فرزند كيست؟ و نه ميفهمند در قبال او چه وظيفهاي خواهند داشت؛[5]
نتيجه اين شد كه: امام مستور در اعتقاد اسماعيليه، كاملاً متفاوت از امام غايب در اعتقاد اماميه است، در اعتقاد اماميه، امام غايب يك نفر بيشتر نيست، و حسب و نسب او، نام و لقب او، زمان تولد، مكان ظهور و برنامههاي او و چگونگي ارتباط او با شيعيان و استفادة شيعيان از او همگي بيان شده است. و او امام دوازدهم شيعيان است كه در حديث پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز آمده است؛ ولي در اسماعيليه تعداد امامان مستور معلوم نبوده، نام آنان مشخص نيست، در عين حال همة اسماعيليه امامان مستور را قبول ندارند، و علت غيبت و برنامههاي آن مشخص نيست و منتظر ظهور امامان مستور هم نمي باشند چون دوره امامت آنان در عالم مستر گذشته است برخلاف اعتقاد شيعه كه همان مهدي كه غائب است ظهور خواهد كرد.
بنابراين امام غائب شيعيان اماميه، با امامان اسماعيليه كاملاً متفاوت است و قابل مقايسه با هم نيست.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. اسماعيليه (مجموعه مقالات)، با مقدمة: دكتر فرهاد دفتري.
2. اسماعيليه، هاشم عثمان.
[1] . فاما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه، مخالفاً علي هواه، مطيعاً لامر مولاه، فللعوام ان يقلدوه ...» طبرسي، الاحتجاج، تحقيق: محمّد باقر خرسان، نجف، نشر دار النعمان، 1386 ق، ج2، ص 263.
[2] . كامل حسين احمد، طائفة الاسماعيليه، 1959 م، طبع قاهره، ص1723.
[3] . مجلة كلام اسلامي، شماره 18، مقاله از: مرحوم داوود الهامي، به نقل از: پطروشفسكي، اسلام در ايران، ترجمة كريم كشاورز، ص 297.
[4] . اسلام در ايران، ص 297.
[5] . لذا امروز امام آنان كه در انگليس ميباشد، هيچ گونه تكليف شرعي را قائل نيست، و حتّي همسر او بدون حجاب در اجتماع ظاهر ميشود.
( اندیشه قم )