پرسش :
اثر تقوي در افزايش بهرهوري اقتصادي را توضيح دهيد؟
پاسخ :
ابتدا لازم است معناي بهرهوري اقتصادي و تقوا را به صورت مختصر توضيح دهم، آنگاه به اين موضوع خواهيم پرداخت كه تقوي چه تاثيراتي ميتواند بر بهرهوري اقتصادي داشته باشد.
1. بهرهوري اقتصادي:
بهرهوري اقتصادي نسبت بين مقدار حاصل شده به مقدار منابع مصرف شده در يك دورة توليد است.[1] و بهرهوري اقتصادي در مورد كل جامعه عبارت است از نسبت توليد ناخالص به عنوان برون داد به كل جمعيت به عنوان درون داد.[2] و با اين فرمول محاسبه ميشود: توليد ناخالص ملي / جمعيت = بهرهوري ملي
افزايش بهرهوري اقتصادي به معناي اين است كه ميزان برون داد (درآمدها) بيش از درون داد (هزينهها) باشد.
2. حقيقت تقوي:
الف: فرمانبرداري از خدا؛ امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: تقوي آن است كه خدا تو را در موردي كه فرا خوانده است، غايب نيابد و در موردي كه تو را نسبت به آن باز داشته است، حاضر نبيند.[3] معناي تقوي بر اساس اين روايت اين است كه انسان بر خلاف خواست الهي عمل نكند.
ب: خويشتن داري؛ امير المومنين ـ عليه السّلام ـ در باب تبيين حقيقت تقوي فرمود: «تقوي همان اجتناب از محرمات است».[4] همچنان فرمود: «متّقي كسي است كه از هر چه گناه است، دوري نمايد».[5]
3. آزادگي دل: (عدم دلبستگي به دنيا)؛
اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ فرمود: «ملاك و معيار شناخت تقوي عدم وابستگي به دنيا و اعراض از دنيا پرستي است».[6] تقوي، اعمال، و رفتار فردي و اجتماعي را در همة ابعاد آن از جمله بعد اقتصادي تحت پوشش قرار ميدهد. افزايش بهرهوري اقتصادي در جامعه در صورتي حاصل ميشود كه افراد جامعه نسبت به كار، احساس مسئوليت كنند، ضابطه در جامعه حاكم باشد نه رابطه، افراد امانتدار باشند نه اهل خيانت و رشوه و نيز چاپلوسي و تملّق، و ديگر تخلّفات اداري در جامعه وجود نداشته باشد.
در اينجا به بررسي نقش تقوي در بهرهوري اقتصادي ميپردازيم: 1. نقش تقوي در افزايش وجدان كاري: تقوي وجدان كاري افراد را بالا ميبرد و باعث ميشود كه افراد در برابر كار و وظيفةشان از خود تعهد نشان دهند، به تعبير ديگر، تقوي باعث مسئول دانستن فرد در برابر وظيفه ميباشد. وقتي تقوي، وجدان كاري افراد را افزايش داد، افراد كار را گونهاي عبادت ميدانند و به كار و تلاش به همان اندازه ارج مينهندكه به عبادت، امام صادق ـ عليه السّلام ـ به ياران خود فرمود: «از ما نيست كسي كه كار و تلاش مربوط به زندگي دنيوي را بهخاطر پرداختن به امور اخروي رها سازد».[7] تقوي باعث ميشود كه افراد پشتكار و استقامت در عمل داشته باشند. عيب اساسي بسياري از كارهاي ما ناتمام گذاردن كارها و طرحهاي اقتصادي و نيمه تمام رها كردن آنها است، اگر روحية تقوي در جامعه حاكم باشد و بهخصوص مسئولان امور، تقوي را رعايت كنند، طرحها و پروژههاي اقتصادي به بهرهوري ميرسند و اوضاع اقتصادي كشور بهبود مييابد. علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «تقواي الهي را در مورد خداوند و بلاد او رعايت كنيد زيرا شما حتّي در مورد سرزمينها و چهار پايان مورد بازخواست قرار خواهيد گرفت».[8] فردي كه اهل تقوي است، به آباداني كشور، سرزمينها و بهرهوري اقتصادي از طريق دامداري و. . . همت ميگمارد.
2. نقش تقوي در ايجاد انضباط اقتصادي و مالي: منظور از «انضباط اقتصادي» رعايت عاقلانة مقررات مالي زندگي است، امروزه اهميّت مسايل اقتصادي بر كسي پوشيده نيست، همة كشورها به ويژه كشورهاي جهان سوم تمام همّت و تلاش خويش را مصروف رفع تنگناهاي اقتصادي و رسيدن به بهرهوري اقتصادي كردهاند. چه عواملي باعث شده است كه اين همه فقر و فلاكت در جوامع حاكم باشد؟ به اعتقاد ما هر چند ممكن است عوامل بسياري مانند رشد بيروية جمعيت، كمبود مواد غذايي، جنگ و خشكسالي و . . . در اين قضيه دخيل باشند اما ريشة اصلي مشكل را در «بي انضباطي اقتصادي» بايد جستجو كرد. اگر روحية تقوي در جامعه حاكم باشد قطعاً جلو بسياري از زيادهرويها و اسرافها گرفته ميشود. از نظر اسلام حتّي در اموال شخصي آنهم مال حلال، زياده روي و مصرف بيش از حد ممنوع و خلاف انضباط است. رهبر معظّم انقلاب در باب رعايت انضباط اقتصادي ميفرمايند: «انضباط اقتصادي و مالي يعني مقابله با ريخت و پاش، زياده روي، اسراف، ريخت و پاش مالي و زيادهروي در مصرف كردن به هيچ وجه صفت خوبي نيست».[9] روشن است كه اين مرفّهين بيدرد و افراد بي تقوي هستند كه هر گونه خواستند ميخورند و ميپوشند و خرج ميكنند، اگر تقوي حاكم شود، قطعاً جلوي بسياري از اين رفتارها گرفته ميشود.
3. نقش تقوي در جلوگيري از رشوه: يكي از مشكلات اساسي كه مانع رشد و بهره وري اقتصادي در جامعه ميشود، رشوه خواري است، افراد سودجو هميشه در تلاشاند كه با پايمال كردن حق ديگران و سوء استفاده از قانون جريان را به سود خود تغيير دهند و چون قانون را مانعي بر سر راه خود ميبينند، با پرداخت رشوه سعي ميكنند اين كار به دست مجري قانون انجام شود. اگر روحية تقوي در جامعه حاكم باشد، نه كسي اقدام به دادن رشوه خواهد نمود و مسئولان نيز حاضر نميشوند رشوه دريافت كنند و در نتيجه كارها از طريق قانوني و به روال طبيعي خود انجام ميشود و اين در بهرهوري اقتصادي مؤثر است. كسي كه تقوي دارد، قطعاً اين حديث رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ را هميشه به ياد دارد كه فرمود: «رشوه دهنده و رشوه گيرنده و واسطه بين اين دو ملعون هستند».[10]
4. نقش تقوي در بهبود نظام اداري: يكي از مظاهر فساد اداري اين است كه گاهي بعضي از مسئولين و كارمندان اداري دير به اداره ميآيند و زود ميروند. موقعي هم كه در اداره هستند به عناوين و بهانههاي مختلف، مردم را پشت درهاي بسته نگه ميدارند. گاهي اتاق كار را ترك نموده و با ديگر همكاران مشغول سخن گفتن و وقت گذراني ميشوند، راستي با اين نمونه كار و خدمت ميتوان توقع حقوق داشت؟ و آيا ميتوان انتظار داشت كه كشور به رشد و بهرهوري اقتصادي برسد؟ اگر مسئولان و كارمندان همة كارخانهها و ادارات و يا اكثر آنها اينگونه رفتار نمايند محال است كشور به بهره وري اقتصادي برسد. امّا اگر تقوي در جامعه حاكم شود، قطعاً جلو اينگونه رفتارها گرفته ميشود و افراد براي آباداني كشور، استقلال اقتصادي و نيز به دست آوردن حقوق حلال، وظيفة خود را به نحو احسن انجام خواهد داد.
تقوي جلو سوء استفاده از بيت المال، توليد كالاهاي غير استاندارد، استفادة نا درست از منابع طبيعي و رقابتهاي ناسالم اقتصادي را نيز ميگيرد. در پايان اميدواريم كشور ما نيز شاهد تغييرات بنيادين و اساسي در همة جنبهها بوده و روحية تقوي در جامعه حاكم شود و تنها در آن صورت به بهرهوري اقتصادي خواهيم رسيد. به اميد آن روز. . .
معرفي كتاب
1. سيد محمد شفيعي، پرورش روح در پرتو چهل حديث، دفتر تبليغات اسلامي، 1370.
2. احمد ديلمي، اخلاق اسلامي، نشر معارف، 1379 فصل دوم، اخلاق اقتصادي.
3. محمود اكبري، اخلاق و احكام اداري، شفق 1376.
----------------------------------------------
[1] . سيد مهدي مجتبوي نائيني، فرهنگ اصطلاحات كار و تأمين اجتماعي، مؤسسة كيهان، 1372، ص 84.
[2] . همان، ص 860-85.
[3] . مجلسي، بحار الانوار، ج 70، ص 285.
[4] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، ج 10، ص 644.
[5] . همان.
[6] . همان.
[7] . شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 399.
[8] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، ج 4، ص 326.
[9] . رهبر معظم انقلاب، پيام نوروزي، سال 74.
[10] .مجلسي، بحار الانوار، ج 104، ص 174.
( اندیشه قم )
ابتدا لازم است معناي بهرهوري اقتصادي و تقوا را به صورت مختصر توضيح دهم، آنگاه به اين موضوع خواهيم پرداخت كه تقوي چه تاثيراتي ميتواند بر بهرهوري اقتصادي داشته باشد.
1. بهرهوري اقتصادي:
بهرهوري اقتصادي نسبت بين مقدار حاصل شده به مقدار منابع مصرف شده در يك دورة توليد است.[1] و بهرهوري اقتصادي در مورد كل جامعه عبارت است از نسبت توليد ناخالص به عنوان برون داد به كل جمعيت به عنوان درون داد.[2] و با اين فرمول محاسبه ميشود: توليد ناخالص ملي / جمعيت = بهرهوري ملي
افزايش بهرهوري اقتصادي به معناي اين است كه ميزان برون داد (درآمدها) بيش از درون داد (هزينهها) باشد.
2. حقيقت تقوي:
الف: فرمانبرداري از خدا؛ امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: تقوي آن است كه خدا تو را در موردي كه فرا خوانده است، غايب نيابد و در موردي كه تو را نسبت به آن باز داشته است، حاضر نبيند.[3] معناي تقوي بر اساس اين روايت اين است كه انسان بر خلاف خواست الهي عمل نكند.
ب: خويشتن داري؛ امير المومنين ـ عليه السّلام ـ در باب تبيين حقيقت تقوي فرمود: «تقوي همان اجتناب از محرمات است».[4] همچنان فرمود: «متّقي كسي است كه از هر چه گناه است، دوري نمايد».[5]
3. آزادگي دل: (عدم دلبستگي به دنيا)؛
اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ فرمود: «ملاك و معيار شناخت تقوي عدم وابستگي به دنيا و اعراض از دنيا پرستي است».[6] تقوي، اعمال، و رفتار فردي و اجتماعي را در همة ابعاد آن از جمله بعد اقتصادي تحت پوشش قرار ميدهد. افزايش بهرهوري اقتصادي در جامعه در صورتي حاصل ميشود كه افراد جامعه نسبت به كار، احساس مسئوليت كنند، ضابطه در جامعه حاكم باشد نه رابطه، افراد امانتدار باشند نه اهل خيانت و رشوه و نيز چاپلوسي و تملّق، و ديگر تخلّفات اداري در جامعه وجود نداشته باشد.
در اينجا به بررسي نقش تقوي در بهرهوري اقتصادي ميپردازيم: 1. نقش تقوي در افزايش وجدان كاري: تقوي وجدان كاري افراد را بالا ميبرد و باعث ميشود كه افراد در برابر كار و وظيفةشان از خود تعهد نشان دهند، به تعبير ديگر، تقوي باعث مسئول دانستن فرد در برابر وظيفه ميباشد. وقتي تقوي، وجدان كاري افراد را افزايش داد، افراد كار را گونهاي عبادت ميدانند و به كار و تلاش به همان اندازه ارج مينهندكه به عبادت، امام صادق ـ عليه السّلام ـ به ياران خود فرمود: «از ما نيست كسي كه كار و تلاش مربوط به زندگي دنيوي را بهخاطر پرداختن به امور اخروي رها سازد».[7] تقوي باعث ميشود كه افراد پشتكار و استقامت در عمل داشته باشند. عيب اساسي بسياري از كارهاي ما ناتمام گذاردن كارها و طرحهاي اقتصادي و نيمه تمام رها كردن آنها است، اگر روحية تقوي در جامعه حاكم باشد و بهخصوص مسئولان امور، تقوي را رعايت كنند، طرحها و پروژههاي اقتصادي به بهرهوري ميرسند و اوضاع اقتصادي كشور بهبود مييابد. علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «تقواي الهي را در مورد خداوند و بلاد او رعايت كنيد زيرا شما حتّي در مورد سرزمينها و چهار پايان مورد بازخواست قرار خواهيد گرفت».[8] فردي كه اهل تقوي است، به آباداني كشور، سرزمينها و بهرهوري اقتصادي از طريق دامداري و. . . همت ميگمارد.
2. نقش تقوي در ايجاد انضباط اقتصادي و مالي: منظور از «انضباط اقتصادي» رعايت عاقلانة مقررات مالي زندگي است، امروزه اهميّت مسايل اقتصادي بر كسي پوشيده نيست، همة كشورها به ويژه كشورهاي جهان سوم تمام همّت و تلاش خويش را مصروف رفع تنگناهاي اقتصادي و رسيدن به بهرهوري اقتصادي كردهاند. چه عواملي باعث شده است كه اين همه فقر و فلاكت در جوامع حاكم باشد؟ به اعتقاد ما هر چند ممكن است عوامل بسياري مانند رشد بيروية جمعيت، كمبود مواد غذايي، جنگ و خشكسالي و . . . در اين قضيه دخيل باشند اما ريشة اصلي مشكل را در «بي انضباطي اقتصادي» بايد جستجو كرد. اگر روحية تقوي در جامعه حاكم باشد قطعاً جلو بسياري از زيادهرويها و اسرافها گرفته ميشود. از نظر اسلام حتّي در اموال شخصي آنهم مال حلال، زياده روي و مصرف بيش از حد ممنوع و خلاف انضباط است. رهبر معظّم انقلاب در باب رعايت انضباط اقتصادي ميفرمايند: «انضباط اقتصادي و مالي يعني مقابله با ريخت و پاش، زياده روي، اسراف، ريخت و پاش مالي و زيادهروي در مصرف كردن به هيچ وجه صفت خوبي نيست».[9] روشن است كه اين مرفّهين بيدرد و افراد بي تقوي هستند كه هر گونه خواستند ميخورند و ميپوشند و خرج ميكنند، اگر تقوي حاكم شود، قطعاً جلوي بسياري از اين رفتارها گرفته ميشود.
3. نقش تقوي در جلوگيري از رشوه: يكي از مشكلات اساسي كه مانع رشد و بهره وري اقتصادي در جامعه ميشود، رشوه خواري است، افراد سودجو هميشه در تلاشاند كه با پايمال كردن حق ديگران و سوء استفاده از قانون جريان را به سود خود تغيير دهند و چون قانون را مانعي بر سر راه خود ميبينند، با پرداخت رشوه سعي ميكنند اين كار به دست مجري قانون انجام شود. اگر روحية تقوي در جامعه حاكم باشد، نه كسي اقدام به دادن رشوه خواهد نمود و مسئولان نيز حاضر نميشوند رشوه دريافت كنند و در نتيجه كارها از طريق قانوني و به روال طبيعي خود انجام ميشود و اين در بهرهوري اقتصادي مؤثر است. كسي كه تقوي دارد، قطعاً اين حديث رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ را هميشه به ياد دارد كه فرمود: «رشوه دهنده و رشوه گيرنده و واسطه بين اين دو ملعون هستند».[10]
4. نقش تقوي در بهبود نظام اداري: يكي از مظاهر فساد اداري اين است كه گاهي بعضي از مسئولين و كارمندان اداري دير به اداره ميآيند و زود ميروند. موقعي هم كه در اداره هستند به عناوين و بهانههاي مختلف، مردم را پشت درهاي بسته نگه ميدارند. گاهي اتاق كار را ترك نموده و با ديگر همكاران مشغول سخن گفتن و وقت گذراني ميشوند، راستي با اين نمونه كار و خدمت ميتوان توقع حقوق داشت؟ و آيا ميتوان انتظار داشت كه كشور به رشد و بهرهوري اقتصادي برسد؟ اگر مسئولان و كارمندان همة كارخانهها و ادارات و يا اكثر آنها اينگونه رفتار نمايند محال است كشور به بهره وري اقتصادي برسد. امّا اگر تقوي در جامعه حاكم شود، قطعاً جلو اينگونه رفتارها گرفته ميشود و افراد براي آباداني كشور، استقلال اقتصادي و نيز به دست آوردن حقوق حلال، وظيفة خود را به نحو احسن انجام خواهد داد.
تقوي جلو سوء استفاده از بيت المال، توليد كالاهاي غير استاندارد، استفادة نا درست از منابع طبيعي و رقابتهاي ناسالم اقتصادي را نيز ميگيرد. در پايان اميدواريم كشور ما نيز شاهد تغييرات بنيادين و اساسي در همة جنبهها بوده و روحية تقوي در جامعه حاكم شود و تنها در آن صورت به بهرهوري اقتصادي خواهيم رسيد. به اميد آن روز. . .
معرفي كتاب
1. سيد محمد شفيعي، پرورش روح در پرتو چهل حديث، دفتر تبليغات اسلامي، 1370.
2. احمد ديلمي، اخلاق اسلامي، نشر معارف، 1379 فصل دوم، اخلاق اقتصادي.
3. محمود اكبري، اخلاق و احكام اداري، شفق 1376.
----------------------------------------------
[1] . سيد مهدي مجتبوي نائيني، فرهنگ اصطلاحات كار و تأمين اجتماعي، مؤسسة كيهان، 1372، ص 84.
[2] . همان، ص 860-85.
[3] . مجلسي، بحار الانوار، ج 70، ص 285.
[4] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، ج 10، ص 644.
[5] . همان.
[6] . همان.
[7] . شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 399.
[8] . محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، ج 4، ص 326.
[9] . رهبر معظم انقلاب، پيام نوروزي، سال 74.
[10] .مجلسي، بحار الانوار، ج 104، ص 174.
( اندیشه قم )