پرسش :
علّت فوت يا رحلت و يا شهادت حضرت زهرا عليها السلام و نحوهي شهادت با توجّه به مدارك معتبر چگونه بوده؟
پاسخ :
در اكثر كتب تاريخي بزرگان اهل تشيّع و بعضي از بزرگان اهل تسنّن به اين مطلب اذعان شده كه بيت مقدّس فاطمه عليها السلام مورد حمله و يورش قرار گرفته[1] و به نقل بعضيها، تهديد به آتش[2] و به نقل بعضي ديگر به آتش كشيده شد[3] و فاطمه عليها السلام در اين حمله و يورش بيرحمانهي حكومت غاصب، به گونهاي ميان در و ديوار قرار گرفت كه علاوه بر وارد آمدن صدمات سخت بر وجود گران مايهاش،[4] فرزند وي نيز سقط گرديد،[5] و تازيانههاي بيدادي كه بر پيكرش فرود آمد، بدنش را مجروح و خون آلود ساخت و آثار عميقي بر آن بدن نازنين بر جاي نهاد كه تا لحظهي شهادت پا بر جا بود، و نيز ضربات شديد ديگري بر او وارد شد كه جسم و جان و روح ملكوتياش را به شدّت آزرد.[6] در كنار تمام اين فشارها و دردها و رنجها، سوگ پدر و گريهي بسيار بر آن حضرت نيز از عواملي بود كه باعث شدّت بيماري و زوال شادابي و طراوت از خورشيد جهان افروز وجود او ميشد[7] و از طرف ديگر، ستم و خشونت و مواضع ناجوان مردانهي برخي از مسلمان نماها و نيز تحوّل ارتجاعي در سيستم سياسي و دگرگوني كارها و تغيير اوضاع و شرايط به سود ارتجاع و جاهليّت[8] را نيز ميتوان از عواملي بر شمرد كه فشار دردها و رنجها را هر لحظه بيشتر ميساخت و خورشيد وجود گل سر سبد آفرينش را به سوي افق مغرب پيش ميبرد. و آن چه آن عزيز را سخت رنج ميداد و پيكر مطهّرش را آب ميكرد، امواج رنجها و دردها و مصيبتهايي بود كه هر روز بر آن افزوده ميشد و اين فشارها و رنجها بود كه بر درد و بيماري برخاسته از صدمات وارده در حمله و يورش دژخيمان حكومت غاصب به بيت مقدّسش، كمك كرد تا بانوي سرفراز گيتي و آفرينش را به بستر شهادت بكشاند.
نحوهي شهادت مظلومهي زهرا عليها السلام:
به دستور دختر فرزانهي پيامبر صلي الله عليه وآله بسترش را به وسط اطاق آوردند و فاطمه عليها السلام پس از تدبير امور منزل و نظافت و شست و شوي بدن مبارك و لباس هايش رو به قبله در بستر خويش آرميد.
از برخي روايات چنين به نظر ميرسد كه امير مؤمنان عليه السلام به همراه دو فرزندش در واپسين لحظات زندگي بانوي جهان هستي، در منزل نبودند و تنها اسماء بنت عميس در خدمت حضرتش حضور داشت، لحظههاي آخر فرا ميرسيد و از پي آن، شرايط پرواز روح ملكوتي برترين بانوي جهان هستي فراهم ميآمد. فاطمه عليها السلام نگاهي عميق به اطراف افكند و فرمود: درود بر فرشتهي وحي، سلام بر پيامبر رحمت و عدالت، بار خدايا مرا به همراه پيامبر گران مايهات برانگيز و غرق در مهر و خشنوديت ساز، و در جوار رحمت و خانهي مهر و منزل گاه سلامت و آرامش خويش پناه ده. آن گاه فرمود:
آيا آن چه من ميبينم شما نيز ميبينيد؟ پرسيدند مگر شما چه ميبينيد؟ فرمود: اين ها، انبوه انبوه، از فرشتگان آسمانها هستند و اين نيز فرشتهي وحي است و آن هم پدر بزرگوارم پيامبر صلي الله عليه وآله كه ميفرمايد: "دخترم، به نزد ما بشتاب كه آن چه نزد ما داري، براي تو از دنيا و تمام ارزش هاي دنيوي بهتر و پسنديدهتر است. بشتاب به نزد من كه در شوق ديدار توأم... فاطمه عليها السلام لحظاتي چشمان خود را روي هم نهاد و آنگاه فرمود: "سلام بر تو اي دريافت دارندهي جان ها به فرمان خدا، هر چه زودتر روح مرا از اين تن خاكي و زميني برگير، سپس فرمود: به سوي تو روانم و اي پروردگار پر مهر؛ نه بسوي آتش. سپس پلك و ديدگان را روي هم نهاد، دستها و پاهاي خويش را دراز كرد و افسوس و دريغ كه ريحانهي نبياكرم صلي الله عليه وآله جهان را بدرود گفت....[9]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ابن قتيبه الدينوري، الامامه و السياسة المعروف به تاريخ الخلفاء، ج 2 1 در يك مجلد ص 30، تحقيق علي شيري، ناشر الشريف الرضي، المطبعة امير، قم؛ عماد الدين طبري، كامل بهائي، ص 305، از جزء اول كتاب، سوق بين الحرمين، پاساژ مهتاش؛ احمد بن علي بن ابيطالب طبرسي، الاحتجاج، دار النعمان، نجف اشرف، ج 1، ص 181، و انتشارات اسوه قم، 1413، تحقيق: ابراهيم بهادري و محمد هادي به.
[2] . بعد از آنكه عمر با عدهاي به در خانه علي (ع) آمد، گفت: "والذي نفس عمر بيده: لتخرجنّ أولأحرقنها علي من فيها، فقيل له يا أبا حفص: إن فيها فاطمة؟ فقال و أن". ابن قتيبه الدينوري، الامامه و السياسة، قم، منشورات الرضي، 1363 هـ ش، ص 12
[3] . سليم بن قيس هلالي: ص 868 863 585، تحقيق: محمد باقر انصاري، مؤسسه الهادي، قم، 1415 هـ ؛ مؤتمر علماء بغداد، مقاتل بن عطية، ص 135 137، دار الارشاد الاسلامي،بيروت 1415؛ علي بن حسين مسعودي، اثبات الوصيه، ص 143، نجف اشرف، بصيرتي، قم؛ شيخ عبداللّه بحراني اصفهاني، عوالم العلوم، از شاگردان علامه مجلسي، ج 11، ص 443 441 404 400، مدرسه امام مهدي عليه السلام قم، 1363 ش؛ ابوجعفر طوسي، تلخيص الشافي، (460 هـ) ج 3، ص 76، تحقيق سيد حسين بحر العلوم، دار الكتب الاسلاميه، قم 1349 هـ .
[4] . ابراهيم بن محمد بن الجويني خراساني، فرائد السمطين (730 هـ) ج 2، ص 35 34، تحقيق شيخ محمد باقر محمودي، مؤسسه المحمودي، بيروت؛ محمد بن علي بن الحسين بن بابويه قمي، امالي صدوق، الصدوق (381 هـ) مؤسسه اعلمي، بيروت، 1400 هـ، ص 101 99؛ محمد بن حسن حرّ عاملي، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، (1104 هـ)، ج 1، ص 281 280، علميه، قم؛ طبرسي، الاحتجاج، ج 1، ص 216 210؛ كتاب سليم بن قيس، تحقيق، محمد باقر انصاري، ص 907 594 586.
[5] . علي بن حسين مسعودي (346 هـ)، اثبات الوصيه، ص 143، نجف الاشرف، بصيرتي قم؛ ابي الفتح محمد بن عبدالكريم بن ابيبكر احمد الشهرستاني، (548 - 479 هـ ق)، الملل و النحل، ج 3 2 1 در يك مجلد ص 57، در شرح احوال ابراهيم بن سيار بصري معروف به نظام از متكلمين معروف معتزلي، تحقيق محمد سيد گيلاني، شركة مكتبه و مطبعة مصطفي البابي الحلبي و اولاده بمصر؛ ابن ابي الحديد معتزلي، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 135، ملتزم الطبع و النشر، دار المعرفة، دار الكتاب العربي، دار احياء التراث العربي، بيروت، لبنان؛ عماد الدين طبري، كامل بهائي، جزء اول، ص 309، سوق بين الحرمين، پاساژ مهتاش؛ نور اللّه الحسيني المرعشي، ج 2، ص 373، منشورات مكتبه الاسلاميه، با تعليقه آية اللّه سيد شهاب الدين النجفي، به اهتمام حسن غفاري. حقاق الحق و ازهاق الباطل.
[6] . حسين بابويه قمي، صدوق، امالي، ص 118 101 99، مؤسسه اعلمي، بيروت، 1400 هـ؛ محمد بن حسن حر عاملي، اثبات الهداة، ج 1، ص 281 280، علميه، قم؛ علي بن شهر آشوب مازندراني، مناقب آل ابيطالب، ج 2، ص 209، مؤسسه انتشارات علامه خيابان حضرتي، المطبعة العلميه، قم؛ الشهرستاني، الملل و النحل، ج 3 2 1، در يك مجلد، ص 57، تحقيق سيد گيلاني؛ شيخ ابوالقاسم جعفر بن قولويه، كامل الزيارات، ص 335 332، المطبعة المرتضويه، نجف اشرف 1356 هـ؛ سيد هاشم بن سليمان بن اسماعيل بحراني، غاية المرام و حجة الخصام، ص 48، انتشارات انجمن آثار ملي، تهران.
[7] . عسي بن ابي الفتح الاربلي، كشف الغمه في معرفة الائمه، ج 1، ص 498، و علق عليه سيد هاشم الرسولي، تبريز، سوق المسجد الجامع؛ علي بن حسين بن بابويه قمي (صدوق)، الخصال، ج 1، ص 272، دفتر نشر اسلامي، 1403 هـ قم؛ علي بن شهر آشوب مازندراني، مناقب علي ابي طالب، ج 3، ص 362، انتشارات علامه، قم، المطبعة العلميه، بقم؛ نوراللّه الحسيني المرعشي، احقاق حق، ج 10، ص 438، تعليه آيةاللّه شهاب الدين النجفي، به اهتمام حسن غفاري، المطبعة الاسلاميه.
[8] . از جمله ميتوان به غصب فدك توسط حكومت غاصب اشاره نمود؛ عماد الدين طبري، كامل بهايي، جزء اول، ص 309، سوق بين الحرمين، پاساژ مهتاش؛ ابي الفتح الاربلي، كشف الغمه في معرفة الائمه، ج 1، ص 478 477 476، علق عليه هاشم الرسولي، تبريز، سوق المسجد الجامع؛ ابن ابي الحديد معتزلي، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 236، به تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، 1962، دار احياء الكتب العربيه، عيسي البابي الحلبي و شركاء.
[9] . السيد محمد كاظم القزويني، فاطمة الزهراء عليها السلام من المهد الي اللحد، ص 617 616 615، الطبعة الاولي (1397 هـ 1977 م)، دار الصادقطبع، نشر، توزيع، شارع الام جيلاس، البناية المركزية، الطابق الرابع، بيروت، لبنان؛ ميرزا محمد تقي سپهر، ناسخ التواريخ، در ذكر فضائل فاطمه زهرا عليها السلام چاپ سوم از انتشارات اسلاميّه، تهران، 1354 ش، ص 223 222؛ علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 43، ص 172 183 200، مكتبه اسلاميه، طهران شارع بوذر جمهري، المطبعة الاسلاميه، 1391؛ علي بن شهر آشوب مازندراني، مناقب آل ابيطالب، ج 3، ص 394، انتشارات علامه، قم، المطبعة العلميه، بقم.
در اكثر كتب تاريخي بزرگان اهل تشيّع و بعضي از بزرگان اهل تسنّن به اين مطلب اذعان شده كه بيت مقدّس فاطمه عليها السلام مورد حمله و يورش قرار گرفته[1] و به نقل بعضيها، تهديد به آتش[2] و به نقل بعضي ديگر به آتش كشيده شد[3] و فاطمه عليها السلام در اين حمله و يورش بيرحمانهي حكومت غاصب، به گونهاي ميان در و ديوار قرار گرفت كه علاوه بر وارد آمدن صدمات سخت بر وجود گران مايهاش،[4] فرزند وي نيز سقط گرديد،[5] و تازيانههاي بيدادي كه بر پيكرش فرود آمد، بدنش را مجروح و خون آلود ساخت و آثار عميقي بر آن بدن نازنين بر جاي نهاد كه تا لحظهي شهادت پا بر جا بود، و نيز ضربات شديد ديگري بر او وارد شد كه جسم و جان و روح ملكوتياش را به شدّت آزرد.[6] در كنار تمام اين فشارها و دردها و رنجها، سوگ پدر و گريهي بسيار بر آن حضرت نيز از عواملي بود كه باعث شدّت بيماري و زوال شادابي و طراوت از خورشيد جهان افروز وجود او ميشد[7] و از طرف ديگر، ستم و خشونت و مواضع ناجوان مردانهي برخي از مسلمان نماها و نيز تحوّل ارتجاعي در سيستم سياسي و دگرگوني كارها و تغيير اوضاع و شرايط به سود ارتجاع و جاهليّت[8] را نيز ميتوان از عواملي بر شمرد كه فشار دردها و رنجها را هر لحظه بيشتر ميساخت و خورشيد وجود گل سر سبد آفرينش را به سوي افق مغرب پيش ميبرد. و آن چه آن عزيز را سخت رنج ميداد و پيكر مطهّرش را آب ميكرد، امواج رنجها و دردها و مصيبتهايي بود كه هر روز بر آن افزوده ميشد و اين فشارها و رنجها بود كه بر درد و بيماري برخاسته از صدمات وارده در حمله و يورش دژخيمان حكومت غاصب به بيت مقدّسش، كمك كرد تا بانوي سرفراز گيتي و آفرينش را به بستر شهادت بكشاند.
نحوهي شهادت مظلومهي زهرا عليها السلام:
به دستور دختر فرزانهي پيامبر صلي الله عليه وآله بسترش را به وسط اطاق آوردند و فاطمه عليها السلام پس از تدبير امور منزل و نظافت و شست و شوي بدن مبارك و لباس هايش رو به قبله در بستر خويش آرميد.
از برخي روايات چنين به نظر ميرسد كه امير مؤمنان عليه السلام به همراه دو فرزندش در واپسين لحظات زندگي بانوي جهان هستي، در منزل نبودند و تنها اسماء بنت عميس در خدمت حضرتش حضور داشت، لحظههاي آخر فرا ميرسيد و از پي آن، شرايط پرواز روح ملكوتي برترين بانوي جهان هستي فراهم ميآمد. فاطمه عليها السلام نگاهي عميق به اطراف افكند و فرمود: درود بر فرشتهي وحي، سلام بر پيامبر رحمت و عدالت، بار خدايا مرا به همراه پيامبر گران مايهات برانگيز و غرق در مهر و خشنوديت ساز، و در جوار رحمت و خانهي مهر و منزل گاه سلامت و آرامش خويش پناه ده. آن گاه فرمود:
آيا آن چه من ميبينم شما نيز ميبينيد؟ پرسيدند مگر شما چه ميبينيد؟ فرمود: اين ها، انبوه انبوه، از فرشتگان آسمانها هستند و اين نيز فرشتهي وحي است و آن هم پدر بزرگوارم پيامبر صلي الله عليه وآله كه ميفرمايد: "دخترم، به نزد ما بشتاب كه آن چه نزد ما داري، براي تو از دنيا و تمام ارزش هاي دنيوي بهتر و پسنديدهتر است. بشتاب به نزد من كه در شوق ديدار توأم... فاطمه عليها السلام لحظاتي چشمان خود را روي هم نهاد و آنگاه فرمود: "سلام بر تو اي دريافت دارندهي جان ها به فرمان خدا، هر چه زودتر روح مرا از اين تن خاكي و زميني برگير، سپس فرمود: به سوي تو روانم و اي پروردگار پر مهر؛ نه بسوي آتش. سپس پلك و ديدگان را روي هم نهاد، دستها و پاهاي خويش را دراز كرد و افسوس و دريغ كه ريحانهي نبياكرم صلي الله عليه وآله جهان را بدرود گفت....[9]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ابن قتيبه الدينوري، الامامه و السياسة المعروف به تاريخ الخلفاء، ج 2 1 در يك مجلد ص 30، تحقيق علي شيري، ناشر الشريف الرضي، المطبعة امير، قم؛ عماد الدين طبري، كامل بهائي، ص 305، از جزء اول كتاب، سوق بين الحرمين، پاساژ مهتاش؛ احمد بن علي بن ابيطالب طبرسي، الاحتجاج، دار النعمان، نجف اشرف، ج 1، ص 181، و انتشارات اسوه قم، 1413، تحقيق: ابراهيم بهادري و محمد هادي به.
[2] . بعد از آنكه عمر با عدهاي به در خانه علي (ع) آمد، گفت: "والذي نفس عمر بيده: لتخرجنّ أولأحرقنها علي من فيها، فقيل له يا أبا حفص: إن فيها فاطمة؟ فقال و أن". ابن قتيبه الدينوري، الامامه و السياسة، قم، منشورات الرضي، 1363 هـ ش، ص 12
[3] . سليم بن قيس هلالي: ص 868 863 585، تحقيق: محمد باقر انصاري، مؤسسه الهادي، قم، 1415 هـ ؛ مؤتمر علماء بغداد، مقاتل بن عطية، ص 135 137، دار الارشاد الاسلامي،بيروت 1415؛ علي بن حسين مسعودي، اثبات الوصيه، ص 143، نجف اشرف، بصيرتي، قم؛ شيخ عبداللّه بحراني اصفهاني، عوالم العلوم، از شاگردان علامه مجلسي، ج 11، ص 443 441 404 400، مدرسه امام مهدي عليه السلام قم، 1363 ش؛ ابوجعفر طوسي، تلخيص الشافي، (460 هـ) ج 3، ص 76، تحقيق سيد حسين بحر العلوم، دار الكتب الاسلاميه، قم 1349 هـ .
[4] . ابراهيم بن محمد بن الجويني خراساني، فرائد السمطين (730 هـ) ج 2، ص 35 34، تحقيق شيخ محمد باقر محمودي، مؤسسه المحمودي، بيروت؛ محمد بن علي بن الحسين بن بابويه قمي، امالي صدوق، الصدوق (381 هـ) مؤسسه اعلمي، بيروت، 1400 هـ، ص 101 99؛ محمد بن حسن حرّ عاملي، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، (1104 هـ)، ج 1، ص 281 280، علميه، قم؛ طبرسي، الاحتجاج، ج 1، ص 216 210؛ كتاب سليم بن قيس، تحقيق، محمد باقر انصاري، ص 907 594 586.
[5] . علي بن حسين مسعودي (346 هـ)، اثبات الوصيه، ص 143، نجف الاشرف، بصيرتي قم؛ ابي الفتح محمد بن عبدالكريم بن ابيبكر احمد الشهرستاني، (548 - 479 هـ ق)، الملل و النحل، ج 3 2 1 در يك مجلد ص 57، در شرح احوال ابراهيم بن سيار بصري معروف به نظام از متكلمين معروف معتزلي، تحقيق محمد سيد گيلاني، شركة مكتبه و مطبعة مصطفي البابي الحلبي و اولاده بمصر؛ ابن ابي الحديد معتزلي، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 135، ملتزم الطبع و النشر، دار المعرفة، دار الكتاب العربي، دار احياء التراث العربي، بيروت، لبنان؛ عماد الدين طبري، كامل بهائي، جزء اول، ص 309، سوق بين الحرمين، پاساژ مهتاش؛ نور اللّه الحسيني المرعشي، ج 2، ص 373، منشورات مكتبه الاسلاميه، با تعليقه آية اللّه سيد شهاب الدين النجفي، به اهتمام حسن غفاري. حقاق الحق و ازهاق الباطل.
[6] . حسين بابويه قمي، صدوق، امالي، ص 118 101 99، مؤسسه اعلمي، بيروت، 1400 هـ؛ محمد بن حسن حر عاملي، اثبات الهداة، ج 1، ص 281 280، علميه، قم؛ علي بن شهر آشوب مازندراني، مناقب آل ابيطالب، ج 2، ص 209، مؤسسه انتشارات علامه خيابان حضرتي، المطبعة العلميه، قم؛ الشهرستاني، الملل و النحل، ج 3 2 1، در يك مجلد، ص 57، تحقيق سيد گيلاني؛ شيخ ابوالقاسم جعفر بن قولويه، كامل الزيارات، ص 335 332، المطبعة المرتضويه، نجف اشرف 1356 هـ؛ سيد هاشم بن سليمان بن اسماعيل بحراني، غاية المرام و حجة الخصام، ص 48، انتشارات انجمن آثار ملي، تهران.
[7] . عسي بن ابي الفتح الاربلي، كشف الغمه في معرفة الائمه، ج 1، ص 498، و علق عليه سيد هاشم الرسولي، تبريز، سوق المسجد الجامع؛ علي بن حسين بن بابويه قمي (صدوق)، الخصال، ج 1، ص 272، دفتر نشر اسلامي، 1403 هـ قم؛ علي بن شهر آشوب مازندراني، مناقب علي ابي طالب، ج 3، ص 362، انتشارات علامه، قم، المطبعة العلميه، بقم؛ نوراللّه الحسيني المرعشي، احقاق حق، ج 10، ص 438، تعليه آيةاللّه شهاب الدين النجفي، به اهتمام حسن غفاري، المطبعة الاسلاميه.
[8] . از جمله ميتوان به غصب فدك توسط حكومت غاصب اشاره نمود؛ عماد الدين طبري، كامل بهايي، جزء اول، ص 309، سوق بين الحرمين، پاساژ مهتاش؛ ابي الفتح الاربلي، كشف الغمه في معرفة الائمه، ج 1، ص 478 477 476، علق عليه هاشم الرسولي، تبريز، سوق المسجد الجامع؛ ابن ابي الحديد معتزلي، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 236، به تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، 1962، دار احياء الكتب العربيه، عيسي البابي الحلبي و شركاء.
[9] . السيد محمد كاظم القزويني، فاطمة الزهراء عليها السلام من المهد الي اللحد، ص 617 616 615، الطبعة الاولي (1397 هـ 1977 م)، دار الصادقطبع، نشر، توزيع، شارع الام جيلاس، البناية المركزية، الطابق الرابع، بيروت، لبنان؛ ميرزا محمد تقي سپهر، ناسخ التواريخ، در ذكر فضائل فاطمه زهرا عليها السلام چاپ سوم از انتشارات اسلاميّه، تهران، 1354 ش، ص 223 222؛ علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 43، ص 172 183 200، مكتبه اسلاميه، طهران شارع بوذر جمهري، المطبعة الاسلاميه، 1391؛ علي بن شهر آشوب مازندراني، مناقب آل ابيطالب، ج 3، ص 394، انتشارات علامه، قم، المطبعة العلميه، بقم.