پرسش :
چرا در جمهوري اسلامي ماهواره آزاد نيست و آيا به خاطر مسائل تربيتي است يا علل ديگري دارد؟
پاسخ :
مقدمه:
منع قانوني ماهواره به معناي مخالفت با علم و تكنولوژي نيست. ماهواره يكي از ثمرات پيشرفت علم است. انواع ماهواره هاي مخابراتي، هواشناسي، تحقيقاتي، و... بار عظيمي از مشكلات انسان ها را حل كرده اند ولي همين ماهواره ها چون در دستان عده اي سودجو و سلطه گر قرار گرفته اند دردسرهايي را هم فراهم كرده اند از جمله اين ماهواره ها، ماهواره هاي تلويزيوني هستند كه برخي از برنامه هاي آن بجاي پيشرفت مادي و معنوي انسان ها، باعث كشاندن بسياري از انسانها، به ورطه فساد و بزهكاري شده اند.
برخي از برنامه هاي تلويزيوني ماهواره؛ با ايجاد جاذبه هاي كاذب حيواني و تحريك نفساني و غريزي تماشاگر، او را تسليم خود مي كند و هر آنچه را كه مي خواهد، به تماشاگر تلقين مي كند محور اصلي برنامه هاي مبتذل ماهواره اي، سه عنصر وهم، شهوت و غضب مي باشد. فيلمهاي تخيلي يا ترسناك از قوة وهم و خيال، برنامه هاي جنسي از شهوت و برنامه هاي خشن از عنصر غضب استفاده مي كنند و در استفاده كردن از اين امور هيچ حد و مرزي را هم به رسميت نمي شناسند چون هدف ايجاد جاذبه و جذب مخاطب بيشتر است. چنين منطق غلطي باعث شده است تا در غرب و مخصوصاً آمريكا كه مركز توليد چنين برنامه هايي هستند، گرفتار جامعه اي مبتذل شوند كه هر روز بر شدت آن افزوده مي شود. «بخش مهمي از يادگيري ما از طريق الگو قرار دادن رفتار ديگران حاصل مي شود. الگوها مي توانند واقعي يا رسانه اي باشند. صحنه هاي خشن و پرخاشگرانه اي كه از رسانه ها پخش مي شود مي تواند به عنوان محرك و برانگيزانندة پرخاشگري عمل كنند.»[1] وقتي چنين رسانه اي در خانواده هايي قرار ميگيرد كه روزانه هفت ساعت تلويزيون تماشا مي كنند واضح است كه اكثر نابساماني هاي اجتماعي از كجا شروع مي شود. آيا كودكان و نوجواناني كه به ديدن چنين برنامه هاي مبادرت مي ورزند مي توانند رفتاري غير از سكس و خشونت داشته باشند و مثل يك انسان نرمال و معمولي زندگي كنند؟! كارل پوپر ـ فيلسوف غربي ـ مي گويد: «رسانه هاي گروهي به ويژه تلويزيون هاي اروپا مسئول ترويج تجاوز، جنايت و آموزش خشونت به نسل جوان مي باشند.»[2] «يكي از كارگردانان سرشناس آمريكايي به نام آليوراستون هم گفته «ما در جامعة عنان گسيخته اي زندگي مي كنيم كه در آن جوانان را به جنايت تشويق مي كنند و از قاتلان قهرمان مي سازند.»[3]
«قانون منع استفاده از ماهواره، صداي بيگانگان و همانهايي را كه قصد تهاجم فرهنگي را دارند درآورده است و آنرا مخالف آزادي مي خوانند در حاليكه عمل آنان و پخش برنامه هاي مبتذل، سرقت نسل نو ما و به فساد كشيدن جوانان است.»[4]
آنچه باعث مي شود كه برزگان دين نسبت به ماهواره حساسيت به خرج دهند به خاطر جنبه هاي منفي اين ابزار است كه مي تواند اثرات بسيار مخرب و بدي بر خانواده ها، جوانان و... داشته باشد اما در عين حال اين ابزار در مراكز علمي و تحقيقي براي دستيابي به اطلاعات و تحقيقات جديد علمي به شكل كنترل شده مورد استفاده قرار مي گيرد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. شاخص هاي فرهنگي در ايالات متحدة آمريكا، ويليام جي بنت، ترجمة فاطمه فراهاني، انتشارات وزارت ارشاد.
2. رستاخيز جان، سيد محمد آويني، انتشارات ساقي.
3. مجلة معرفت، شماره 31، مقاله عوامل تضعيف خود باوري فرهنگي، نوشتة محمد فولادي و محمد عزيز بختياري.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . جمعي از مولفان، روانشناسي اجتماعي، انتشارات سمت و پژوهشكدة حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1382، ص 310.
[2] . حاجتي، مير احمد رضا، عصر امام خميني، قم، انتشارات بوستان كتاب، چاپ نهم، 1382، ص 221.
[3] . همان، ص 264.
[4] . روزنامة كيهان، آيت الله جوادي آملي، 9/7/1373، ص 18.
مقدمه:
منع قانوني ماهواره به معناي مخالفت با علم و تكنولوژي نيست. ماهواره يكي از ثمرات پيشرفت علم است. انواع ماهواره هاي مخابراتي، هواشناسي، تحقيقاتي، و... بار عظيمي از مشكلات انسان ها را حل كرده اند ولي همين ماهواره ها چون در دستان عده اي سودجو و سلطه گر قرار گرفته اند دردسرهايي را هم فراهم كرده اند از جمله اين ماهواره ها، ماهواره هاي تلويزيوني هستند كه برخي از برنامه هاي آن بجاي پيشرفت مادي و معنوي انسان ها، باعث كشاندن بسياري از انسانها، به ورطه فساد و بزهكاري شده اند.
برخي از برنامه هاي تلويزيوني ماهواره؛ با ايجاد جاذبه هاي كاذب حيواني و تحريك نفساني و غريزي تماشاگر، او را تسليم خود مي كند و هر آنچه را كه مي خواهد، به تماشاگر تلقين مي كند محور اصلي برنامه هاي مبتذل ماهواره اي، سه عنصر وهم، شهوت و غضب مي باشد. فيلمهاي تخيلي يا ترسناك از قوة وهم و خيال، برنامه هاي جنسي از شهوت و برنامه هاي خشن از عنصر غضب استفاده مي كنند و در استفاده كردن از اين امور هيچ حد و مرزي را هم به رسميت نمي شناسند چون هدف ايجاد جاذبه و جذب مخاطب بيشتر است. چنين منطق غلطي باعث شده است تا در غرب و مخصوصاً آمريكا كه مركز توليد چنين برنامه هايي هستند، گرفتار جامعه اي مبتذل شوند كه هر روز بر شدت آن افزوده مي شود. «بخش مهمي از يادگيري ما از طريق الگو قرار دادن رفتار ديگران حاصل مي شود. الگوها مي توانند واقعي يا رسانه اي باشند. صحنه هاي خشن و پرخاشگرانه اي كه از رسانه ها پخش مي شود مي تواند به عنوان محرك و برانگيزانندة پرخاشگري عمل كنند.»[1] وقتي چنين رسانه اي در خانواده هايي قرار ميگيرد كه روزانه هفت ساعت تلويزيون تماشا مي كنند واضح است كه اكثر نابساماني هاي اجتماعي از كجا شروع مي شود. آيا كودكان و نوجواناني كه به ديدن چنين برنامه هاي مبادرت مي ورزند مي توانند رفتاري غير از سكس و خشونت داشته باشند و مثل يك انسان نرمال و معمولي زندگي كنند؟! كارل پوپر ـ فيلسوف غربي ـ مي گويد: «رسانه هاي گروهي به ويژه تلويزيون هاي اروپا مسئول ترويج تجاوز، جنايت و آموزش خشونت به نسل جوان مي باشند.»[2] «يكي از كارگردانان سرشناس آمريكايي به نام آليوراستون هم گفته «ما در جامعة عنان گسيخته اي زندگي مي كنيم كه در آن جوانان را به جنايت تشويق مي كنند و از قاتلان قهرمان مي سازند.»[3]
«قانون منع استفاده از ماهواره، صداي بيگانگان و همانهايي را كه قصد تهاجم فرهنگي را دارند درآورده است و آنرا مخالف آزادي مي خوانند در حاليكه عمل آنان و پخش برنامه هاي مبتذل، سرقت نسل نو ما و به فساد كشيدن جوانان است.»[4]
آنچه باعث مي شود كه برزگان دين نسبت به ماهواره حساسيت به خرج دهند به خاطر جنبه هاي منفي اين ابزار است كه مي تواند اثرات بسيار مخرب و بدي بر خانواده ها، جوانان و... داشته باشد اما در عين حال اين ابزار در مراكز علمي و تحقيقي براي دستيابي به اطلاعات و تحقيقات جديد علمي به شكل كنترل شده مورد استفاده قرار مي گيرد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. شاخص هاي فرهنگي در ايالات متحدة آمريكا، ويليام جي بنت، ترجمة فاطمه فراهاني، انتشارات وزارت ارشاد.
2. رستاخيز جان، سيد محمد آويني، انتشارات ساقي.
3. مجلة معرفت، شماره 31، مقاله عوامل تضعيف خود باوري فرهنگي، نوشتة محمد فولادي و محمد عزيز بختياري.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . جمعي از مولفان، روانشناسي اجتماعي، انتشارات سمت و پژوهشكدة حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1382، ص 310.
[2] . حاجتي، مير احمد رضا، عصر امام خميني، قم، انتشارات بوستان كتاب، چاپ نهم، 1382، ص 221.
[3] . همان، ص 264.
[4] . روزنامة كيهان، آيت الله جوادي آملي، 9/7/1373، ص 18.