چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

فكر نمي‌كنيد واقعة اندلس در حال اجراشدن در ايران است و چرا ما واقعاً حركت خاصي نمي‌كنيم؟


پاسخ :
جواب اجمالي:
احياي انقلاب اسلامي با احياي فرهنگ، تفكر و هويت ديني شخصيت مردم به ويژه نسل جديد، حضور فعال آنان را در صحنه‌هاي مختلف اجتماعي تثبيت و تضمين نمود بديهي است اين دستاورد انقلاب هرگز دلخواه دشمنان و بيگانگان نباشد و آنان درصدد ضربه زدن به آن بر آيند لذا در مقابل اين تهديداد و هجمه‌ها، تحكيم باورهاي ديني و اعتقادات مذهبي و توجه به ميراث فرهنگي ديني و ملي در نظامي كه بر پاية امامت و تداوم آن در عصر غيبت در شكل نظام ولايت فقيه استوار شده و اهميت دادن به امر به معروف و نهي از منكر به عنوان ابزار اصلاح جامعه راهكارهاي مناسب و صحيح مقابله با تهاجم فرهنگي غرب است.
جواب تفصيلي:
براي پاسخ به اين سؤال توجه به چند نكته لازم است: 1. عواملي كه سبب ايجاد واقعة اندلس شد؛ 2. پذيرش واقعيت تهاجم فرهنگي؛ 3. راه‌هاي مقابله با تهاجم فرهنگي.
عوامل زمينه‌ساز ايجاد واقعة اندلس
در ضعف بناي سياسي و نظامي، انحلال عمومي اجتماعي و ضعف روحية ديني و ميهني از عوامل انحطاط جامعة اندلس بود.[1] «رهبران آنان بدترين رهبران دولتي اندلس بودند و در وطن دوستي ضعيف، در دينداري نيز ضعيف بودند همه در پي هواهاي نفساني خويش بودند و در اين كشاكش نفساني نه دين مي‌شناختند نه وطن».[2]
«در تاريخ اندلس اسلامي يعني اسپانياي فعلي مي‌خوانيم كه نقشه‌اي كه مسيحيان براي تصرّف اندلس و بيرون كشيدن آن از دست مسلمين كشيدند اين بود كه به صورت دوستي و خدمت، وسايل عياشي براي آنها فراهم كردند، باغ‌ها و بوستان‌ها وقف ساختن شراب و نوشانيدن مسليمن شد. دختران زيبا و طنّاز در خيابان‌ها به دلربايي و عاشق‌سازي پرداختند، سرگرمي‎هاي شهواني از هر جهت فراهم شد و روح ايمان و جوانمردي مُرد. پس از اين جريان بود كه توانستند مسلمانان را بي‌درنگ از دم تيغ بگذرانند.»[3] بنابراين آن چه كه به عنوان عوامل پيدايش اين واقعه مي‌توان به آن اشاره نمود:
1. ضعف روحية ديني و ملي؛ 2. فقدان دولت كارآمد و مقتدر؛ 3. اشاعة فحشاء و فساد اخلاقي؛ 4. عدم آشنايي با معارف اسلام ناب كه از اهل‌بيت ـ عليهم السّلام ـ سرچشمه گرفته باشد.
واقعيت تهاجم فرهنگي
اگر بخواهيم راهكار مناسبي براي مقابله با تهاجم فرهنگي به كار گيريم ابتدا بايد اين واقعيت را بپذيريم كه بر عليه فرهنگ اسلامي تهاجم صورت گرفته شده در واقع بپذيريم كه بيماري وجود دارد تا درصدد درمان آن برآئيم، تضاد ذاتي بين فرهنگ مادي غرب و فرهنگ اسلامي سياست‌گذاران غرب را بر آن داشت تا به مقابله با فرهنگ اسلامي برخيزند. «ديويد كيو مأمور سازمان سيا»، و رابط آن با برخي گروه‌ها و عناصر ضدانقلاب مي‌گويد: مهم‌ترين حركت در جهت براندازي جمهوري اسلامي تغيير فرهنگ جامعة‌ فعلي ايران است و ما مصمّم به آن هستيم.[4] امروز به اعتراف صريح نظريه‌پردازان غربي درگيري اصلي بين فرهنگ ديني انقلاب و نظام اسلامي با فرهنگ غربي است. هانتيگتون نظريه‌پرداز غربي مي‌گويد: تقابل اصلي آيندة جوامع بشري برخورد فرهنگ اسلامي و فرهنگ غربي است.[5]
مقام معظم رهبري در اين خصوص فرمودند:‌ «بعضي از دستگاههاي جاسوسي دولت‌هاي استكباري اظهارنظر كرده‌اند كه براي ايران و مقابله با انقلاب اسلامي يكي دو راه بيش‌تر نمانده است. يكي اين‌كه ما فحشا و فساد را در جامعة آنان نفوذ دهيم و جوانانشان را سرگرم كنيم و زنان و مردانشان را از هدف‌هاي متعالي و بلند غافل كنيم، آنها را سرگرم منجلاب فساد و فحشا و شهوت نماييم.[6] لذا از آنجا كه اين انقلاب با ساختار فرهنگي ديني خود فرهنگ استعماري غرب را زير سؤال برد به همين جهت نظام استكباري غرب به نابودي فرهنگ انقلاب و نظام مبتني بر آن همت گماشته است. استاد شهيد مطهري فرمودند: «استعمار سياسي و اقتصادي آنگاه توفيق حاصل مي‌كند كه استعمار فرهنگي توفيق به دست آورده باشد و بي‌اعتماد كردن مردم به فرهنگ خودشان و تاريخ خودشان شرط اصلي اين موفقيت است. استعمار دقيقاً تشخيص داده و تجربه كرده است كه فرهنگي كه مردم به آن تكيه مي‌كنند، فرهنگ و ايدئولوژي اسلامي است پس مردم از آن اعتقاد و از آن ايمان و از آن اعتماد و حسن ظن بايد تخليه شوند تا آمادة ساخته شدن طبق الگوي غربي گردند.»[7] همان طوري كه اولين قدم در معالجه و درمان بيماري قبول وجود درد و بيماري است، نخستين گام در راه مبارزه با تهاجم فرهنگي غرب تشخيص واقعيت اين تهاجم بر عليه فرهنگ اسلامي است.
راه‎هاي مقابله با تهاجم فرهنگي
براي مقابله آگاهانه و پيروزمندانه با هجوم فرهنگي دشمن شناخت روش‎هاي تهاجم فرهنگي غرب ضروري است برخي از اين روش‎ها به اختصار عبارتند از: «تضعيف باورها و اعتقادات مذهبي، تحريف گرايش‎هاي معنوي، تخريب و نفي هويت ملي، ايجاد گسستگي تاريخي، طرد الگوها و اسوه‎هاي خودي، تخريب و ترور شخصيت‎هاي خودي، گسترش روحية غرب‎گرايي و غرب‎زدگي، تقويت روشنفكران وابسته، ايجاد جريان‎هاي انحرافي و تفرقه‎هاي قومي، ترويج خط و زبان بيگانه، خبرپردازي و شايعه‎سازي، ترويج فساد و فحشا و منكرات، استفاده از مذهب عليه مذهب.[8] روش‎هاي مقابله با هجوم فرهنگي بيگانگان همان شيوه‎ها و روش‎هاي تعليم و تربيت اسلامي است كه مي‎تواند زمينه پاسداري از فرهنگ خودي و صيانت از هويت ديني را فراهم آورند، بنياديترين روش مقابله با هجوم فرهنگي گسترش و تعميق شناخت و باورهاي ديني است.
در نظام اسلامي ايران ظرفيت‎هايي وجود دارد كه توجه و تقويت اين ظرفيت‎ها مي‎تواند بهترين شيوه براي مقابله با تهاجم فرهنگي غرب باشد. علاوه بر اينها تجربه جامعة اندلس بهترين وسيلة عبرت و پند براي جامعه ماست. با شناخت عوامل ضعف و انحطاط اندلس و برطرف نمودن آنها و تفاوت عميقي كه بين نظام اسلامي ما و جامعة اندلس است، مسيري روشن براي مقابله با تهاجم فرهنگي غرب فراروي ما خواهد بود. برخي از اين ظرفيت‎ها عبارتند از:
1. مسئلة امامت و ولايت: بر اساس اين ويژگي نظام اسلامي نظامي است كه رهبران آن تبلور عيني ارزش‎هاي اسلامي هستند. در واقع آن چه در نظام اسلامي حاكم است ارزش‎هاي اسلامي است، مردم بر اساس اعتقاد به امامت و تداوم آن در شكل نظام ولايت فقيه و اطاعت در كلية شئون زندگي از ايشان زمينة تثبيت و اقتدار نظام اسلامي را فراهم مي‎كنند. در واقع «حكومت و نظام اسلامي بر پاية سه اصل دين، مردم و رهبري شكل گرفته است، هر چه پيوند اين سه عنصر قوي‎تر و عميق‎تر باشد نظام اسلامي پايدارتر و باثبات‎تر خواهد بود و هر چه اين پيوند سست‎تر و ضعيف‎تر شود جامعه آسيب‎پذيرتر خواهد بود يكي از اصول مهم هجوم فرهنگي دشمنان تضعيف، تخريب و قطع ارتباطات و پيوندهاي مزبور است.[9]
2. توجه به اصل امر به معروف و نهي از منكر
يكي از اصول عملي اسلام كه منشأ اصلاح جامعه مي‎باشد و ناديده گرفتن آن انزواي ارزش‎ها و هويت ديني را به دنبال دارد «امر به معروف و نهي از منكر است، امر به معروف و نهي از منكر در واقع نوعي تعهد و مسؤوليت اجتماعي را براي انسان نسبت به سرنوشت جامعة خود و افراد جامعه پديد مي‎آورد كه اگر صورت عملي و اصولي به خود گيرد ضامن بقاي دين و ارزش‎هاي آن خواهد بود و ناديده گرفتن آن موجب اشاعة ضدارزش‎ها و سرانجام تضعيف هويت ديني مي‎شود «متأسفانه استعمار و استكبار غرب در سال‎هاي اخير براي القاي فرهنگ خود درصدد آلوده كردن فضاي جامعه برآمده است و راه اساسي مبارزه با حيله‎هاي دشمنان بها دادن به اين اصل بزرگ اسلامي است.[10]
3. توجه به ميراث فرهنگي ديني و ملي
فرهنگ كنوني در كشور ايران آميزه‎اي از باورهاي اسلامي و ايراني است كه قدمتي بس ديرينه دارد از همان زمان كه ايرانيان فرهنگ اسلامي را فراروي خويش يافتند آن را به گرمي پذيرفتند و آنگاه در ترويج و نشرش كوشيدند. بهادادن به ميراث فرهنگ و شناخت و شناساندن جنبه‎هاي گوناگون شيوه‎هاي رفتاري تعقّلي و اخلاقي و ارزشي برآمده از آن زمينة تعامل فرهنگي و مقابله با هجمه‎هاي دشمن را حتي در شرايط نامناسب فراهم مي‎نمايد.[11] بايد فرزندان اين مرز و بوم بدانند فرهنگ اسلامي به مصداق ضرب‎المثل معروف «هر كه زر دارد دشمن در بردارد.» به دليل برخورداري از انديشه‎هاي قومي همواره مورد تهاجم بيگانگان بوده است لذا بايد آگاهي‎هاي فرهنگي و باورهاي ديني مردم به ويژه نسل جوان عميق‎تر و گسترده‎تر شود.
روشن است كه مبارزه را بايد از افراد شروع كنيم در ايجاد تحول و تغيير در جامعه لازم است هم تغيير در ذهن و فكر و انديشه فرد به وجود آيد و هم در ساختار و روابط اجتماعي دگرگوني حاصل گردد و تحول در فرد زمينه‎ساز تحول و تغيير در جامعه است اگر باورهاي ديني و اعتقادات مذهبي در فرد تقويت شود اين عاملي است براي حفظ هويت ديني و فرهنگي جامعه.
مقام معظم رهبري فرمودند: «امروز دشمني اردوگاه استكبار با ايران اسلامي به خاطر اسلام است آنها با اسلام دشمن هستند كه بر جمهوري اسلامي ايران فشار وارد مي‎كنند والله آمريكا از هيچ چيز ملت ايران به قدر مسلمان بودن و پايبندي به اسلام ناب محمدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ ناراحت نيست او مي‎خواهد شما از اين پاي‎بندي دست برداريد.»[12]
منابع جهت مطالعة بيشتر:
1. مهدي نويد، فرهنگ و مقاومت فرهنگي، انتشارات محيا، تهران 75.
2. حميد نگارش، هويت ديني و انقطاع فرهنگي، نمايندگي ولي فقيه در سپاه، 80.
3. احمد طهماسبي، تهاجم فرهنگي، براندازي خاموش، نشر ياقوت قم، 80.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمد عبدالله عنان، تاريخ دولت اسلامي در اندلس، ترجمة عبدالمحمد آيتي، مؤسسة كيهان 67، ج 2، ص 446.
[2] . همان، ص 428.
[3] . مجموعة آثار استاد شهيد مطهري، ج 3، ص 404.
[4] . نفوذ و استحاله، معاوت سياسي نمايندگي ولي فقيه در قرارگاه ثارالله، تهران 78، ص 27.
[5] . همان.
[6] . احمد رزاقي، اهميت و ضرورت تبليغات، سازمان تبليغات اسلامي، 70، ص 95.
[7] . استاد شهيد مطهري، خدمات متقابل اسلام و ايران، انتشارات صدرا، ص 353.
[8] . مهدي نويد، فرهنگ و مقاومت فرهنگي، (انتشارات محيا، تهران 75)، از ص 42 تا 50.
[9] . همان، ص 33 و 34.
[10] . حميد نگارش، هويت ديني و انقطاع فرهنگي، نمايندگي ولي فقيه در سپاه، 80، ص 147.
[11] . همان، ص 183.
[12] . فرهنگ و تهاجم فرهنگي، ناشر سازمان مدارك فرهنگ انقلاب اسلامي، بهار 75، ص 119.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.