پرسش :
براي اينكه جزء بندگان مخلص خدا باشم، و اعمالمان به دور از هرگونه شرك و ريا باشد چه كاربايدبكنيم؟
پاسخ :
كلام خود ر آغاز ميكنيم با فرمايشي از پيامبر رحمت و مغفرت حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ كه فرمود: بِالاِخلاصِ تَتَفاضَلُ مَراتِبُ المُؤمنين؛ تفاوت مقامات مؤمنين بستگي به درجة اخلاص آنان دارد.[1]
پس از نقل اين كلام نوراني لازم ميدانم نكاتي را جهت تبيين ابعاد مختلف بحث بيان كنم.
1. حقيقت اخلاص مرحوم فيض كاشاني در محّجةالبيضاء دراين زمينه ميفرمايد: حقيقت اخلاص آن است كه نيت انسان از هرگونه شرك خفي و جلّي پاك باشد. و هيچ انگيزهاي جز انگيزة الهي بر آن حاكم نگردد.[2] البته لازم به ذكر است كه اخلاص داراي درجه و مراتب است كه رسيدن به درجات عالي آن با رياضت و مبارزه با نفس شديد حاصل مي شود. انسان سال هاي متمادي تلاش بايد تلاش كند، تمرين كند از ريا و علل و عوامل تشويق كنند و تحريك كنند به سوي ريا اجتناب كند تا عملش تنهاي تنها بخاطر خداوند و عشق به او باشد نه به اميد رسيدن به نعمت هاي بهشتي و يادوري از عذاب خوفناك جهنم و اين همان فرمايش اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ است كه فرمودند: من خدا را مي پرستم چون او را شايسته پرستش يافتم نه بخاطر خوف از جهنم و اميد به رسيدن به بهشت.
2. آثار اخلاص از آنجا كه اخلاص گرانبهاترين گوهري است كه در خزانة قلب و روح انسان پيدا ميشود، آثار فوقالعاده مهمّي نيز دارد كه در روايات اسلامي با تعبيرات كوتاه و بسيار پرمعنا به آن اشاره شده است.
در حديث معروفي از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ ميخوانيم: ما اخلص عبد لله عز و جل اربعين صباحاً الا جرت ينابيع الحكمة من قلبه علي لسانه؛ هيچ بندهاي از بندگان خدا چهل روز اخلاص را پيشة خود نميسازد مگر اينكه چشمههاي حكمت و دانش از قلبش بر زبانش جاري ميشود.[3]
در حديث ديگري از امام علي ـ عليه السلام ـ ميخوانيم: عند تحقق الاخلاص تستير البصائر؛ به هنگام تحقّق اخلاص، چشم بصيرت انسان نوراني ميشود.[4]
3. راههاي نزديك شدن به اخلاص گوشهاي از راههاي نزديك شدن به اخلاص در نيّت و عمل، از اين قرار است:
الف) توجه به ارزشها كساني كه جنس خود را ارزان ميفروشند، يا جنسي را نميشناسند كه آهن است يا طلا، يا مشتري را نميشناسند كه چه مقامي دارد، و يا قيمت بازار را نميدانند.
قرآن، براي اينكه انسان، خود و اعمالش را بيهوده تباه نسازد. در هر سه زمينه راهنمايي كرده است.
امّا جنس: قرآن، انسان را خليفة خدا و عصارة خلقت و هدف آفرينش ميداند كه ارزش والايي دارد و مشتري اين جنس را خودش معرفي ميكند كه او بهترين خريدار است و قيمت كالا را هم بهشت قرار داده است كه عاليترين ؟؟؟؟ شادكاميها از آن موجود است، و لذا اگر انسان به اين سه ارزش توجه داشته باشد عبادات خود كه عاليترين كالا است به غير خدا نميفروشد.
ب) تفكّر در آفرينش تفكر بيشتر در آفرينش، شناخت ما را به عظمت و قدرت خدا بيشتر ميكند و در نتيجه، كارها را براي او انجام ميدهيم و به اخلاص نزديكتر ميشويم.
ج) توجه به صفات خدا اوصاف خداي متعال را دانستن و آنها را زمزمه كردن و در ذهن، زنده نگه داشتن، سبب توجّه به او و قطع نظر از غير او ميگردد و انسان را خدايي ميكند. مثلاً دقت و توجه به اساس و اوصاف خدا در دعاي «جوشن كبير» مفيد است.
د) توجه به نعمتها شناخت نعمتهاي خداوند و توجّه به آنها، انسان را شيفتة خدا ميسازد و دل را خانة عشق الهي ميسازد و از همين رو، در دعاهاي اسلامي و مناجات معصومين ـ عليهم السلام ـ، به بيان و ياد نعمتها پرداخته شده است. امام سجاد ـ عليه السلام ـ در دعاي ابوحمزة ثمالي به يكايك نعمتها اشاره ميكند و ميفرمايد: خدايا! كوچكي بودم كه بزرگم كردي؛ ذليلي بودم كه عزّتم بخشيدي؛ گرسنهاي بودم كه سيرم ساختي؛ گمراهي بودم كه هدايتم كردي؛ بيمار بودم شفايم بخشيدي. و نعمتهاي فراوان ديگر كه ذكر آنها باعث توجه دل به خدا ميشود.
هـ) توجّه به سود قطعي آنانكه براي دنيا و غير خدا تلاش ميكنند، شايد به مقصود برسند و شايد هم نرسند. ولي كساني كه براي خدا و آخرت كار ميكنند، سود و نتيجة كارشان قطعي است. قرآن ميفرمايد: «هر كسي در پي آخرتباشد و تلاش خود را براي آن قرار دهد در حالي كه با ايمان باشد، چنين كساني از تلاششان قدرداني ميشود و به پاداش و آرزوي خود ميرسند.»[5]
و) توجه به ناتواني مخلوقات قدرت مطلق از آنِ خداست و همة كارها به دست اوست. بنابراين كسي غير از خدا شايستة آن نيست كه مورد توجه قرار گيرد و عبادات براي جلب نظر غير خدا انجام شود.
ز) عبرت از ديگران بسياري از آنانكه توجه به غير خدا كردند و در پي معبودهاي پوشالي بودند، به سرنوشت شوم و دردناكي گرفتار شدند كه توجه به سرگذشت عبرتآموز آنان، ميتواند انسان را به اخلاص برساند و بياعتباري غير خدا را روشن كند.[6]
ح ) تفكّر و انديشه در عاقبت ريا اگر انسان انديشه و فكر داشته باشد از عاقبت عدم اخلاص و انجام كارها به قصد ريا، آرام آرام ريا را كنار ميگذارد و به اخلاص نزديك ميشود. اگر انسان فكر و تفكّر كند دراين حديث شريف كه صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: «كلّ رياءٍ شرك انّه من عمل للناس كان ثوابه للنّاس و من عمل لله كان ثوابه علي الله؛[7]هر ريايي شرك است، هر كسي براي مردم عمل كند پاداش او بر مردم است، و هر كس براي خدا عمل كند ثوابش بر خداست. هرگز عملش را براي غير خدا انجام نميدهد چون ميداند كه قدرت مطلق خداست و غير او اعتباري ندارد.[8]
براي مطالعة بيشتر به كتابهاي زير مراجعه فرمائيد.
1. محمدتقي مصباح يزدي، به سوي خودسازي، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، 1380.
2. دكتر محمدحسن آموزگار، اسلام و تزكيه نفس، انتشارات انجمن اولياء و مربيان، 1381.
3. آيتالله العظمي ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب، ج 1، 1377.
قال علي ـ عليه السلام ـ :
غايَةُ اليقينِ اِلإِخلاصُ؛ آخرين مرحلة يقين اخلاص است.
غررالحكم، ج 2، ص 53
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ميزانالحكمة، ج 1، ص 754، مادة خلص.
[2] . فيض كاشاني، المحجة البيضاء، انتشارات مكتبة الصدوق، 1342، ج 8، ص 128.
[3] . بحارالانوار، ج 67، ص 242.
[4] . غررالحكم، ج 2، ص 14، شمارة 68.
[5] . سورة مباركة اسراء، آية 18.
[6] . براي مطالعة بيشتر ر.ك: محسن قرائتي، پرتوي از اسرار نماز، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1369، ص 131ـ126.
[7] . كافي، ج 2، ص 293.
[8] . ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، انتشاراتمدرسة اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب، ج1، 1377، ص 268.
كلام خود ر آغاز ميكنيم با فرمايشي از پيامبر رحمت و مغفرت حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ كه فرمود: بِالاِخلاصِ تَتَفاضَلُ مَراتِبُ المُؤمنين؛ تفاوت مقامات مؤمنين بستگي به درجة اخلاص آنان دارد.[1]
پس از نقل اين كلام نوراني لازم ميدانم نكاتي را جهت تبيين ابعاد مختلف بحث بيان كنم.
1. حقيقت اخلاص مرحوم فيض كاشاني در محّجةالبيضاء دراين زمينه ميفرمايد: حقيقت اخلاص آن است كه نيت انسان از هرگونه شرك خفي و جلّي پاك باشد. و هيچ انگيزهاي جز انگيزة الهي بر آن حاكم نگردد.[2] البته لازم به ذكر است كه اخلاص داراي درجه و مراتب است كه رسيدن به درجات عالي آن با رياضت و مبارزه با نفس شديد حاصل مي شود. انسان سال هاي متمادي تلاش بايد تلاش كند، تمرين كند از ريا و علل و عوامل تشويق كنند و تحريك كنند به سوي ريا اجتناب كند تا عملش تنهاي تنها بخاطر خداوند و عشق به او باشد نه به اميد رسيدن به نعمت هاي بهشتي و يادوري از عذاب خوفناك جهنم و اين همان فرمايش اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ است كه فرمودند: من خدا را مي پرستم چون او را شايسته پرستش يافتم نه بخاطر خوف از جهنم و اميد به رسيدن به بهشت.
2. آثار اخلاص از آنجا كه اخلاص گرانبهاترين گوهري است كه در خزانة قلب و روح انسان پيدا ميشود، آثار فوقالعاده مهمّي نيز دارد كه در روايات اسلامي با تعبيرات كوتاه و بسيار پرمعنا به آن اشاره شده است.
در حديث معروفي از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ ميخوانيم: ما اخلص عبد لله عز و جل اربعين صباحاً الا جرت ينابيع الحكمة من قلبه علي لسانه؛ هيچ بندهاي از بندگان خدا چهل روز اخلاص را پيشة خود نميسازد مگر اينكه چشمههاي حكمت و دانش از قلبش بر زبانش جاري ميشود.[3]
در حديث ديگري از امام علي ـ عليه السلام ـ ميخوانيم: عند تحقق الاخلاص تستير البصائر؛ به هنگام تحقّق اخلاص، چشم بصيرت انسان نوراني ميشود.[4]
3. راههاي نزديك شدن به اخلاص گوشهاي از راههاي نزديك شدن به اخلاص در نيّت و عمل، از اين قرار است:
الف) توجه به ارزشها كساني كه جنس خود را ارزان ميفروشند، يا جنسي را نميشناسند كه آهن است يا طلا، يا مشتري را نميشناسند كه چه مقامي دارد، و يا قيمت بازار را نميدانند.
قرآن، براي اينكه انسان، خود و اعمالش را بيهوده تباه نسازد. در هر سه زمينه راهنمايي كرده است.
امّا جنس: قرآن، انسان را خليفة خدا و عصارة خلقت و هدف آفرينش ميداند كه ارزش والايي دارد و مشتري اين جنس را خودش معرفي ميكند كه او بهترين خريدار است و قيمت كالا را هم بهشت قرار داده است كه عاليترين ؟؟؟؟ شادكاميها از آن موجود است، و لذا اگر انسان به اين سه ارزش توجه داشته باشد عبادات خود كه عاليترين كالا است به غير خدا نميفروشد.
ب) تفكّر در آفرينش تفكر بيشتر در آفرينش، شناخت ما را به عظمت و قدرت خدا بيشتر ميكند و در نتيجه، كارها را براي او انجام ميدهيم و به اخلاص نزديكتر ميشويم.
ج) توجه به صفات خدا اوصاف خداي متعال را دانستن و آنها را زمزمه كردن و در ذهن، زنده نگه داشتن، سبب توجّه به او و قطع نظر از غير او ميگردد و انسان را خدايي ميكند. مثلاً دقت و توجه به اساس و اوصاف خدا در دعاي «جوشن كبير» مفيد است.
د) توجه به نعمتها شناخت نعمتهاي خداوند و توجّه به آنها، انسان را شيفتة خدا ميسازد و دل را خانة عشق الهي ميسازد و از همين رو، در دعاهاي اسلامي و مناجات معصومين ـ عليهم السلام ـ، به بيان و ياد نعمتها پرداخته شده است. امام سجاد ـ عليه السلام ـ در دعاي ابوحمزة ثمالي به يكايك نعمتها اشاره ميكند و ميفرمايد: خدايا! كوچكي بودم كه بزرگم كردي؛ ذليلي بودم كه عزّتم بخشيدي؛ گرسنهاي بودم كه سيرم ساختي؛ گمراهي بودم كه هدايتم كردي؛ بيمار بودم شفايم بخشيدي. و نعمتهاي فراوان ديگر كه ذكر آنها باعث توجه دل به خدا ميشود.
هـ) توجّه به سود قطعي آنانكه براي دنيا و غير خدا تلاش ميكنند، شايد به مقصود برسند و شايد هم نرسند. ولي كساني كه براي خدا و آخرت كار ميكنند، سود و نتيجة كارشان قطعي است. قرآن ميفرمايد: «هر كسي در پي آخرتباشد و تلاش خود را براي آن قرار دهد در حالي كه با ايمان باشد، چنين كساني از تلاششان قدرداني ميشود و به پاداش و آرزوي خود ميرسند.»[5]
و) توجه به ناتواني مخلوقات قدرت مطلق از آنِ خداست و همة كارها به دست اوست. بنابراين كسي غير از خدا شايستة آن نيست كه مورد توجه قرار گيرد و عبادات براي جلب نظر غير خدا انجام شود.
ز) عبرت از ديگران بسياري از آنانكه توجه به غير خدا كردند و در پي معبودهاي پوشالي بودند، به سرنوشت شوم و دردناكي گرفتار شدند كه توجه به سرگذشت عبرتآموز آنان، ميتواند انسان را به اخلاص برساند و بياعتباري غير خدا را روشن كند.[6]
ح ) تفكّر و انديشه در عاقبت ريا اگر انسان انديشه و فكر داشته باشد از عاقبت عدم اخلاص و انجام كارها به قصد ريا، آرام آرام ريا را كنار ميگذارد و به اخلاص نزديك ميشود. اگر انسان فكر و تفكّر كند دراين حديث شريف كه صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: «كلّ رياءٍ شرك انّه من عمل للناس كان ثوابه للنّاس و من عمل لله كان ثوابه علي الله؛[7]هر ريايي شرك است، هر كسي براي مردم عمل كند پاداش او بر مردم است، و هر كس براي خدا عمل كند ثوابش بر خداست. هرگز عملش را براي غير خدا انجام نميدهد چون ميداند كه قدرت مطلق خداست و غير او اعتباري ندارد.[8]
براي مطالعة بيشتر به كتابهاي زير مراجعه فرمائيد.
1. محمدتقي مصباح يزدي، به سوي خودسازي، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، 1380.
2. دكتر محمدحسن آموزگار، اسلام و تزكيه نفس، انتشارات انجمن اولياء و مربيان، 1381.
3. آيتالله العظمي ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب، ج 1، 1377.
قال علي ـ عليه السلام ـ :
غايَةُ اليقينِ اِلإِخلاصُ؛ آخرين مرحلة يقين اخلاص است.
غررالحكم، ج 2، ص 53
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ميزانالحكمة، ج 1، ص 754، مادة خلص.
[2] . فيض كاشاني، المحجة البيضاء، انتشارات مكتبة الصدوق، 1342، ج 8، ص 128.
[3] . بحارالانوار، ج 67، ص 242.
[4] . غررالحكم، ج 2، ص 14، شمارة 68.
[5] . سورة مباركة اسراء، آية 18.
[6] . براي مطالعة بيشتر ر.ك: محسن قرائتي، پرتوي از اسرار نماز، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1369، ص 131ـ126.
[7] . كافي، ج 2، ص 293.
[8] . ناصر مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، انتشاراتمدرسة اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب، ج1، 1377، ص 268.