پرسش :
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، جامعه ما رشد چشمگيري در تحقق فرهنگ و ارزش هاي اسلامي داشت؛ با اين همه مشاهده ميشود در بخش هايي از جامعه، مظاهر غيراسلامي نظير بدحجابي وجود دارد ويا در حال افزايش است، علت چيست؟
پاسخ :
دلايل افزايش بىحجابى
از منظر تيپ شناسى اجتماعى، افراد جامعه در ارتباط با تعهّد و وفادارى به اجراى ارزشهاى دينى، به دو گروه تقسيم مىشود:
1. اقليت موافق يا مخالف (بسيار فعّال و تأثيرگذار)
2. اكثريت منفعل و تأثيرپذير.
جهتگيرى مثبت يا منفى اكثريت جامعه، دربارة اجراى ارزشها و شعائر دينى، تابعى از تفوّق هر كدام از اين دو گروه اقليت بر ديگرى است. اگر در مقطعى گروه مخالف ارزشهاى دينى، به حكومت برسد و با مكانيسمهاى مختلف، شروع به ترويج هنجارها و ارزشهايى مخالف ارزش ها و هنجارهاى دينى كند اكثريت جامعه به مرور زمان در سطوح متفاوتى، دست از ارزشهاى دينى برداشته، ناهنجارهاى جديد را به جاى هنجارهاى پيشين مىپذيرد. درست عين همان وضعيتى كه در بسيارى از كشورهاى اسلامى (مانند تركيه و يا ايران زمان پهلوى) رخ داد و بسيارى از افراد سست ايمان، بر اثر ضعف دينى يا تحت تأثير تبليغات غربزدگان، به سمت بىحجابى كشيده شدند و زشتترين صورت آن را در سطح جامعة اسلامى، به نمايش گذاشتند تا آنجا كه، بسيارى از ارزشهاى اسلامى (مانند حجاب) در سطح جامعه، به صورت نوعى املگرى و ضدارزشى در زندگى نوين، تلقى شد اگر در آن زمان عدهاى افراد متديّن، به ارزشهاى اسلامى (مانند حجاب و) پايبند بودند، تنها به علت كوشش سخت و فعّالانه دستگاههاى مذهبى بود كه به رغم تمام محدوديتها و خفقان ناشى از دينستيزى نظام پهلوى بازهم چراغ هدايت دين را روشن نگه داشتند و در اين راه، درد و رنج شكنجه، زندان و شهادت را به جان خريدند. اگر در مقطعى گروه اقليت فعّال و تأثيرگذار موافق ارزشهاى دينى، بتوانند ادارة امور جامعه را در دست گيرند و زمينههاى تحقّق و احياى معارف و ارزشهاى الهى را در جامعه مهيّا سازند، اكثريت جامعه نيز از اين روند تأثير پذيرفته، پذيراى ارزشهاى دينى مىشوند مانند همان اتفاقى كه در بعد از انقلاب اسلامى در سطح جامعة ايران افتاد و چهرة جامعة را متحول ساخت.
بنابراين گسترش ارزشهاى الهى در جامعه اى، با دو عامل مهم در ارتباط است: يكى تشكيل حكومت دينى به وسيلة نيروهاى ارزشى و متدين و ديگرى عزم و اراده اين نيروها در تعميق و بسط ارزشهاى الهى است و اگر در زمانى، يكى از اين دو عامل نباشد، ارزشهاى الهى در جامعه كم رنگ مىشود و به سوى جايگزينى و تغيير در ارزشها پيش مىرود.
اكنون با توجّه به مقدمه فوق، دربارة سؤال بايد گفت: يكى از مهمترين وظايف و اهداف حكومت اسلامى، اجرا و گسترش احكام و ارزشهاى الهى در جامعه است و اصولًا نمىتوان حكومتى را اسلامى و دينى ناميد، بدون آنكه آن حكومت دغدغهاى نسبت به اجراى احكام و ارزشهاى دينى نداشته باشد. از اين رو حكومت اسلامى، بايد قوانين و مقررات الهى را به صورت رسمى و با استفاده از مكانيسمهاى قانونى خود به اجرا گذاشته و بر اجراى دقيق آنها نظارت كند. حجاب يكى از قوانين الهى است و قانون حجاب در جمهورى اسلامى، چيز جديدى در اسلام نيست و اگر مجازاتى در قانون تعيين شده، همان مجازاتى است كه در متون و منابع اسلامى براى متخلّفان مشخص شده است. اما اينكه آيا اين قانون موفق بوده يا نه؟ بر عملكرد ساير دستگاههاى اجرايى و فرهنگى جامعه و مسئولان آنها باز مىگردد. در اين زمينه نسبت به قبل از انقلاب اسلامى و شرايط جهانى كه در آن قرار داديم و با شديدترين تهاجم فرهنگى مواجهيم، در مجموع با موفقيت نسبى قابل توجهى روبهرو هستيم هر چند كاستىها و ناكامىهايى نيز وجود دارد كه ناشى از عوامل زير است:
يك. عوامل درونى:
منظور از عوامل درونى، مجموعه مؤلّفههايى است كه در به وجود آوردن اين پديده دخالت داشته و ناشى از عملكرد افراد يك جامعه و سيستم سياسى، اجتماعى و فرهنگى حاكم بر آن است. مهمترين آنها عبارت است از:
11. از منظر انسانشناختى، انسان موجودى است كه داراى قدرت اختيار مىباشد يعنى، هم توانايى انتخاب راه درست و طى كردن مراتب كمال انسانى را دارد و هم توانايى پيروى از اميال و هواهاى نفسانى و طى كردن مدارج انحطاط و سقوط را. قرآن مىفرمايد: « إِنّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمّا شاكِرًا وَ إِمّا كَفُورًا».(1)
بر اين اساس در جامعهاى مانند جامعه اسلامى ما كه بسيارى از احكام، ارزشها و معارف اسلامى براى اداره جامعه تبيين شده و جاى هيچ گونه عذر و بهانهاى نيست بعضى از احكام الهى (مانند حجاب) از سوى برخى افراد ناديده گرفته مىشود، به
اين اصل و عنصر روانشناختى باز مىگردد. به عبارت ديگر يكى از مهمترين عوامل بدحجابى در جامعه، پيروى از هواهاى نفسانى است كه خود ناشى از ضعف ايمان و تقوا و تزلزل شخصيت است و در مظاهرى از قبيل تجملگرايى، خودنمايى در مقابل بيگانگان و نمود پيدا مىكند. يكى از راههاى اصلاح جامعه از اين معضل، مقابله با عوامل روانشناختى آن و تقويت ايمان و تقواى افراد جامعه و تقويت انگيزه، عزم و اراده آنان در اجراى احكام الهى و موازين و مقررات اسلامى در سطح جامعه مىباشد. قرآن كريم مىفرمايد: « إِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ «خداوند سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمىدهد، مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند».(2)
21. ريشههاى تاريخى مسئله (دوران پهلوى) روند گسترش اين معضل، هر چند با وقوع انقلاب اسلامى و فضاى ناشى از دوران دفاع مقدس، تا حد زيادى كنترل شد ولى به دلايل متعددى، رگهها و ريشههاى خود را همچنان حفظ نمود و بعد از تغيير محيط ارزشى جامعه و فاصله گرفتن از فضاى معنوى حاصل از انقلاب و دفاع مقدس، دوباره مجال ظهور و بروز پيدا كرد.
31. كوتاهى و بىتوجهى برخى از مسئولان فرهنگى كشور در تثبيت ارزشها و احكام اسلامى و تعميق بخشيدن به آن، از وسايل ديگر گسترش بدحجابى است. گفتنى است كه به علت وجود مشكلات ناشى از تثبيت انقلاب اسلامى، جنگ تحميلى، فشارهاى خارجى محاصرههاى گوناگون اقتصادى، سياسى و باعث شد كه بيشترين وقت و انرژى مسئولان و دستگاههاى دولتى، به اين امور صرف شود و توجه چندانى به مسائل فرهنگى جامعه و اجراى راهكارها و برنامههايى در جهت تثبيت و تعميق ارزشها و احكام اسلامى مبذول نگردد.
41. بعضى از اقدامات انجام گرفته بعد از سال 1368 (از قبيل سياستهاى پولى و ارزى و) كه به منظور تسريع در روند توسعه و رشد اقتصادى، صنعت و انجام گرفت، ناخواسته موجب تغيير ارزشهاى جامعه، به سوى هنجارهاى مادى، مدركگرايى، تجمل پرستى و گرديد.
51. عملكرد منفى و نامطلوب برخى از دستگاههاى فرهنگى (از جمله وزارت ارشاد و مطبوعات وابسته در سالهاى اخير) و ميدان دادن به افراد و عناصرى كه هيچ اعتقادى به نظام اسلامى ندارند و با استفاده از تسهيلات مادى و معنوى وزارت ارشاد و فضاى باز و بدون نظارت جامعه، موجبات نشر و ترويج فرهنگ و ارزشهاى حاكم بر جوامع غرب را فراهم و اوضاع فرهنگى كشور را به شدت مسموم و آلوده ساختند به گونهاى كه مقام معظم رهبرى هشدارهاى شديد به مسئولان فرهنگى داده، نارضايتى خود را از عملكرد وزارت ارشاد اعلام نمودند كه در نهايت منجر به استعفاى وزير ارشاد گرديد.
61. برخى از افراط و تفريطهايى كه در سالهاى اوليه انقلاب و بعد از آن در مبارزه با بىحجابى و بدحجابى شد از قبيل استفاده روشهاى خشونتآميز و فيزيكى و باعث به وجود آمدن تنفر و انزجار و بدبينى به اين حكم الهى گرديد.
71. اجرا نشدن فريضه مهم امر به معروف و نهى از منكر يا نظارت ملى، به صورت فراگير و گسترده و نظاممند از طرف آحاد جامعه كه در روايات متعدد ضامن حفظ و سلامت جامعه از فساد، نا امنى و شمرده شده است.
دو. عوامل بيرونى:
تا كنون تهاجم فرهنگى گسترده و همه جانبه غرب به ارزشهاى اسلامى و ملّى ما، براى بىهويت كردن نسل جوان، تضعيف باورهاى عقيدتى در مردم و در نهايت شكست نظام اسلامى در ايران با استفاده از پيشرفتهترين وسايل تكنولوژى اعم از نرمافزارى و سختافزارى، عناصر وابسته داخل در عرصههاى فرهنگى و اقتصادى و صورت گرفته است. مجموعة عوامل فوق سبب گرديده كه متأسفانه به رغم گذشت بيش از دو دهه از انقلاب اسلامى، معضل بد حجابى در جامعه اسلامى ما وجود داشته باشد.
راهكارهاى رفع بد حجابى
در مورد راههاى برخورد و مقابله با اين پديده زشت دو راهكار قابل پيشبينى است:
1. راهكارهاى فيزيكى و برخورد از موضع قدرت با متخلفان البته اين برخورد بايد حساب شده و هنجارمند باشد و با استفاده از مكانيسمهاى مناسب، از گرايش جامعه به سمت بىحجابى جلوگيرى گردد.
2. كارهاى فرهنگى و تبليغى برخورد با اين پديده به صورت فيزيكى و از طريق دستگاههاى دولتى، بسيار دشوار و تا حدّى ناممكن است زيرا اگر ما در مسئله لباس و پوشش اسلامى صرفاً بخواهيم از طريق زور وارد شويم، استدلال و منطق نداشته باشيم و نتوانيم حقانيت و لزوم پوشش اسلامى، آثار مثبت و فوايد و بركات اجراى اين فريضه الهى در ابعاد مختلف
زندگى شخصى و اجتماعى افراد و فلسفه حجاب و را با كار فرهنگى مستمر عميق و ريشهاى، ثابت كنيم، متأسفانه بايد منتظر گسترش بدحجابى و رواج ارزشهاى غربى به صورت گسترده در جامعة اسلامى باشيم. البته اين موضوع به معناى اختيارى گذاشتن حجاب نيست.
3. امر به معروف و نهى از منكر: عامل مهم ديگرى كه مىتواند ما را در مقابله با اين معضل اجتماعى يارى رساند، اهتمام جدى جامعه به انجام دادن فريضة امر به معروف و نهى از منكر است. بديهى است اگر جامعه در اين زمينه به صورت جدى وارد عمل شود و اين فريضه الهى را منطبق با شرايط و مراتبى كه در شرع مقدس معين گرديده، عملى سازد دستگاههاى فرهنگى نيز بهتر مىتوانند در حل اين معضل اجتماعى اقدام كنند.(3)
پىنوشت
(1) انسان (76)، آية 3
(2) رعد (13)، آية 11
(3) براى آگاهى بيشتر ر. ك: حداد عادل، فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى فرامرز رفيعپور، توسعه و تضاد على ذوعلم، انقلاب و ارزشها شهيد مطهرى، مسألة حجاب
دلايل افزايش بىحجابى
از منظر تيپ شناسى اجتماعى، افراد جامعه در ارتباط با تعهّد و وفادارى به اجراى ارزشهاى دينى، به دو گروه تقسيم مىشود:
1. اقليت موافق يا مخالف (بسيار فعّال و تأثيرگذار)
2. اكثريت منفعل و تأثيرپذير.
جهتگيرى مثبت يا منفى اكثريت جامعه، دربارة اجراى ارزشها و شعائر دينى، تابعى از تفوّق هر كدام از اين دو گروه اقليت بر ديگرى است. اگر در مقطعى گروه مخالف ارزشهاى دينى، به حكومت برسد و با مكانيسمهاى مختلف، شروع به ترويج هنجارها و ارزشهايى مخالف ارزش ها و هنجارهاى دينى كند اكثريت جامعه به مرور زمان در سطوح متفاوتى، دست از ارزشهاى دينى برداشته، ناهنجارهاى جديد را به جاى هنجارهاى پيشين مىپذيرد. درست عين همان وضعيتى كه در بسيارى از كشورهاى اسلامى (مانند تركيه و يا ايران زمان پهلوى) رخ داد و بسيارى از افراد سست ايمان، بر اثر ضعف دينى يا تحت تأثير تبليغات غربزدگان، به سمت بىحجابى كشيده شدند و زشتترين صورت آن را در سطح جامعة اسلامى، به نمايش گذاشتند تا آنجا كه، بسيارى از ارزشهاى اسلامى (مانند حجاب) در سطح جامعه، به صورت نوعى املگرى و ضدارزشى در زندگى نوين، تلقى شد اگر در آن زمان عدهاى افراد متديّن، به ارزشهاى اسلامى (مانند حجاب و) پايبند بودند، تنها به علت كوشش سخت و فعّالانه دستگاههاى مذهبى بود كه به رغم تمام محدوديتها و خفقان ناشى از دينستيزى نظام پهلوى بازهم چراغ هدايت دين را روشن نگه داشتند و در اين راه، درد و رنج شكنجه، زندان و شهادت را به جان خريدند. اگر در مقطعى گروه اقليت فعّال و تأثيرگذار موافق ارزشهاى دينى، بتوانند ادارة امور جامعه را در دست گيرند و زمينههاى تحقّق و احياى معارف و ارزشهاى الهى را در جامعه مهيّا سازند، اكثريت جامعه نيز از اين روند تأثير پذيرفته، پذيراى ارزشهاى دينى مىشوند مانند همان اتفاقى كه در بعد از انقلاب اسلامى در سطح جامعة ايران افتاد و چهرة جامعة را متحول ساخت.
بنابراين گسترش ارزشهاى الهى در جامعه اى، با دو عامل مهم در ارتباط است: يكى تشكيل حكومت دينى به وسيلة نيروهاى ارزشى و متدين و ديگرى عزم و اراده اين نيروها در تعميق و بسط ارزشهاى الهى است و اگر در زمانى، يكى از اين دو عامل نباشد، ارزشهاى الهى در جامعه كم رنگ مىشود و به سوى جايگزينى و تغيير در ارزشها پيش مىرود.
اكنون با توجّه به مقدمه فوق، دربارة سؤال بايد گفت: يكى از مهمترين وظايف و اهداف حكومت اسلامى، اجرا و گسترش احكام و ارزشهاى الهى در جامعه است و اصولًا نمىتوان حكومتى را اسلامى و دينى ناميد، بدون آنكه آن حكومت دغدغهاى نسبت به اجراى احكام و ارزشهاى دينى نداشته باشد. از اين رو حكومت اسلامى، بايد قوانين و مقررات الهى را به صورت رسمى و با استفاده از مكانيسمهاى قانونى خود به اجرا گذاشته و بر اجراى دقيق آنها نظارت كند. حجاب يكى از قوانين الهى است و قانون حجاب در جمهورى اسلامى، چيز جديدى در اسلام نيست و اگر مجازاتى در قانون تعيين شده، همان مجازاتى است كه در متون و منابع اسلامى براى متخلّفان مشخص شده است. اما اينكه آيا اين قانون موفق بوده يا نه؟ بر عملكرد ساير دستگاههاى اجرايى و فرهنگى جامعه و مسئولان آنها باز مىگردد. در اين زمينه نسبت به قبل از انقلاب اسلامى و شرايط جهانى كه در آن قرار داديم و با شديدترين تهاجم فرهنگى مواجهيم، در مجموع با موفقيت نسبى قابل توجهى روبهرو هستيم هر چند كاستىها و ناكامىهايى نيز وجود دارد كه ناشى از عوامل زير است:
يك. عوامل درونى:
منظور از عوامل درونى، مجموعه مؤلّفههايى است كه در به وجود آوردن اين پديده دخالت داشته و ناشى از عملكرد افراد يك جامعه و سيستم سياسى، اجتماعى و فرهنگى حاكم بر آن است. مهمترين آنها عبارت است از:
11. از منظر انسانشناختى، انسان موجودى است كه داراى قدرت اختيار مىباشد يعنى، هم توانايى انتخاب راه درست و طى كردن مراتب كمال انسانى را دارد و هم توانايى پيروى از اميال و هواهاى نفسانى و طى كردن مدارج انحطاط و سقوط را. قرآن مىفرمايد: « إِنّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمّا شاكِرًا وَ إِمّا كَفُورًا».(1)
بر اين اساس در جامعهاى مانند جامعه اسلامى ما كه بسيارى از احكام، ارزشها و معارف اسلامى براى اداره جامعه تبيين شده و جاى هيچ گونه عذر و بهانهاى نيست بعضى از احكام الهى (مانند حجاب) از سوى برخى افراد ناديده گرفته مىشود، به
اين اصل و عنصر روانشناختى باز مىگردد. به عبارت ديگر يكى از مهمترين عوامل بدحجابى در جامعه، پيروى از هواهاى نفسانى است كه خود ناشى از ضعف ايمان و تقوا و تزلزل شخصيت است و در مظاهرى از قبيل تجملگرايى، خودنمايى در مقابل بيگانگان و نمود پيدا مىكند. يكى از راههاى اصلاح جامعه از اين معضل، مقابله با عوامل روانشناختى آن و تقويت ايمان و تقواى افراد جامعه و تقويت انگيزه، عزم و اراده آنان در اجراى احكام الهى و موازين و مقررات اسلامى در سطح جامعه مىباشد. قرآن كريم مىفرمايد: « إِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ «خداوند سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمىدهد، مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند».(2)
21. ريشههاى تاريخى مسئله (دوران پهلوى) روند گسترش اين معضل، هر چند با وقوع انقلاب اسلامى و فضاى ناشى از دوران دفاع مقدس، تا حد زيادى كنترل شد ولى به دلايل متعددى، رگهها و ريشههاى خود را همچنان حفظ نمود و بعد از تغيير محيط ارزشى جامعه و فاصله گرفتن از فضاى معنوى حاصل از انقلاب و دفاع مقدس، دوباره مجال ظهور و بروز پيدا كرد.
31. كوتاهى و بىتوجهى برخى از مسئولان فرهنگى كشور در تثبيت ارزشها و احكام اسلامى و تعميق بخشيدن به آن، از وسايل ديگر گسترش بدحجابى است. گفتنى است كه به علت وجود مشكلات ناشى از تثبيت انقلاب اسلامى، جنگ تحميلى، فشارهاى خارجى محاصرههاى گوناگون اقتصادى، سياسى و باعث شد كه بيشترين وقت و انرژى مسئولان و دستگاههاى دولتى، به اين امور صرف شود و توجه چندانى به مسائل فرهنگى جامعه و اجراى راهكارها و برنامههايى در جهت تثبيت و تعميق ارزشها و احكام اسلامى مبذول نگردد.
41. بعضى از اقدامات انجام گرفته بعد از سال 1368 (از قبيل سياستهاى پولى و ارزى و) كه به منظور تسريع در روند توسعه و رشد اقتصادى، صنعت و انجام گرفت، ناخواسته موجب تغيير ارزشهاى جامعه، به سوى هنجارهاى مادى، مدركگرايى، تجمل پرستى و گرديد.
51. عملكرد منفى و نامطلوب برخى از دستگاههاى فرهنگى (از جمله وزارت ارشاد و مطبوعات وابسته در سالهاى اخير) و ميدان دادن به افراد و عناصرى كه هيچ اعتقادى به نظام اسلامى ندارند و با استفاده از تسهيلات مادى و معنوى وزارت ارشاد و فضاى باز و بدون نظارت جامعه، موجبات نشر و ترويج فرهنگ و ارزشهاى حاكم بر جوامع غرب را فراهم و اوضاع فرهنگى كشور را به شدت مسموم و آلوده ساختند به گونهاى كه مقام معظم رهبرى هشدارهاى شديد به مسئولان فرهنگى داده، نارضايتى خود را از عملكرد وزارت ارشاد اعلام نمودند كه در نهايت منجر به استعفاى وزير ارشاد گرديد.
61. برخى از افراط و تفريطهايى كه در سالهاى اوليه انقلاب و بعد از آن در مبارزه با بىحجابى و بدحجابى شد از قبيل استفاده روشهاى خشونتآميز و فيزيكى و باعث به وجود آمدن تنفر و انزجار و بدبينى به اين حكم الهى گرديد.
71. اجرا نشدن فريضه مهم امر به معروف و نهى از منكر يا نظارت ملى، به صورت فراگير و گسترده و نظاممند از طرف آحاد جامعه كه در روايات متعدد ضامن حفظ و سلامت جامعه از فساد، نا امنى و شمرده شده است.
دو. عوامل بيرونى:
تا كنون تهاجم فرهنگى گسترده و همه جانبه غرب به ارزشهاى اسلامى و ملّى ما، براى بىهويت كردن نسل جوان، تضعيف باورهاى عقيدتى در مردم و در نهايت شكست نظام اسلامى در ايران با استفاده از پيشرفتهترين وسايل تكنولوژى اعم از نرمافزارى و سختافزارى، عناصر وابسته داخل در عرصههاى فرهنگى و اقتصادى و صورت گرفته است. مجموعة عوامل فوق سبب گرديده كه متأسفانه به رغم گذشت بيش از دو دهه از انقلاب اسلامى، معضل بد حجابى در جامعه اسلامى ما وجود داشته باشد.
راهكارهاى رفع بد حجابى
در مورد راههاى برخورد و مقابله با اين پديده زشت دو راهكار قابل پيشبينى است:
1. راهكارهاى فيزيكى و برخورد از موضع قدرت با متخلفان البته اين برخورد بايد حساب شده و هنجارمند باشد و با استفاده از مكانيسمهاى مناسب، از گرايش جامعه به سمت بىحجابى جلوگيرى گردد.
2. كارهاى فرهنگى و تبليغى برخورد با اين پديده به صورت فيزيكى و از طريق دستگاههاى دولتى، بسيار دشوار و تا حدّى ناممكن است زيرا اگر ما در مسئله لباس و پوشش اسلامى صرفاً بخواهيم از طريق زور وارد شويم، استدلال و منطق نداشته باشيم و نتوانيم حقانيت و لزوم پوشش اسلامى، آثار مثبت و فوايد و بركات اجراى اين فريضه الهى در ابعاد مختلف
زندگى شخصى و اجتماعى افراد و فلسفه حجاب و را با كار فرهنگى مستمر عميق و ريشهاى، ثابت كنيم، متأسفانه بايد منتظر گسترش بدحجابى و رواج ارزشهاى غربى به صورت گسترده در جامعة اسلامى باشيم. البته اين موضوع به معناى اختيارى گذاشتن حجاب نيست.
3. امر به معروف و نهى از منكر: عامل مهم ديگرى كه مىتواند ما را در مقابله با اين معضل اجتماعى يارى رساند، اهتمام جدى جامعه به انجام دادن فريضة امر به معروف و نهى از منكر است. بديهى است اگر جامعه در اين زمينه به صورت جدى وارد عمل شود و اين فريضه الهى را منطبق با شرايط و مراتبى كه در شرع مقدس معين گرديده، عملى سازد دستگاههاى فرهنگى نيز بهتر مىتوانند در حل اين معضل اجتماعى اقدام كنند.(3)
پىنوشت
(1) انسان (76)، آية 3
(2) رعد (13)، آية 11
(3) براى آگاهى بيشتر ر. ك: حداد عادل، فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى فرامرز رفيعپور، توسعه و تضاد على ذوعلم، انقلاب و ارزشها شهيد مطهرى، مسألة حجاب