پرسش :
بنده جوانى هستم كه مسأله خودسازى را تا حدودى دوست دارم؛ ولى زياد دچار روزمرگى مىشوم! گاهى حوصله نمازهاى مستحبى را دارم و گاهى خير! حتى چند روزى نيز قرآن نمىخوانم! دوست دارم يك برنامه عملى به من پيشنهاد كنيد؟
پاسخ :
انسان بايد از خود شروع كند و تكليف را بايد با خود يكسره سازد ازاينرو ابتدا تعابير «خودسازى را تا حدودى دوست دارم»، «دچار روز مرگى هستم» را تجزيه و تحليل و اصلاح نماييم.
من نمىگويم كه عاقل باش يا ديوانه باش
چون به جانان آشنايى از جهان بيگانه باش
طبق روايات، عاقل كسى است كه آخرت را بر دنيا ترجيح دهد و بر عكس ديوانه كسى است كه دنيا را بر آخرت ترجيح دهد. پس «رهرو» نيتش خداوند است و بس و پروردگارش را بر همه چيز ترجيح مىدهد.
گر سر مقصود دارى مو به مو جوينده شو
گر وصال گنج خواهى سر به سر ويرانه باش
انسان بايد درون خود را نظاره كند، جهت دل را بنگرد، تمايلات و علاقههاى روحى و جسمى خود را بررسى كند. ببيند آهنگ كجا دارد و به كجا ره مىپويد؟ اعضا و جوارح خود را در راه چه اهدافى به كار مىگيرد؟ تمايلات و كششهاى گوناگون، برآيند مستقيم نخواهد داشت افتان و خيزان رفتن شخص را به مقصد نمىرساند اگر مقصود خودسازى شد، با اين هدف نمىرسد. اگر طبيعت ما جوينده آب و نان است و ما را وادار به تهيه آن مىنمايد، روح كه اشرف از جسم است، خواهان راهيابى به معنا و حقيقت عالم است و حقيقت عالم فقط «لقاء الله» است (رسيدن به مقصود واقعى و محبوب حقيقى).
گر مقام خوشدلى مىجوئى از جام سپهر
شام در مستى سحر در نعرهى مستانه باش
بعد از قصد و اراده نوبت به عمل مىرسد. محبوب و مقصود (ذات اقدس الهى (، دو چيز را در رأس امور انسان قرار داد:
1. عبادت خدا
2. عدم پيروى از شيطان «الَم اعهد اليكم يا بنى آدم أن لا تعبدوا الشّيطان انّه لكم عدو مبين و أن اعبدونى هذا صراط مستقيم»(1) «خطاب آيهاى آدمزادگان آيا با شما عهده نبستم كه شيطان را نپرستيد، زيرا روشن است كه او دشمن بزرگ شما است و مرا پرستش كنيد كه اين راه مستقيم است؟»
گر شبى در منزل جانانه مهمانت كنند
گول نعمت را مخور مشغول صاحبخانه باش
انسان در دنيا هر شأن و مقام، هر عنوان و اعتبار، هر كار و پيشه كه دارد، بايد بداند كه در مهمانخانه و سراى عاريتى است و بايد از آن كوچ كند و آنچه به آن تعلّق دارد بگذارد و برود پس سنگينى چيزى كه نتوان برد. نبايد بر خود بنهد بلكه خود را سبكبال سازد.
يا مسلمان باش يا كافر دو رنگى تا به كى
يا مقيم كعبه شو يا ساكن بتخانه باش
خودسازى موفق
براى خودسازى موفق به چند نكته بايد توجه داشت:
1. خودشناسى درست بايد استعدادها، قابليتها و توانمندىهاى خود را به خوبى شناخت و بر اساس اين شناخت به يك برنامهريزى اصولى رسيد.
2. برنامهريزى دقيق بر اساس خودشناسى در برنامهريزى نيز بايد به امور زير توجه نمود:
الف. واقعگرايى: سالك و رهرو توان واقعى خود را مىسنجد و حال و روز خود را مىنگرد و بر اساس آن به تنظيم برنامه خودسازى مىپردازد. انسانها داراى تفاوتهاى فردى روحى و جسمى هستند و هر يك بايد براى خود- به تناسب حال- برنامهاى برمىگزينند كه سنگين و طاقتفرسا نباشد بلكه پيوسته حال و نشاط ايشان در طول برنامه محفوظ بماند و به عنوان يك دستور العمل كلى بايد حال نشاط را پيوسته در خود نگه داشت و از اجبار و اكراه بايد در مراحل ابتدايى پرهيز كرد.
ب. جذابيت: در برنامهريزى به كيفيت بيش از كميت بايد اهتمام داشت مثلًا به جاى اينكه انسان تصميم بگيرد هر روز صبحگاهان يك جزء قرآن بخواند، مىتواند آن را حتّى به يك صفحه تقليل دهد ولى كوشش كند تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجه كامل و تدبر و ژرف انديشى در معانى باشد. همچنين بكوشد نمازهايش را با حضور قلب و توجه بخواند.
ج. تدريج: از حداقل شروع كنيد ولى در انديشه افزون سازى آهسته باشيد مثلًا اگر از اول خواندن نماز شب بر او سخت است، بنا داشته باشد كه فقط يك ركعت وتر بخواند. پس از يك هفته دو ركعت شفع را هم اضافه كند و پس از مدتى هشت ركعت ديگر نافله شب را.
د. رعايت مراتب حال: در روند خودسازى بايد مرحله به مرحله پيش رفت و از اول نمىتوان تمام مدارج كمال را يك مرتبه سپرى نمود مثلًا بهتر است انسان ابتدا از انجام واجبات و تحفّظ بر شرايط و جزئيات آنها شروع كند و
در كنار آنها به ترك محرمات بپردازد و همواره كوشش نمايد و بر نيفتادن در دامهاى شيطان و هواى نفس جديت به خرج دهد و پس از مدتى كه سراسر وجودش تسليم شد و ايمان را در روح و جسم غلبه داد، به انجام دادن مستحبات و ترك محرمات بپردازد. از اين مرحله به بعد، عنايات ربوبى رهرو و سالك را راهنمايى خواهد كرد ان شاء الله: «و الّذين جاهدوا فينالنهدينّهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين»(2) «و آنان كه در راه ما به جان و مال جهد و كوشش كردند محقّقا آنها را به راه خويش هدايت مىكنيم و هميشه خدا يار نكوكاران است.»
ه. عزم و استوارى: پس از تنظيم برنامه، با اراده قاطع بر انجام آنها ايستادگى كند و نفس خود را از طفره رفتن و كسالت ورزيدن، با جديت تمام باز دارد.
و. استعانت و توسّل: براى موفقيت در امر جهاد اكبر از خداوند بزرگ، استمرار جويد و به ائمه اطهار متوسل شود.
ز. پيوسته از طريق اركان چهارگانه سلوك با خداوند مرتبط باشد (مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه و معاقبه).
ح. پيروى از الگوهاى راستين، ائمه اطهار و بزرگان اخلاق.(3)
پىنوشت
(1) يس (36)، آيه 60 و 61.
(2) عنكبوت (29)، آيه آخر.
(3) براى آگاهى بيشتر ر. ك: ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا، لقاء الله و اسرار الصّلوة و المراقبات.
انسان بايد از خود شروع كند و تكليف را بايد با خود يكسره سازد ازاينرو ابتدا تعابير «خودسازى را تا حدودى دوست دارم»، «دچار روز مرگى هستم» را تجزيه و تحليل و اصلاح نماييم.
من نمىگويم كه عاقل باش يا ديوانه باش
چون به جانان آشنايى از جهان بيگانه باش
طبق روايات، عاقل كسى است كه آخرت را بر دنيا ترجيح دهد و بر عكس ديوانه كسى است كه دنيا را بر آخرت ترجيح دهد. پس «رهرو» نيتش خداوند است و بس و پروردگارش را بر همه چيز ترجيح مىدهد.
گر سر مقصود دارى مو به مو جوينده شو
گر وصال گنج خواهى سر به سر ويرانه باش
انسان بايد درون خود را نظاره كند، جهت دل را بنگرد، تمايلات و علاقههاى روحى و جسمى خود را بررسى كند. ببيند آهنگ كجا دارد و به كجا ره مىپويد؟ اعضا و جوارح خود را در راه چه اهدافى به كار مىگيرد؟ تمايلات و كششهاى گوناگون، برآيند مستقيم نخواهد داشت افتان و خيزان رفتن شخص را به مقصد نمىرساند اگر مقصود خودسازى شد، با اين هدف نمىرسد. اگر طبيعت ما جوينده آب و نان است و ما را وادار به تهيه آن مىنمايد، روح كه اشرف از جسم است، خواهان راهيابى به معنا و حقيقت عالم است و حقيقت عالم فقط «لقاء الله» است (رسيدن به مقصود واقعى و محبوب حقيقى).
گر مقام خوشدلى مىجوئى از جام سپهر
شام در مستى سحر در نعرهى مستانه باش
بعد از قصد و اراده نوبت به عمل مىرسد. محبوب و مقصود (ذات اقدس الهى (، دو چيز را در رأس امور انسان قرار داد:
1. عبادت خدا
2. عدم پيروى از شيطان «الَم اعهد اليكم يا بنى آدم أن لا تعبدوا الشّيطان انّه لكم عدو مبين و أن اعبدونى هذا صراط مستقيم»(1) «خطاب آيهاى آدمزادگان آيا با شما عهده نبستم كه شيطان را نپرستيد، زيرا روشن است كه او دشمن بزرگ شما است و مرا پرستش كنيد كه اين راه مستقيم است؟»
گر شبى در منزل جانانه مهمانت كنند
گول نعمت را مخور مشغول صاحبخانه باش
انسان در دنيا هر شأن و مقام، هر عنوان و اعتبار، هر كار و پيشه كه دارد، بايد بداند كه در مهمانخانه و سراى عاريتى است و بايد از آن كوچ كند و آنچه به آن تعلّق دارد بگذارد و برود پس سنگينى چيزى كه نتوان برد. نبايد بر خود بنهد بلكه خود را سبكبال سازد.
يا مسلمان باش يا كافر دو رنگى تا به كى
يا مقيم كعبه شو يا ساكن بتخانه باش
خودسازى موفق
براى خودسازى موفق به چند نكته بايد توجه داشت:
1. خودشناسى درست بايد استعدادها، قابليتها و توانمندىهاى خود را به خوبى شناخت و بر اساس اين شناخت به يك برنامهريزى اصولى رسيد.
2. برنامهريزى دقيق بر اساس خودشناسى در برنامهريزى نيز بايد به امور زير توجه نمود:
الف. واقعگرايى: سالك و رهرو توان واقعى خود را مىسنجد و حال و روز خود را مىنگرد و بر اساس آن به تنظيم برنامه خودسازى مىپردازد. انسانها داراى تفاوتهاى فردى روحى و جسمى هستند و هر يك بايد براى خود- به تناسب حال- برنامهاى برمىگزينند كه سنگين و طاقتفرسا نباشد بلكه پيوسته حال و نشاط ايشان در طول برنامه محفوظ بماند و به عنوان يك دستور العمل كلى بايد حال نشاط را پيوسته در خود نگه داشت و از اجبار و اكراه بايد در مراحل ابتدايى پرهيز كرد.
ب. جذابيت: در برنامهريزى به كيفيت بيش از كميت بايد اهتمام داشت مثلًا به جاى اينكه انسان تصميم بگيرد هر روز صبحگاهان يك جزء قرآن بخواند، مىتواند آن را حتّى به يك صفحه تقليل دهد ولى كوشش كند تلاوتش در جاى خلوت، با حال و توجه كامل و تدبر و ژرف انديشى در معانى باشد. همچنين بكوشد نمازهايش را با حضور قلب و توجه بخواند.
ج. تدريج: از حداقل شروع كنيد ولى در انديشه افزون سازى آهسته باشيد مثلًا اگر از اول خواندن نماز شب بر او سخت است، بنا داشته باشد كه فقط يك ركعت وتر بخواند. پس از يك هفته دو ركعت شفع را هم اضافه كند و پس از مدتى هشت ركعت ديگر نافله شب را.
د. رعايت مراتب حال: در روند خودسازى بايد مرحله به مرحله پيش رفت و از اول نمىتوان تمام مدارج كمال را يك مرتبه سپرى نمود مثلًا بهتر است انسان ابتدا از انجام واجبات و تحفّظ بر شرايط و جزئيات آنها شروع كند و
در كنار آنها به ترك محرمات بپردازد و همواره كوشش نمايد و بر نيفتادن در دامهاى شيطان و هواى نفس جديت به خرج دهد و پس از مدتى كه سراسر وجودش تسليم شد و ايمان را در روح و جسم غلبه داد، به انجام دادن مستحبات و ترك محرمات بپردازد. از اين مرحله به بعد، عنايات ربوبى رهرو و سالك را راهنمايى خواهد كرد ان شاء الله: «و الّذين جاهدوا فينالنهدينّهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين»(2) «و آنان كه در راه ما به جان و مال جهد و كوشش كردند محقّقا آنها را به راه خويش هدايت مىكنيم و هميشه خدا يار نكوكاران است.»
ه. عزم و استوارى: پس از تنظيم برنامه، با اراده قاطع بر انجام آنها ايستادگى كند و نفس خود را از طفره رفتن و كسالت ورزيدن، با جديت تمام باز دارد.
و. استعانت و توسّل: براى موفقيت در امر جهاد اكبر از خداوند بزرگ، استمرار جويد و به ائمه اطهار متوسل شود.
ز. پيوسته از طريق اركان چهارگانه سلوك با خداوند مرتبط باشد (مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه و معاقبه).
ح. پيروى از الگوهاى راستين، ائمه اطهار و بزرگان اخلاق.(3)
پىنوشت
(1) يس (36)، آيه 60 و 61.
(2) عنكبوت (29)، آيه آخر.
(3) براى آگاهى بيشتر ر. ك: ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا، لقاء الله و اسرار الصّلوة و المراقبات.