پرسش :
چه عواملى سبب مىشود كه انسان ازدواج را بر خود تحميل كند؟
پاسخ :
گاهى خود شخص، ازدواج بدون شرايط را بر خود تحميل مىكند كه از آنها به عوامل خودتحميلى تعبير مىكنيم. اين عوامل عبارتند از:
1. فشارهاى خانواده: گاهى خشونت پدر، پرتوقعى مادر، دعواهاى والدين، فشارهاى برادر و خواهر، تنگناهاى مالى در خانواده و... شخص را به ازدواج بدون شرايط وا مىدارد؛ اما توجه ندارد كه شرايط فعلى در خانه گذرا، و شرايط بعدى در زندگى زناشويى هميشگى خواهد بود.
2. يافتن حامى: خانمى كه احساس مىكند در منزل پدر حمايت نمىشود، براى يافتن حامى، به ازدواج نامناسب تن مىدهد.
3. از دست دادن فرصتها: گاهى با كمى بالاتر رفتن سن، نگران از دست دادن فرصتها مىشود و به كسى كه شرايط مناسب را ندارد، پاسخ مثبت مىدهد.
4. باز كردن راه ديگران: خواهر بزرگتر چون خود را مانع ازدواج خواهر كوچكتر مىبيند، بدون توجه به شرايط طرف مقابل با او ازدواج مىكند تا موانع ازدواج خواهرش را از پيش پايش بردارد )ر.ك: ص 102و103(
5. عقب ماندن از قافله: دختر يا پسرى كه دوستانش ازدواج كردهاند و احتمالا فرزندانى هم دارند، وسوسه مىشود كه با نبود شرايط ازدواج كند تا از قافله عقب نماند؛ به ويژه اگر در معرض سؤالها و گوشه كنايه ديگران نيز باشد.
6. لجبازى: گاهى صرفا براى لجبازى با كسانى كه او را از ازدواج با شخصى منع كردهاند، به رغم نداشتن شرايط، با او ازدواج مىكند.
7. ترس از نفرين طرف مقابل: در مواردى خواستگار، يا دختر، از ترس نفرين طرف مقابل يا دلشكستگىاش و به سبب احساس ترحم و دلسوزى با او ازدواج مىكند؛ در حالىكه مىداند همتايى لازم را با هم ندارند و دلشكستگى او در صورت جدايى پس از ازدواج، بيشتر خواهد بود.
8. ترس از تهديد طرف مقابل: گاهى از ترس تهديد طرف مقابل كه ممكن است در ازدواج او موانعى ايجاد كند، مىپذيرد؛ اما توجه ندارد كه پيامدهاى منفى اين تهديد پس از ازدواج، به مراتب افزونتر است.
9. رسيدن به دارايى و موقعيت اجتماعى: برخى با كسى ازدواج مىكنند كه شرايط مطلوب را ندارد بدان اميد كه بتوانند از دارايى يا موقعيت اجتماعى و سياسى خانواده او در زندگى بهرهمند شوند.
10. روكم كنى: برخى از خانمها يا آقايان بىدرنگ پس از شنيدن پاسخ منفى، به ازدواج بدون شرايط اقدام مىكنند تا به اصطلاح، روى طرف را كم كنند و به وى بفهمانند كه خواهان داشتهاند و او فرصت مناسبى را از دست داده است
گاهى خود شخص، ازدواج بدون شرايط را بر خود تحميل مىكند كه از آنها به عوامل خودتحميلى تعبير مىكنيم. اين عوامل عبارتند از:
1. فشارهاى خانواده: گاهى خشونت پدر، پرتوقعى مادر، دعواهاى والدين، فشارهاى برادر و خواهر، تنگناهاى مالى در خانواده و... شخص را به ازدواج بدون شرايط وا مىدارد؛ اما توجه ندارد كه شرايط فعلى در خانه گذرا، و شرايط بعدى در زندگى زناشويى هميشگى خواهد بود.
2. يافتن حامى: خانمى كه احساس مىكند در منزل پدر حمايت نمىشود، براى يافتن حامى، به ازدواج نامناسب تن مىدهد.
3. از دست دادن فرصتها: گاهى با كمى بالاتر رفتن سن، نگران از دست دادن فرصتها مىشود و به كسى كه شرايط مناسب را ندارد، پاسخ مثبت مىدهد.
4. باز كردن راه ديگران: خواهر بزرگتر چون خود را مانع ازدواج خواهر كوچكتر مىبيند، بدون توجه به شرايط طرف مقابل با او ازدواج مىكند تا موانع ازدواج خواهرش را از پيش پايش بردارد )ر.ك: ص 102و103(
5. عقب ماندن از قافله: دختر يا پسرى كه دوستانش ازدواج كردهاند و احتمالا فرزندانى هم دارند، وسوسه مىشود كه با نبود شرايط ازدواج كند تا از قافله عقب نماند؛ به ويژه اگر در معرض سؤالها و گوشه كنايه ديگران نيز باشد.
6. لجبازى: گاهى صرفا براى لجبازى با كسانى كه او را از ازدواج با شخصى منع كردهاند، به رغم نداشتن شرايط، با او ازدواج مىكند.
7. ترس از نفرين طرف مقابل: در مواردى خواستگار، يا دختر، از ترس نفرين طرف مقابل يا دلشكستگىاش و به سبب احساس ترحم و دلسوزى با او ازدواج مىكند؛ در حالىكه مىداند همتايى لازم را با هم ندارند و دلشكستگى او در صورت جدايى پس از ازدواج، بيشتر خواهد بود.
8. ترس از تهديد طرف مقابل: گاهى از ترس تهديد طرف مقابل كه ممكن است در ازدواج او موانعى ايجاد كند، مىپذيرد؛ اما توجه ندارد كه پيامدهاى منفى اين تهديد پس از ازدواج، به مراتب افزونتر است.
9. رسيدن به دارايى و موقعيت اجتماعى: برخى با كسى ازدواج مىكنند كه شرايط مطلوب را ندارد بدان اميد كه بتوانند از دارايى يا موقعيت اجتماعى و سياسى خانواده او در زندگى بهرهمند شوند.
10. روكم كنى: برخى از خانمها يا آقايان بىدرنگ پس از شنيدن پاسخ منفى، به ازدواج بدون شرايط اقدام مىكنند تا به اصطلاح، روى طرف را كم كنند و به وى بفهمانند كه خواهان داشتهاند و او فرصت مناسبى را از دست داده است