پرسش :
داستان ازدواج پيامبر با ام حبيبه را بيان کنيد.
پاسخ :
از ميان ياران مكي پيامبر اسلام، «عبيدالله بن جحش» تنها كسي بود كه مرتد شد و پس از پذيرفتن اسلام، آن را انكار كرد. او هنگامي كه هنوز مسلمان بود، با همسر خود «ام حبيبه» دختر ابوسفيان، رهسپار حبشه گرديد ولي در آنجا پيرو آئين نصرانيت شد و ام حبيبه را نيز وسوسه كرد كه مسيحيت را بپذيرد، ولي او مقاومت كرد و در پيروي از اسلام پايدار ماند. عبيدالله در ميگساري افراط كرد و در اثر آن، در حال كفر از دنيا رفت.
پيامبر اسلام (ص) پس از اطلاع از اين حادثه شخصي بنام «عمرو بن امية ضمري» را به حبشه اعزام نمود تا دلشكستگي همسر او را جبران كند و او را به عقد پيامبر در آورد تا مسلمانان بدانند كه اگر براي آنان حادثهاي رخ دهد، همسرانشان بيپناه نخواهند بود.
پس از ورود فرستادة پيامبر، نجاشي، يكي از زنان وابسته به خويش را نزد ام حبيبه فرستاد و پيام حضرت را به او ابلاغ كرد و از او خواست اگر مايل به اين ازداوج است، شخصي را به عنوان وكيل، معرفي نمايد. « ام حبيبه» از اين خبر فوق العاده خوشحال شد و « خالد بن سعيد» را وكيل قرار داد.
نجاشي به اين مناسبت مجلسي ترتيب داد و « جعفر بن ابيطالب» و عموم مسلمانان مهاجر را دعوت نمود. پس از اجتماع مدعوين، نجاشي خطبهاي خواند وطي آن ابراز عقيده به اسلام و نبوت حضرت حضرت محمد (ص) نمود و سپس موضوع پيام رسول خدا مبني بر تزويج ام حبيبه را مطرح كرد و گفت: اينك من امر پيامبر اسلام را اجرا ميكنم، و آنگاه مبلغ چهارصد دينار به عنوان مهر در برابر حضار ريخت.
خالد بن سعيد نيز خطبهاي ايراد كرد و طي آن، موافقت ام حبيبه را اعلام نمود و عقد را اجرا كرد. آنگاه نجاشي چهارصد دينار را به وي تحويل داد. در اين هنگام مدعوين خواستند مجلس را ترك گويند، نجاشي گفت: بنشينيد، روش پيامبران اين است كه هنگام ازدواج، اطعام ميكنند، آنگاه به افتخار اين ازدواج، از عموم حضار پذيرائي به عمل آمد.(حياة الصحابة)
منبع: آيت الله جعفر سبحاني،شخصيتهاي اسلامي شيعه ج 1 ـ 2
از ميان ياران مكي پيامبر اسلام، «عبيدالله بن جحش» تنها كسي بود كه مرتد شد و پس از پذيرفتن اسلام، آن را انكار كرد. او هنگامي كه هنوز مسلمان بود، با همسر خود «ام حبيبه» دختر ابوسفيان، رهسپار حبشه گرديد ولي در آنجا پيرو آئين نصرانيت شد و ام حبيبه را نيز وسوسه كرد كه مسيحيت را بپذيرد، ولي او مقاومت كرد و در پيروي از اسلام پايدار ماند. عبيدالله در ميگساري افراط كرد و در اثر آن، در حال كفر از دنيا رفت.
پيامبر اسلام (ص) پس از اطلاع از اين حادثه شخصي بنام «عمرو بن امية ضمري» را به حبشه اعزام نمود تا دلشكستگي همسر او را جبران كند و او را به عقد پيامبر در آورد تا مسلمانان بدانند كه اگر براي آنان حادثهاي رخ دهد، همسرانشان بيپناه نخواهند بود.
پس از ورود فرستادة پيامبر، نجاشي، يكي از زنان وابسته به خويش را نزد ام حبيبه فرستاد و پيام حضرت را به او ابلاغ كرد و از او خواست اگر مايل به اين ازداوج است، شخصي را به عنوان وكيل، معرفي نمايد. « ام حبيبه» از اين خبر فوق العاده خوشحال شد و « خالد بن سعيد» را وكيل قرار داد.
نجاشي به اين مناسبت مجلسي ترتيب داد و « جعفر بن ابيطالب» و عموم مسلمانان مهاجر را دعوت نمود. پس از اجتماع مدعوين، نجاشي خطبهاي خواند وطي آن ابراز عقيده به اسلام و نبوت حضرت حضرت محمد (ص) نمود و سپس موضوع پيام رسول خدا مبني بر تزويج ام حبيبه را مطرح كرد و گفت: اينك من امر پيامبر اسلام را اجرا ميكنم، و آنگاه مبلغ چهارصد دينار به عنوان مهر در برابر حضار ريخت.
خالد بن سعيد نيز خطبهاي ايراد كرد و طي آن، موافقت ام حبيبه را اعلام نمود و عقد را اجرا كرد. آنگاه نجاشي چهارصد دينار را به وي تحويل داد. در اين هنگام مدعوين خواستند مجلس را ترك گويند، نجاشي گفت: بنشينيد، روش پيامبران اين است كه هنگام ازدواج، اطعام ميكنند، آنگاه به افتخار اين ازدواج، از عموم حضار پذيرائي به عمل آمد.(حياة الصحابة)
منبع: آيت الله جعفر سبحاني،شخصيتهاي اسلامي شيعه ج 1 ـ 2