پرسش :
هرگاه نطفه اى كه به روش شبيه سازى همسان طلبى يا به روش شبيه سازى سنّتى در دستگاهى به دست آمده باشد و با انجماد نگاهدارى شود، آيا مى توان آن را نابود ساخت؟ يا به منزله نطفه در رحم زن است و نابود كردنش حرام است؟
پاسخ :
به اقتضاى اصول عملى عقلى و شرعى، مى توان آن را نابود ساخت و زمانى قائل به حرمت نابود كردن هستيم كه اين نطفه در رحم زنى باردار باشد؛ چون روايات خاصى دلالت بر حرمت آن دارد و از آن جا كه موضوع روايات، خصوص نطفه اى است كه در رحم استقرار يافته باشد، بنابراين دليلى غير از قياس بر سرايت كردن اين حكم به موارد ديگر وجود ندارد. قياس به كلى فاقد اعتبار است و واضح است كه روايات مزبور، به ويژه اختصاص به نطفه و غير آن دارد كه در اين روايات به شانزده مورد دست يافته ايم. موضوع برخى از آنها جنين و مراتب آن است؛ چنان كه در روايت ابن مسكان،1 صحيح كتاب طريف،2 خبر حسين بن خالد3 و خبر داود بن فرقد4 آمده است. موضوع بعضى ديگر از روايات نطفه اى است كه در رحم زن باردار قرار دارد؛ چنان كه در مُرسَل عبدالله بن سنان، خبر سليمان بن صالح و صحيح محمد بن مسلم و خبر يونس شيبانى و صحيح سليمان بن خالد و خبر ابوجرير و مرسل مفيد5 و مرسل محمد بن صباح6 وارد شده است. موضوع برخى ديگر كشتن آن چه است كه در رحم قرار دارد و يا آنچه را در شكم دارد به صورت مرده سقط نمايد؛ چنان كه در صحيحه7 ابوعبيده، خبر ابن مسيّب،8 موثق سكونى،صحيحه سليمان بن خالد و خبر ابوبصير9 وارد شده كه اگر علاقه مندان بدان ها مراجعه نمايند، در خواهند يافت كه اين روايات به روشنى به نطفه اى كه در رحم زن قرار دارد، اختصاص يافته اند و ادعاى الغاى خصوصيت از نطفه اى كه در رحم قرار دارد و تعميم آن به هر نطفه اى حتى موردى كه اصلاً در رحم نهاده نشده، به روشنى مردود است.
پي نوشتها :
1. وسائل، باب۱۲، از ديات نفس، حديث۱.
2. همان، باب۱۹، از ديات اعضا، حديث۱.
3. همان، باب۲۴، از ديات اعضا، حديث۲۴.
4. همان، باب۲۰، از ابواب اعضا، حديث۲.
5. همان، باب۱۹ از ديات اعضا، احاديث۲ـ ۶ و۹ـ۱۰.
6. همان، باب۲۴، حديث۱.
7. همان، باب۲۰، حديث۱.
8. همان، باب۱۹، حديث۸.
9. همان، باب۲۰، حديث۳و۴و۵.
منبع: www.lawnet.ir
به اقتضاى اصول عملى عقلى و شرعى، مى توان آن را نابود ساخت و زمانى قائل به حرمت نابود كردن هستيم كه اين نطفه در رحم زنى باردار باشد؛ چون روايات خاصى دلالت بر حرمت آن دارد و از آن جا كه موضوع روايات، خصوص نطفه اى است كه در رحم استقرار يافته باشد، بنابراين دليلى غير از قياس بر سرايت كردن اين حكم به موارد ديگر وجود ندارد. قياس به كلى فاقد اعتبار است و واضح است كه روايات مزبور، به ويژه اختصاص به نطفه و غير آن دارد كه در اين روايات به شانزده مورد دست يافته ايم. موضوع برخى از آنها جنين و مراتب آن است؛ چنان كه در روايت ابن مسكان،1 صحيح كتاب طريف،2 خبر حسين بن خالد3 و خبر داود بن فرقد4 آمده است. موضوع بعضى ديگر از روايات نطفه اى است كه در رحم زن باردار قرار دارد؛ چنان كه در مُرسَل عبدالله بن سنان، خبر سليمان بن صالح و صحيح محمد بن مسلم و خبر يونس شيبانى و صحيح سليمان بن خالد و خبر ابوجرير و مرسل مفيد5 و مرسل محمد بن صباح6 وارد شده است. موضوع برخى ديگر كشتن آن چه است كه در رحم قرار دارد و يا آنچه را در شكم دارد به صورت مرده سقط نمايد؛ چنان كه در صحيحه7 ابوعبيده، خبر ابن مسيّب،8 موثق سكونى،صحيحه سليمان بن خالد و خبر ابوبصير9 وارد شده كه اگر علاقه مندان بدان ها مراجعه نمايند، در خواهند يافت كه اين روايات به روشنى به نطفه اى كه در رحم زن قرار دارد، اختصاص يافته اند و ادعاى الغاى خصوصيت از نطفه اى كه در رحم قرار دارد و تعميم آن به هر نطفه اى حتى موردى كه اصلاً در رحم نهاده نشده، به روشنى مردود است.
پي نوشتها :
1. وسائل، باب۱۲، از ديات نفس، حديث۱.
2. همان، باب۱۹، از ديات اعضا، حديث۱.
3. همان، باب۲۴، از ديات اعضا، حديث۲۴.
4. همان، باب۲۰، از ابواب اعضا، حديث۲.
5. همان، باب۱۹ از ديات اعضا، احاديث۲ـ ۶ و۹ـ۱۰.
6. همان، باب۲۴، حديث۱.
7. همان، باب۲۰، حديث۱.
8. همان، باب۱۹، حديث۸.
9. همان، باب۲۰، حديث۳و۴و۵.
منبع: www.lawnet.ir