پرسش :
چرا بعضي ها ولد الزنا را ناپاك مي دانند در حالي كه او تقصيري ندارد؟ و فرقش با ديگران در چيست ؟
پاسخ :
ولد الزنا ناپاك نيست و همانند بقيه افراد ميباشند، گرچه افرادي كه از راه زنا متولد شدهاند از جهت حقوقي و شرعي احكامي دارند. از جمله اين كه ارث نميبرند و از پذيرفتن بعضي مناصب اجتماعي مانند امامت جماعت و قضاوت و مرجعيت محروم هستند، ولي در تكاليف شرعي با انسانهاي حلالزاده تفاوتي ندارند و دولت اسلامي موظف است كه از آنها مانند ساير افراد بدون سرپرست نگهداري كند و عاقبت آنها نيز بستگي به راه و روشي دارد كه در زندگي برگزيدهاند و مسلما اگر ايمان داشته باشند و كارهاي صالح انجام بدهند و به تكاليف شرعي خود عمل نمايند، نزد خدا مأجور خواهند بود؛ امّا از آن جايي كه در افراد حرامزاده زمينه گناه و شرارت خيلي زياد است، احتمال اين كه به سوي گناه و جنايت كشيده شوند از افراد معمولي خيلي زيادتر است و بر دولت و مردم است كه تكفل و سرپرستي آنها و فراهم كردن امكانات زندگي سالم براي آنان را عهدهدار شوند و آنها را به صورت صحيح تربيت كنند تا زمينه بروز بعضي از انحرافات از آنان گرفته شود. بنابراين زنازاده نيز مانند ديگران داراي اراده و قدرت انتخاب و نيز داراي عقل و هوش و فطرت الهي است؛ ولي در عين حال، گناه گرايي در او بيشتر ميباشد. اكنون اگر او برخلاف سائقه شديد غريزي، به حكم عقل، شرع و فطرت تن نهاد، پاداشي افزونتر از ديگران دارد؛ زيرا مبارزه جديتري با نفس كرده است. در نتيجه ميتوان گفت كه اولاً او نيز مسلوب الاراده در برابر گناه نيست و ثانياً اگر كار نيك و ترك گناه كند، نزد خدا مأجور است و از آتش دور خواهد بود.
www.shamimm.ir
ولد الزنا ناپاك نيست و همانند بقيه افراد ميباشند، گرچه افرادي كه از راه زنا متولد شدهاند از جهت حقوقي و شرعي احكامي دارند. از جمله اين كه ارث نميبرند و از پذيرفتن بعضي مناصب اجتماعي مانند امامت جماعت و قضاوت و مرجعيت محروم هستند، ولي در تكاليف شرعي با انسانهاي حلالزاده تفاوتي ندارند و دولت اسلامي موظف است كه از آنها مانند ساير افراد بدون سرپرست نگهداري كند و عاقبت آنها نيز بستگي به راه و روشي دارد كه در زندگي برگزيدهاند و مسلما اگر ايمان داشته باشند و كارهاي صالح انجام بدهند و به تكاليف شرعي خود عمل نمايند، نزد خدا مأجور خواهند بود؛ امّا از آن جايي كه در افراد حرامزاده زمينه گناه و شرارت خيلي زياد است، احتمال اين كه به سوي گناه و جنايت كشيده شوند از افراد معمولي خيلي زيادتر است و بر دولت و مردم است كه تكفل و سرپرستي آنها و فراهم كردن امكانات زندگي سالم براي آنان را عهدهدار شوند و آنها را به صورت صحيح تربيت كنند تا زمينه بروز بعضي از انحرافات از آنان گرفته شود. بنابراين زنازاده نيز مانند ديگران داراي اراده و قدرت انتخاب و نيز داراي عقل و هوش و فطرت الهي است؛ ولي در عين حال، گناه گرايي در او بيشتر ميباشد. اكنون اگر او برخلاف سائقه شديد غريزي، به حكم عقل، شرع و فطرت تن نهاد، پاداشي افزونتر از ديگران دارد؛ زيرا مبارزه جديتري با نفس كرده است. در نتيجه ميتوان گفت كه اولاً او نيز مسلوب الاراده در برابر گناه نيست و ثانياً اگر كار نيك و ترك گناه كند، نزد خدا مأجور است و از آتش دور خواهد بود.
www.shamimm.ir