يکشنبه، 28 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

شبهه: ائمه ـ عليهم السّلام ـ نزد كسي درس نخوانده اند و علم چنداني ندارند و وحي هم بر آنها نازل نمي شده است تا عالم به علم الهي شوند.


پاسخ :
نخستين شرط براى تصدى مقام امامت علم و آگاهى و دانش نسبت به تمام معارف دينى و نيازهاى مردم و آنچه در امر تعليم و تربيت و هدايت و اداره جوامع انسانى لازم است، مى‏باشند و بدون چنان علمى اين مسئوليت هرگز به انجام نمى‏رسد، و ائمه اطهار ـ عليه السّلام ـ از چنين علمى برخوردار بودند و معلومات خويش را هرگز نزد معلمان و در مكتب خانه‏ها و كلاس‏هاى درس كسب ننموده‏اند بلكه آنچه علم داشته‏اند علم حضورى (لدنى) بوده است زيرا:
اولاً: با دبير و تحقيق و تفحص در قرآن مجيد و روايات منابع علمى امامان در پنج منبع خلاصه مى‏شود.
1- آگاهى كامل از كتاب اللَّه
قرآن مجيد بگونه‏اى كه تفسير و تأويل و ظاهر و باطن و محكم و متشابه آنرا بخوبى مى‏دانند،[1] قرآن در اين باره فرموده: »ما يعلم تأويله اِلااللَّه و الراسخون فى العلم«. امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: »راسخان در علم امير مؤمنان بعد از او هستند».[2]
2- وراثت از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ:
پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ تمام معارف و شرايع اسلام را به على ـ عليه السّلام ـ آموخت و طبق بعضى از روايات على ـ عليه السّلام ـ با خط خود در كتابى نوشت و اين علم و آگاهى نسل اندر نسل به فرزندان على ـ عليه السّلام ـ يعنى امامان معصوم رسيد.[3]
3- ارتباط با فرشتگان:
ائمه مانند خضر و ذوالقرنين و مريم كه مطابق ظاهر آيات قرآن با فرشتگان الهى ارتباط داشتند و حقايق از عالم غيب به آنان الهام مى‏شد، هستند.[4] از حسن بن يحياى مدائنى نقل شده كه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ پرسيدم: هنگامى كه سئوالى از امامى مى‏شود چگونه (و با چه علمى) جواب مى‏دهد؟ امام فرمود: گاهى به او الهام مى‏شود و گاهى از فرشته مى‏شنود و گاهى هر دو.[5]
4- روح القدس: از رواياتى كه در منابع اهل بيت ـ عليه السّلام ـ وارد شده به خوبى بر مى‏آيد كه روح القدس روح مقدسى بوده كه با همه پيامبران و انبياء و معصومين بوده و امدادهاى الهى را در موارد مختلف به آنها منتقل مى‏ساخته.[6]
5- نور الهى:[7]
همانطور كه ملاحظه فرموديد منابع علم امامان معصوم متعدد و متنوع است در درجه اول آگاهى آنها به تمام معانى قرآن مجيد و در درجه دوم علومى است كه از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ به آنها به ارث رسيده است و در درجه بعد تأييدات الهى و الهامات قلبى و ارتباط با فرشتگان و عالم غيب است، و در هيچ منبعى نقل نگرديده كه امامى نزد معلمى درس خوانده باشد و يا بعنوان متعلم در مكتب خانه‏اى حاضر شده باشد و اصولاً با وجود اين منابع متصل به علم لايتناهى الهى كه همه‏اش هم حضورى است چه نيازى است كه به علم حصولى در نزد افراد كه شأن علمى‏شان به مراتب از خود ائمه پايين‏تر است روى آورند.
ثانياً: امامان به عنوان جانشيان پيامبر كه قلمرو مأموريتش جسم و جان و دنيا و آخرت مى‏باشد بايد علم و دانشى در خور مأموريت عظيمشان داشته باشند تا مردم به آنها اعتماد كنند و دين و آيين خود را در اختيار آنها قرار دهند اين علم 1- بايد خالى از نقص و اشتباه باشد و گرنه جلب اعتماد نمى‏كند. 2- بايد در خور مأموريتشان باشد يعنى از گذشته و حال و آينده آگاه باشند. 3- چون مأموريتشان ظاهر و باطن اجتماع و درون و برون مردم را شامل است اين علم بايد چنين معلوماتى باشد.[8] و پر واضح است كه علمى با چنين شرايطى از عهده بشر قاصر و عاجز بيرون است و تنها منبعى كه مى‏تواند چنين شرايطى داشته باشد اتصال به غيب و با علم لدنى و حضورى است و الاّ از علم حصولى كه ساخته و پرداخته حس و تجربه بشرى است چنين چيزى ساخته نيست.
ثالثاً: پاره‏اى از روايات تصريح شده است كه حجج الهى و ائمه معصومين ـ عليه السّلام ـ همه علوم را از ناحيه خداوند تبارك و تعالى دريافت مى‏دارند كه در ذيل به دو نمونه از اين روايات اشاره مى‏كنيم:
1- حضرت امام رضا ـ عليه السّلام ـ در ضمن حديث مفصلى درباره امامت فرمود: هنگامى كه خداى تعالى كسى را (به عنوان امام) براى مردم بر مى‏گزيند به او سعه صدر عطاء مى‏كند و چشمه‏هاى حكمت را در دلش قرار مى‏دهد و علم را به وى الهام مى‏كند تا براى جواب از هيچ سئوالى درنمانده و در تشخيص حق سرگردان نشود.[9]
2- حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرموده‏اند: »كسى كه گمان كند خدا بنده‏اى را حجت خويش در زمين قرار داده، سپيس تمام آنچه را او به آن نياز دارد از وى پنهان مى‏كند بر خدا افتراء زده است»[10] ملاحظه مى‏فرمائيد كه در روايت اول تصريح دارد بگونه‏اى علم به امامان الهام مى‏شود كه از هيچ سئوالى درنمانند و در روايت دوم ظاهر مى‏شود هر كس بگويد كه خداوند همه علوم مورد نياز امام را به او نداده به خدا افتراء زده، بنابراين نيازى به اكتساب نيست.
رابعاً: امامان معصوم ـ عليه السّلام ـ از دوران كودكى از قوه قدسيه الهامى برخوردار بوده‏اند و نسبت به همه علوم و دانش‏ها مهارت داشته‏اند و در برابر همه پرسش‏هاى مردم در زمينه‏هاى گوناگون براى ايشان عرضه مى‏شد بدون آنكه به كتب و مأخذى مراجعه كنند بى درنگ پاسخ لازم و قانع كننده‏اى را ارائه مى‏نودند. استاد مصباح در اين زمينه مى‏فرمايد: بى شك اهل بيت پيامبر بيش از ساير مردم از علوم آن حضرت بهره‏مند بودند ولى علوم ائمه اهل بيت منحصر به آنچه از پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ شنيده بودند نبوده بلكه ايشان از نوعى علوم غير عادى نيز بهره‏مند بوده‏اند كه به صورت الهام و تحديث به ايشان افاضه مى‏شده است و با چنين علمى بود كه بعضى از ائمه اطهار در سنين طفوليت به مقام امامت مى‏رسيدند و از همه چيز آگاه بودند و نيازى به تعلم و فراگيرى از ديگران نداشتند.[11]
حاصل آنكه همه علم امامان معصوم (عليهم السلام) حضورى و لدنى بوده است و از ناحيه خداوند تبارك و تعالى به ايشان رسديه يا بواسطه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ و يا بواسطه الهام و يا بواسطه تحديث فرشتگان و نيازمند كسب علوم از دانشمندان بشرى نبوده‏اند بلكه اين ائمه بوده‏اند كه مشكلات علمى دانشمندان را حل مى‏نموده‏اند و تاريخ بهريتن شاهد بر اين مدعا است.
[1] . آيهاللَّه مكارم شيرازى، پيام قرآن )دار الكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، 1377) ج9، ص119.
[2] . اصول كافى، ج1، ص213.
[3] . آيهاللَّه مكارم شيرازى، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص131-126.
[4] . آيهاللَّه مكارم شيرازى، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص131-126.
[5] . آيهاللَّه مكارم شيرازى، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص131-126.
[6] . آيهاللَّه مكارم شيرازى، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص131-126.
[7] . آيهاللَّه مكارم شيرازى، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص131-126.
[8] . آيهاللَّه مكارم شيرازى، پيام قرآن (پيشين) ج9، ص116-115، با مقدارى تغيير و تلخيص.
[9] . مجلسى، بحار الانوار، ج26، ص137.
[10] . مجلسى، بحار الانوار، ج26، ص137.
[11] . استاد مصباح يزدى، آموزش عقايد (سه جلد در يك جلد) انتشارات سازمان تبليغات اسلامى، چاپ سوم، 1378، ص322-321.
www.andisheqom.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.