پرسش :
مادرى هستم كه اعتماد به نفس ضعيفى دارم. آيا احتمال دارد فرزندم نيز اين ضعف خودباورى را از من به ارث برده باشد؟
پاسخ :
ضعف اعتماد به نفس، ارثى نيست؛ بلكه انتقالى است؛ يعنى احتمال دارد اين ناتوانى را با رفتار و كردار خود (و نه از طريق ژن) به فرزند خويش منتقل سازيد؛ همان گونه كه احتمالا خود شما نيز اين ضعف را از ديگران (پدر يا مادر و...) كسب كردهايد؛ پس با اين انديشه (ژنتيك و وراثتى بودن ضعف اعتماد به نفس) مقابله كنيد؛ چون اگر فرزند شما نيز چنين انديشهاى را باور كند، ممكن است براى بالا بردن اعتماد به نفس خود اقدامى نكرده، به كارهاى ساده و هدفهاى كوچك قانع شود.
همان گونه كه پايين بودن اعتماد به نفس، ارثى نيست، بالا بودن آن نيز ذاتى و ارثى نيست، و فرزندانى كه خود را باور كرده، به كارهاى بزرگ دست مىزنند و موفق مىشوند، توانمندىهايشان را از طريق وراثت به دست نمىآورند؛ بلكه عوامل ديگرى سبب اين خودباورى مىشود (ر. ك: ص 64 - 62).
ويرجينيا سيتر، درمانگر مشهور مىگويد:
من اعتقاد دارم ژنى كه احساس ارزشمندى را پديد مىآورد، وجود ندارد و اين احساس، اكتسابى است. (1)
پی نوشت:
1. گيل ليندن فيلد، اعتماد به نفس برتر، ص 46.
منبع: کتاب نسیم مهر(3)، حجت الاسلام حسین دهنوی، انتشارات خادم الرضا(علیه السلام)/1388
ضعف اعتماد به نفس، ارثى نيست؛ بلكه انتقالى است؛ يعنى احتمال دارد اين ناتوانى را با رفتار و كردار خود (و نه از طريق ژن) به فرزند خويش منتقل سازيد؛ همان گونه كه احتمالا خود شما نيز اين ضعف را از ديگران (پدر يا مادر و...) كسب كردهايد؛ پس با اين انديشه (ژنتيك و وراثتى بودن ضعف اعتماد به نفس) مقابله كنيد؛ چون اگر فرزند شما نيز چنين انديشهاى را باور كند، ممكن است براى بالا بردن اعتماد به نفس خود اقدامى نكرده، به كارهاى ساده و هدفهاى كوچك قانع شود.
همان گونه كه پايين بودن اعتماد به نفس، ارثى نيست، بالا بودن آن نيز ذاتى و ارثى نيست، و فرزندانى كه خود را باور كرده، به كارهاى بزرگ دست مىزنند و موفق مىشوند، توانمندىهايشان را از طريق وراثت به دست نمىآورند؛ بلكه عوامل ديگرى سبب اين خودباورى مىشود (ر. ك: ص 64 - 62).
ويرجينيا سيتر، درمانگر مشهور مىگويد:
من اعتقاد دارم ژنى كه احساس ارزشمندى را پديد مىآورد، وجود ندارد و اين احساس، اكتسابى است. (1)
پی نوشت:
1. گيل ليندن فيلد، اعتماد به نفس برتر، ص 46.
منبع: کتاب نسیم مهر(3)، حجت الاسلام حسین دهنوی، انتشارات خادم الرضا(علیه السلام)/1388