شنبه، 22 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

جنبه‏هاي اعجاز قرآن چيست؟


پاسخ :
قرآن از جنبه‏هاي مختلف معجزه است؛ يعني فوق بشري است. در اينجا به اجمال اشاره مي‏كنيم. از نظر كلّي اعجاز قرآن از دو جهت است: لفظي و معنوي.
اعجاز لفظي قرآن مربوط مي‏شود به مقولة زيبايي، و اعجاز معنوي آن به مقولة علمي. پس اعجاز قرآن يكي از جنبة زيبايي و هنري است و ديگر از جنبة فكري و علمي. هريك از اين دو جنبه ـ خصوصاً جنبة علمي ـ به نوبة خود داراي چند جهت است.
الفاظ قرآن
سبك قرآن نه شعر است و نه نثر، اما شعر نيست براي اينكه وزن و قافيه ندارد. بعلاوه، شعر معمولاً با نوعي تخيّل كه تخيّل شاعرانه ناميده مي‏شود همراه است. قوام شعر به مبالغه و اغراق است كه نوعي كذب است. در قرآن تخيّلات شعري و تشبيه‏هاي خيالي وجود ندارد. در عين حال نثر معمولي هم نيست، زيرا از نوعي انسجام و آهنگ و موسيقي برخوردار است كه در هيچ سخن نثري تاكنون ديده نشده است. مسلمين همواره قرآن را با آهنگهاي مخصوص تلاوت كرده و مي‏كنند كه مخصوص قرآن است.
هندسة كلمات در قرآن بي‏نظير است؛ نه كسي توانسته يك كلمة قرآن را پس و پيش كند بدون آنكه به زيباييهاي آن لطمه وارد سازد و نه كسي توانسته است مانند آن بسازد. قرآن از اين جهت مانند يك ساختمان زيباست كه نه كسي بتواند با جابجا كردن و تغيير دادن، آن را زيباتر كند و نه بتواند بهتر از آن و يا مانند آن را بسازد. سبك و اسلوب قرآن نه سابقه دارد و نه لاحقه.
معاني قرآن
اعجاز قرآن از نظر معاني نيازمند به بحث وسيع‏تري است و لااقل نيازمند به يك كتاب است، ولي مي‏توان به طور مختصر زمينه‏اي به دست داد.
قرآن كتاب راهنمايي بشر است و در واقع كتاب «انسان» است، و چون كتاب انسان است پس كتاب «خدا» هم هست، زيرا انسان همان موجودي است كه خلقتش از ماقبل اين جهان آغاز مي‏شود و به مابعد اين جهان منتهي مي‏گردد؛ يعني انسان از نظر قرآن نفخة روح الهي است و خواه ناخواه به سوي خداي خودش بازگشت مي‏كند. اين است كه شناسايي خدا و شناسايي انسان از يكديگر جدا نيست. انسان تا خود را نشناسد خداي خود را به درستي نمي‏تواند بشناسد. از طرف ديگر، تنها توأم با شناختن خداست كه انسان به واقعيّت حقيقي خود پي مي‏برد.
انسان در مكتب پيامبران ـ كه قرآن كامل‏ترين بيان آن است ـ با انساني كه بشر از راه علوم مي‏شناسد، بسي متفاوت است؛ يعني اين انسان بسي گسترده‏تر است.
آري، انسانِ قرآن چنين است و مسائلي كه در قرآن براي انسان طرح شده اينها بعلاوة برخي مسائل ديگر است.
موضوعات قرآني
موضوعاتي كه در قرآن طرح شده زياد است و نمي‏توان به طور جزئي برشمرد، ولي در يك نگاه اجمالي اين مسائل به چشم مي‏خورد:
1. خدا، ذات، صفات و يگانگي او و آنچه بايد خدا را از آنها منزّه بدانيم و آنچه بايد خدا را به آنها متّصف بدانيم (صفات سلبيّه و ثبوتيّه).
2. معاد، رستاخيز و حشر اموات، مراحل بين مرگ تا قيامت (برزخ).
3. ملائكه، وسائط فيض و نيروهاي آگاه به خود و به آفرينندة خود و مجري اوامر الهي.
4. پيامبران، يا انسانهايي كه وحي الهي را در ضمير خود دريافت كرده و به انسانهاي ديگر ابلاغ كرده‏اند.
5. ترغيب و تحريض براي ايمان به خدا، به معاد، به ملائكه و پيامبران و كتب آسماني.
6. خلقت آسمانها، زمين، كوهها، درياها، گياهان، حيوانات، ابر، باد، باران، تگرگ، شهابها و غيره.
7. دعوت به پرستش خداي يگانه و اخلاص ورزيدن در پرستش، كسي و چيزي را در عبادت شريك خدا قرار ندادن، منع شديد از پرستش غير خدا، اعمّ از انسان يا فرشته يا خورشيد يا ستاره يا بت.
8. يادآوري نعمتهاي خدا در اين جهان.
9. نعمتهاي جاويدان آن جهان براي صالحان و نيكوكاران، عذابهاي سخت و احياناً جاويدان آن جهان براي بدكاران.
10. احتجاجات و استدلالات در مورد خدا، قيامت، پيامبران و غيره، و پاره‏اي خبرهاي غيبي ضمن اين احتجاجات.
11. تاريخ و قصص به عنوان آزمايشگاهي انساني و لابراتواري كه صدق دعوت پيامبران را روشن مي‏كند، و عواقب نيك مردمي كه بر سنن انبياء رفته‏اند و عاقبت بد تكذيب كنندگان آنها.
12. تقوا، پارسايي و تزكية نفس.
13. توجه به نفس امّاره و خطر وساوس و تسويلات نفساني و شيطاني.
14. اخلاق خوب فردي از قبيل شجاعت، استقامت، صبر، عدالت، احسان، محبّت، ذكر خدا، محبّت خدا، شكر خدا، ترس از خدا، توكّل به خدا، رضا به رضاي خدا و تسليم در مقابل فرمان خدا، تعقّل و تفكّر، علم و آگاهي، نورانيّت قلب به واسطة تقوا، صدق، امانت.
15. اخلاق اجتماعي از قبيل اتّحاد، تواصي (توصية متقابل) بر حق، تواصي بر صبر، تعاون بر برّ و تقوا، ترك بغضاء، امر به معروف و نهي از منكر، جهاد به مال و نفس در راه خدا.
16. احكام از قبيل نماز، روزه، زكات، خمس، حج، جهاد، نذر، يمين، بيع، رهن، اجاره، هبه، نكاح، حقوق زوجين، حقوق والدين و فرزندان، طلاق، لِعان، ظِهار، وصيّت، ارث، قصاص، حدود، دَين، قضا، شهادت، حَلف (قسم)، ثروت، مالكيّت، حكومت، شورا، حقّ فقرا، حقّ اجتماع و غيره.
17. حوادث و وقايع دوران بيست و سه سالة بعثت رسول اكرم.
18. خصائص و احوال رسول اكرم، صفات حميدة آن حضرت، عِتابها نسبت به آن حضرت.
19. توصيف كلي از سه گروه در همة اعصار: مؤمنين، كافرين، منافقين.
20. اوصاف مؤمين و كافران و منافقان دورة بعثت.
21. مخلوقات نامرئي ديگر غير از فرشتگان، جن و شيطان.
22. تسبيح و تحميد موجودات جهان و نوع آگاهي در درون همة موجودات نسبت به خالق و آفريننده‏شان.
23. توصيف خود قرآن (در حدود پنجاه وصف).
24. جهان و سنن جهان، ناپايداري زندگاني دنيا و عدم صلاحيّت آن براي اينكه ايده‏آل و كمال مطلوب انسان قرار بگيرد، و اينكه خدا و آخرت و بالأخره جهان جاويدان شايستة اين است كه مطلوب نهايي انسان قرار گيرد.
25. معجزات و خوارق عادات انبياء.
26. تأييد كتب آسماني پيشين مخصوصاً تورات و انجيل و تصحيح اغلاط و تحريفهاي اين دو كتاب.
قرآن مطالب و معاني گسترده‏اي آورد و به طوري طرح كرد كه بعدها منبع الهام شد، هم براي فلاسفه و هم براي علماي حقوق و فقه و اخلاق و تاريخ و غيرهم.
محال و ممتنع است كه يك فرد بشر هر اندازه نابغه، باشد بتواند از پيش خود اين همه معاني در سطحي كه افكار انديشمندان بزرگ جهان را جلب كند، بياورد. اين در صورتي است كه آنچه را قرآن آورده است، همسطح با آورده‏هاي علماي بشر فرض كنيم، ولي عمده اين است كه قرآن در اغلب اين مسائل افقهاي جديدي گشوده است.
قرآن، خدا را توصيف كرده است و در توصيف خود از طرفي او را تنزيه كرده است؛ يعني صفاتي را كه شايستة او نيست از او سلب كرده و او را منزّه از آن صفات دانسته، و از طرف ديگر صفات كمال و اسماءِ حُسني را براي ذات حق اثبات كرده است. در حدود پانزده آيه در تنزيه خداوند آمده است و در حدود بيش از پنجاه آيه در توصيف خداوند به صفات عُليا و اسماءِ حسني آمده است.
قرآن در اين توصيفات خود آنچنان دقيق است كه ژرف انديش‏ترين علماي الهي را به حيرت انداخته است، و اين خود روشن‏ترين معجزه از يك فرد «امّي» درس نخوانده است.
قرآن در پيوند انسان با خدا زيباترين بيانها را آورده است. خداي قرآن بر خلاف خداي فلاسفه يك موجود خشك و بي‏روح و بيگانه با بشر نيست. خداي قرآن از رگ گردن انسان به انسان نزديكتر است، با انسان در داد و ستد است، با او خشنودي متقابل دارد، او را به خود جذب مي‏كند و ماية آرامش دل اوست: «ألا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ اللقُلوبُ» رعد/28 بشر با او انس و الفت دارد، بلكه همة اشياء او را مي‏خواهند و او را مي‏خوانند. تمام موجودات از عمق و ژرفاي وجود خود را با او سر و سرّ دارند، او را ثنا مي‏گويند و تسبيح مي‏كنند: «إنْ مِنْ شَيْءٍ إلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلكِنْ لا تَفْقَهونَ تَسْبيحَهُمْ» اسراء/44
eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.