پرسش :
لطفاً اسامی قرآن كريم، معنای لغوی و اصطلاحی آنها را همراه با آدرس بيان كنيد.
پاسخ :
عناوين قرآن كريم، دو قسم است: 1. اسامي؛ 2. اوصاف.
اسامي: اسامي قرآن 55 و گاهي تا بيش از 90 مورد ذكر شده است. بيان همه آنها از حوصله اين پاسخ نامه خارج است. از اين رو، فقط به ذكر چهار نام مشهور آن اكتفا ميكنيم:
1. قرآن: اين واژه يا از "قَرْن" و يا از "قرأ" به معناي، جمع، پيوند و ضميمه نمودن حروف و كلمات به يك ديگر در هنگام ترتيل است. "قرن الشئ بالشئ؛ پيوند دادن چيزي به چيزي."؛ "قرأ المأ في الحوض؛ آب را در حوض جمع كرد."
"إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُو وَ قُرْءَانَهُو # فَإِذَا قَرَأْنَـَهُ فَاتَّبِعْ قُرْءَانَهُو # ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُو ؛(قيامه،17ـ19) چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ما است. پس هر گاه آن را خوانديم، از خواندن آن پيروي كن، سپس بيان (و توضيح) آن (نيز) بر عهده ما است".(مفردات راغب اصفهاني، ص 413ـ414، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان / تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 27، ص 295ـ299، دارالكتب الاسلاميه.)
2. كتاب؛ به معناي ضميمه كردن بعضي حروف بر بعضي ديگر به واسطه نوشتن است. البته گاهي به ضميمه كردن حروف به يكديگر به صورت لفظي نيز كتاب ميگويند؛ و به همين خاطر به آيات و كلام خدا كتاب گفته ميشود، و لو نوشته نشود.(مفردات، راغب اصفهاني، ص 440، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان.) اين اسم، نزديك به صد مورد، از جمله در سوره ص آيه 29 آمده است.
3. ذكر؛ اين عنوان، به معناي يادآوري قلبي و زباني است.(همان، ص 181.) اين اسم، در 20 مورد از جمله سوره انبيأ آيه 50 براي قرآن به كار رفته است.
4. فرقان؛ اين عنوان به معناي جدا كننده حق از باطل است.(همان، ص 392.) اين اسم در سوره فرقان آيه 1 به كار رفته است.
سه عنوان كتاب، ذكر و فرقان، براي كتابهاي آسماني ديگر نيز ذكر گرديده و تنها عنوان قرآن، به صورت اسم خاص براي اين كتاب آسماني مطرح است.
اوصاف؛
اوصاف، گاهي مستقيماً به صورت وصف براي نامهاي "قرآن"، "كتاب" و "ذكر" به كار رفتهاند، و گاهي به صورت غير مستقيم؛ در اين جا فقط به اوصاف مستقيم اشاره ميكنيم:
1. مجيد؛ به معناي با شكوه؛ سوره ق، آيه 1.
2. كريم؛ به معناي ارجمند؛ سوره واقعه، آيه 77.
3. حكيم؛ به معناي حكمتآموز؛ سوره يس، آيه 3.
4. عظيم؛ به معناي بزرگ؛ سوره حجر، آيه 87.
5. عزيز؛ به معناي قوي و محكم؛ سوره فصلت، آيه 41.
6. مبارك؛ به معناي خجسته؛ سوره انبيأ، آيه 50.
7. مبين؛ به معناي روشنگر؛ سوره حجر، آيه 1.
8. متشابه؛ به معناي همانند؛ (كتابي كه آياتش در لطف، زيبايي، عمق و محتوا همانند يك ديگر است) سوره زمر، آيه 23.
9. مثاني؛ به معناي مكرر؛ (تكراري شوقانگيز) سوره زمر، آيه 23.
10. عربي؛ به معناي زبان روشن، گويا و فصيح؛ سوره يوسف، آيه 2.
11. غير ذي عوج؛ به معناي كژ نبودن؛ سوره زمر، آيه 28.
12. ذي الذكر؛ به معناي پراندرز؛ سوره ص، آيه 1.
13. بشير؛ به معناي بشارتگر؛ سوره فصلت، آيه 2 و 3.
14. نذير؛ به معناي هشدار دهنده؛ سوره فصلت، آيه 2 و 3.
15. قيم؛ به معناي راست و درست؛ سوره كهف، آيه 1 و 2.
نام ديگر قرآن كه مشهور است و در قرآن نيست، عنوان "مصحف" است(ر.ك: درسنامه علوم قرآني، حسين جوان آراسته، ص 36ـ55، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي.)
eporsesh.com
عناوين قرآن كريم، دو قسم است: 1. اسامي؛ 2. اوصاف.
اسامي: اسامي قرآن 55 و گاهي تا بيش از 90 مورد ذكر شده است. بيان همه آنها از حوصله اين پاسخ نامه خارج است. از اين رو، فقط به ذكر چهار نام مشهور آن اكتفا ميكنيم:
1. قرآن: اين واژه يا از "قَرْن" و يا از "قرأ" به معناي، جمع، پيوند و ضميمه نمودن حروف و كلمات به يك ديگر در هنگام ترتيل است. "قرن الشئ بالشئ؛ پيوند دادن چيزي به چيزي."؛ "قرأ المأ في الحوض؛ آب را در حوض جمع كرد."
"إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُو وَ قُرْءَانَهُو # فَإِذَا قَرَأْنَـَهُ فَاتَّبِعْ قُرْءَانَهُو # ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُو ؛(قيامه،17ـ19) چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ما است. پس هر گاه آن را خوانديم، از خواندن آن پيروي كن، سپس بيان (و توضيح) آن (نيز) بر عهده ما است".(مفردات راغب اصفهاني، ص 413ـ414، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان / تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 27، ص 295ـ299، دارالكتب الاسلاميه.)
2. كتاب؛ به معناي ضميمه كردن بعضي حروف بر بعضي ديگر به واسطه نوشتن است. البته گاهي به ضميمه كردن حروف به يكديگر به صورت لفظي نيز كتاب ميگويند؛ و به همين خاطر به آيات و كلام خدا كتاب گفته ميشود، و لو نوشته نشود.(مفردات، راغب اصفهاني، ص 440، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان.) اين اسم، نزديك به صد مورد، از جمله در سوره ص آيه 29 آمده است.
3. ذكر؛ اين عنوان، به معناي يادآوري قلبي و زباني است.(همان، ص 181.) اين اسم، در 20 مورد از جمله سوره انبيأ آيه 50 براي قرآن به كار رفته است.
4. فرقان؛ اين عنوان به معناي جدا كننده حق از باطل است.(همان، ص 392.) اين اسم در سوره فرقان آيه 1 به كار رفته است.
سه عنوان كتاب، ذكر و فرقان، براي كتابهاي آسماني ديگر نيز ذكر گرديده و تنها عنوان قرآن، به صورت اسم خاص براي اين كتاب آسماني مطرح است.
اوصاف؛
اوصاف، گاهي مستقيماً به صورت وصف براي نامهاي "قرآن"، "كتاب" و "ذكر" به كار رفتهاند، و گاهي به صورت غير مستقيم؛ در اين جا فقط به اوصاف مستقيم اشاره ميكنيم:
1. مجيد؛ به معناي با شكوه؛ سوره ق، آيه 1.
2. كريم؛ به معناي ارجمند؛ سوره واقعه، آيه 77.
3. حكيم؛ به معناي حكمتآموز؛ سوره يس، آيه 3.
4. عظيم؛ به معناي بزرگ؛ سوره حجر، آيه 87.
5. عزيز؛ به معناي قوي و محكم؛ سوره فصلت، آيه 41.
6. مبارك؛ به معناي خجسته؛ سوره انبيأ، آيه 50.
7. مبين؛ به معناي روشنگر؛ سوره حجر، آيه 1.
8. متشابه؛ به معناي همانند؛ (كتابي كه آياتش در لطف، زيبايي، عمق و محتوا همانند يك ديگر است) سوره زمر، آيه 23.
9. مثاني؛ به معناي مكرر؛ (تكراري شوقانگيز) سوره زمر، آيه 23.
10. عربي؛ به معناي زبان روشن، گويا و فصيح؛ سوره يوسف، آيه 2.
11. غير ذي عوج؛ به معناي كژ نبودن؛ سوره زمر، آيه 28.
12. ذي الذكر؛ به معناي پراندرز؛ سوره ص، آيه 1.
13. بشير؛ به معناي بشارتگر؛ سوره فصلت، آيه 2 و 3.
14. نذير؛ به معناي هشدار دهنده؛ سوره فصلت، آيه 2 و 3.
15. قيم؛ به معناي راست و درست؛ سوره كهف، آيه 1 و 2.
نام ديگر قرآن كه مشهور است و در قرآن نيست، عنوان "مصحف" است(ر.ك: درسنامه علوم قرآني، حسين جوان آراسته، ص 36ـ55، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي.)
eporsesh.com