يکشنبه، 23 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

اگر فيض معنوی قرآن در شعاع وسيع و همگاني است چرا در آيه سوم سوره لقمان بهره‏گيري از آن را به نيكوكاران اختصاص داده است.


پاسخ :
قرآن نسخه سعادت است وبراي هدايت همگان فرو فرستاده شده است و هدف ازبعثت پيامبر خاتم نيز همين است و بس، اما تنها آن گروه از آن بهره‏مند مي‏گردند كه خود را در مسير هدايت قرار داده و آماده بهره‏گيري باشند و تا فردي آماده هدايت و بهره‏مندي نباشد، هرگز قرآن به حال او سودي نمي‏بخشد.
مثلاً باران رحمت الهي بردشت و دمن مي‏ريزد، و سراسر صحرا مي‏گيرد، تنها آن گروه از كشاورزان بهره‏مند مي‏شوند كه زمين را براي كشت آماده كرده و دانه در آن پاشيده باشند.
بنابراين، هم صحيح است بگوييم كه قرآن براي هدايت همه مردم فرو فرستاده شده است، زيرا انگيزه از نزول قرآن هدايت همه جهانيان است.
و هم صحيح است كه بگوييم براي نيكوكاران فرو فرستاده شده است زيرا تنها آن گروه از آنان بهره‏مند مي‏شوند كه نيكوكار باشند.
خلاصه هدف از نزول قرآن، هدايت همگان است هرچند نتيجه اش از آن گروهي است كه آماده بهره‏گيري باشند.
روي اين بيان روشن مي‏شود كه چرا خدا قرآن را تنها شفا و رحمت براي افراد با ايمان مي‏داند و مي‏فرمايد:
«وَ نُنَزِّلَ مِنَ الْقُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَرَحْمَه لِلْمؤمِنينَ» اسراء/82
[آياتي از قرآن فرو مي‏فرستيم كه مايه شفاء و وسيله رحمت براي گروه با ايمان است.]
قرآن در عين اينكه نجات دهنده انسان ها از بيماريهاي فردي و اجتماعي، و مايه رحمت براي همه جهانيان است ولي تنها آن گروه از اين خوان گسترده بهره‏مند مي‏شوند كه آماده بهره‏مندي باشند.
گروه ديگري كه در آنها آمادگي وجود ندارد نه تنها بهره اي نمي‏برند، بلكه با شنيدن آياتي از قرآن، از حق روي گردان شده و گامي به عقب مي‏نهند، چنانكه مي‏فرمايد:
«وَلَقَدْ صَرَّفْنا في هذا الْقُرآنِ لِيَذَّكَّروُا وَما يَزيدُوهُمْ اِلّا نُفُوراً» اسراء/41
[ما در اين قرآن به طور تفصيل پيرامون موضوعاتي سخن گفتيم ولي نسبت به مشركان جز دوري از حق نتيجه اي نمي‏بخشد.]
از اين جهت قرآن پس از آن كه خود را شفادهنده و مايه رحمت براي گروه با ايمان مي‏داند صريحاً اعلام مي‏دارد كه گروه ظالم و ستمگر از اين قرآن جز زيان بهره اي نمي‏برند.
زيرا قرآن با دلائل روشن حجت را بر گروههاي منحرف تمام كرده، و زبان آنان را در روز رستاخيز مي‏بندد ديگر نمي‏توانند بگويند پروردگارا! ما را معذور بدار و ما به وظايف و تكاليف خود جاهل و نادان بوديم بلكه به آنان خطاب مي‏شود:
«قالَ كَذلِكَ اَتَتْكَ آيا تُنا فَنَسيتَها وَكَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسي» طه/126
[خداوند به آنان مي‏گويد: آيات و پيامبران ما به سوي تو آمدند ولي تو آنها را به دست فراموشي سپردي و امروز نيز تو فراموش مي‏شوي.]
خود قرآن بار ديگر اين حقيقت را به روشنترين وجه ضمن آيه اي بيان مي‏كند و مي‏فرمايد:
«يُضِلُّ به كثيراً وَيَهْدي بِهِ كَثيراً وَما يُضِلُّ بِهِ اِلّاَالْفاسِقينَ» [(با مثل هاي) قرآن گروهي گمراه و گروه زيادي هدايت مي‏شوند و جز بد كاران كسي گمراه نمي‏گردد.]
مولوي اين حقيقت را در ضمن مثلي مجسم مي‏كند و مي‏گويد:
مثل قرآن مانند طناب چاه است كه گروهي بوسيله آن از چاه بيرون مي‏آيند و برخي بوسيله آن در درون آن وارد مي‏شوند، اين تقصير طناب نيست بلكه تقصير آن كسي است كه از آن بطور معكوس استفاده مي‏كند چنانكه مي‏گويد:
از خـدا مـي‏خواه تا زيـن نكته‏هـا
در نـلغـزي و رسـي در انـتـها
زآن كه از قرآن بسي گمراه شدند
زين رسن قومي‏درون چه شدند
مـر رسن را نيست جرمي ‏اي عنود
چون تو را سوداي سر بالا نبود
eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.