پرسش :
چرا برادران اهل سنت در برابر عزاداري و ماتمسرايي شيفتگان امام حسين(علیه السلام)، تندي كرده و در موضعگيري خود آن را مولود بيخردي و دوري از سنت قلمداد ميكنند؟
پاسخ :
مستند اهل سنت، پارهاي روايات است كه در آن، بر ممنوعيت گريه و عزاداري بر مرده تأكيد شده است؛ امّا اين روايت بر اساس ديدگاه برخي از صاحب نظران اهل سنت، از جهت سند و محتوا مخدوش است. نووي از انديشمندان اهلسنت ميگويد: «روايات فوق از نظر عايشه پذيرفته نشده، او به راويان آن نسبت فراموشي و اشتباه ميدهد؛ زيرا خليفه دوم و پسرش عبدالله، اين روايات را به صورت صحيح از پيامبر نگرفتهاند» و ابنعباس ميگويد: «اين روايات سخن خليفه است، نه سخن پيامبر(ص)».شرح النووي، ج 5، ص 308.
از طرف ديگر در تاريخ نمونههايي از برپايي عزاداري مردم، براي درگذشت شخصيتهاي اهلسنت ثبت شده است مثلاً؛ براي جويني (م 478 ق) عزاداري كردند. ذهبي از درگذشت جويني و مراسم سوگواري او چنين ياد ميكند:
«نخست او را در منزلش به خاك سپردند و آن گاه پيكرش را به «مقبرةالحسين» انتقال دادند. در ماتم او منبرش را شكستند، بازارها را تعطيل كردند و مرثيههاي فراواني در مصيبتش خواندند. او چهارصد شاگرد و طلبه داشت، آنان در سوگ استاد خويش، قلم و قلمدانهاي خود را شكستند و يك سال عزاداري نمودند و عمامههاي خود را به مدت يك سال از سر برداشتند، بدان حد كه كسي جرأت به سر گذاشتن عمامه را نميداشت. آنان در اين مدت در سطح شهر به نوحهخواني و مرثيه سرايي پرداختند و در فرياد و جزع زيادهروي كردند».سير اعلام النبلاء، ج 18، ص 468.
ذهبي نيز در مورد بازتاب مرگ ابن جوزي (م 597 ق) مينويسد: «با درگذشت او، بازارها تعطيل گرديد و جمعيت زيادي در مراسم او حضور يافتند ... مردم تا پايان ماه رمضان در كنار قبر او شب را به صبح رساندند ... مراسم عزاداري را روز شنبه برپا كرديم ...»همان، ص 379..
عجب است كه مورخان به نام اهلسنت، به آساني و با مسامحه، صحنههاي سوگواري و عزاداري مردم براي عالمان سني مذهب را گزارش و آن را بدون هيچ تحليل و يا نقدي نقل ميكنند و گاه به بزرگي از آن ياد مينمايند، اما در برابر عزاداري بر اهلبيت(ع) و امام حسين(ع) موضعگيري غيرمنطقي مطرح ميكنند؟ به راستي راز اين دوگانگي چيست!
نگا: چرايي گريه و سوگواري؟، صص 19-34.
eporsesh.com
مستند اهل سنت، پارهاي روايات است كه در آن، بر ممنوعيت گريه و عزاداري بر مرده تأكيد شده است؛ امّا اين روايت بر اساس ديدگاه برخي از صاحب نظران اهل سنت، از جهت سند و محتوا مخدوش است. نووي از انديشمندان اهلسنت ميگويد: «روايات فوق از نظر عايشه پذيرفته نشده، او به راويان آن نسبت فراموشي و اشتباه ميدهد؛ زيرا خليفه دوم و پسرش عبدالله، اين روايات را به صورت صحيح از پيامبر نگرفتهاند» و ابنعباس ميگويد: «اين روايات سخن خليفه است، نه سخن پيامبر(ص)».شرح النووي، ج 5، ص 308.
از طرف ديگر در تاريخ نمونههايي از برپايي عزاداري مردم، براي درگذشت شخصيتهاي اهلسنت ثبت شده است مثلاً؛ براي جويني (م 478 ق) عزاداري كردند. ذهبي از درگذشت جويني و مراسم سوگواري او چنين ياد ميكند:
«نخست او را در منزلش به خاك سپردند و آن گاه پيكرش را به «مقبرةالحسين» انتقال دادند. در ماتم او منبرش را شكستند، بازارها را تعطيل كردند و مرثيههاي فراواني در مصيبتش خواندند. او چهارصد شاگرد و طلبه داشت، آنان در سوگ استاد خويش، قلم و قلمدانهاي خود را شكستند و يك سال عزاداري نمودند و عمامههاي خود را به مدت يك سال از سر برداشتند، بدان حد كه كسي جرأت به سر گذاشتن عمامه را نميداشت. آنان در اين مدت در سطح شهر به نوحهخواني و مرثيه سرايي پرداختند و در فرياد و جزع زيادهروي كردند».سير اعلام النبلاء، ج 18، ص 468.
ذهبي نيز در مورد بازتاب مرگ ابن جوزي (م 597 ق) مينويسد: «با درگذشت او، بازارها تعطيل گرديد و جمعيت زيادي در مراسم او حضور يافتند ... مردم تا پايان ماه رمضان در كنار قبر او شب را به صبح رساندند ... مراسم عزاداري را روز شنبه برپا كرديم ...»همان، ص 379..
عجب است كه مورخان به نام اهلسنت، به آساني و با مسامحه، صحنههاي سوگواري و عزاداري مردم براي عالمان سني مذهب را گزارش و آن را بدون هيچ تحليل و يا نقدي نقل ميكنند و گاه به بزرگي از آن ياد مينمايند، اما در برابر عزاداري بر اهلبيت(ع) و امام حسين(ع) موضعگيري غيرمنطقي مطرح ميكنند؟ به راستي راز اين دوگانگي چيست!
نگا: چرايي گريه و سوگواري؟، صص 19-34.
eporsesh.com