پرسش :
با توجه به دورانهای مختلف قوت و ضعف توسط شيعه، ظهور امام زمان ممکن نیست!
پاسخ :
شرح پرسش:
پاسخ ما به ادعای بعضی از مستشرقين مبنی بر طی كردن دورانهای مختلف قوت و ضعف توسط شيعه (مانند عصر آل بويه و صفويه و جنگهای سليبی و حمله مغول) و عدم ظهور امام زمان (علیه السلام) با اين وجود چيست؟
پاسخ:
در مسأله آمادگی براي ظهور حضرت مهدی (عج) بايستی غير از منطقه حكومت «آل بويه» و «صفويه»، وضع سایر مناطق و امكانات بسيار ديگر را نيز در نظر گرفت، تا معلوم شود كه اين ظهور، در آن زمانها انجام پذير نبوده است. علاوه بر آن كه حضور آن حضرت يک ظهوری است كه حصول تمام شرايط و زمينه ها و وقت آن را، فقط خدا میداند.
همچنين از نظر جنگ و فتنه و فساد و بيدادگری و خونريزی، وضع منطقه خاصی را نمیتوان در نظر گرفت و شرايط ظهور را مساعد شمرد؛ زيرا كه هميشه كم و بيش اين حوادث بوده و هست، در منطقهای حكومت شر و ظلم و فساد وجود دارد و در منطقه ديگر حكومت بالنسبه معتدلتر به چشم میخورد. اينها مناسباتی نيست كه در آن، برای آن، ظهور كلی عدل و آرامش و نظام اصلح صورت پذير باشد.
در «جنگهای صليبی» ظلم و جور به اصطلاح عرفی، حتي در مناطق طرفين وجود نداشت، اگر چه ظلم و جور به معنی حقيقي وجود داشت ـ چون همه آن حكومتها بر اساس استضعاف و استبداد بودند ـ اما رشد جوامع به حدّی نبود كه آن را درک كنند. و سنگينی و فشاری را كه آن حكومتها بر روح انسان دارد، احساس نمايند؛ و معدودی هم از مردمان آشنا با منطق حقيقی قرآن، اگر چه درک میكردند، ولی در اقليت محض بودند و جنگهایی را هم كه آتشش روشن بود، عدل و حق خواهي میشمردند.
در «هجوم مغول» نيز وضع به همين گونه بود، تأسيس حكومت جهانی اسلام و انقلاب عظيم توحيدی آن، امكان پذير نبود؛ و همان مردمی كه گرفتار اين حمله بودند، اين مسائل عالی را درک نمیكردند.
بر افرادی كه به نسبت از اخيار شمرده میشدند، افكار ضعيف پرور و از بين برنده شهامت و شجاعت و طرز تفكر درون گرای صوفيانه مسلط بود، كه از عالم پهناور اسلام، حال مقاومت و دفاع از چنين يورشی را سلب كرده بود.
چنان كه داستان قتل شيخ «نجم الدين صوفی» در مسجد جامع و اهانتهایی كه از جانب مغول به قرآن مجيد و مقدسات اسلام شد، نمونهای از اين وضع اسفناک و افكار منحرف و راكد مسلمانان است.
غرض اين كه، زمينه برای حكومت جهانی اسلام فراهم نبود؛ نه افكار و انديشهها و سطح بينش و بصيرت و رشد مردم آماده بود، و نه مردم، حاضر به فداكاری و همكاری در اين سطح جهانی بودند.
چنان كه گفتيم ما نمیتوانيم اين شرايط را از هر جهت به دست بياوريم، و حصول تمام آن مقدمات را در يک عصر معين پيشبينی كنيم، كه مثلاً در چند قرن و چند هزار سال فراهم میشود. و اين كه بشر بايد چه كلاسها و مكتبهایی را ببيند و چه رژيمهایی را پشت سر بگذارد، از اين كه آنها بتوانند اصلاحات را در سطح واحد و به نفع تمام بشريت انجام دهند، مأيوس گردد و خود را برای استقبال از آن عصر علم و پاكی و عصر فضيلت و عدالت آماده كند.
eporsesh.com
شرح پرسش:
پاسخ ما به ادعای بعضی از مستشرقين مبنی بر طی كردن دورانهای مختلف قوت و ضعف توسط شيعه (مانند عصر آل بويه و صفويه و جنگهای سليبی و حمله مغول) و عدم ظهور امام زمان (علیه السلام) با اين وجود چيست؟
پاسخ:
در مسأله آمادگی براي ظهور حضرت مهدی (عج) بايستی غير از منطقه حكومت «آل بويه» و «صفويه»، وضع سایر مناطق و امكانات بسيار ديگر را نيز در نظر گرفت، تا معلوم شود كه اين ظهور، در آن زمانها انجام پذير نبوده است. علاوه بر آن كه حضور آن حضرت يک ظهوری است كه حصول تمام شرايط و زمينه ها و وقت آن را، فقط خدا میداند.
همچنين از نظر جنگ و فتنه و فساد و بيدادگری و خونريزی، وضع منطقه خاصی را نمیتوان در نظر گرفت و شرايط ظهور را مساعد شمرد؛ زيرا كه هميشه كم و بيش اين حوادث بوده و هست، در منطقهای حكومت شر و ظلم و فساد وجود دارد و در منطقه ديگر حكومت بالنسبه معتدلتر به چشم میخورد. اينها مناسباتی نيست كه در آن، برای آن، ظهور كلی عدل و آرامش و نظام اصلح صورت پذير باشد.
در «جنگهای صليبی» ظلم و جور به اصطلاح عرفی، حتي در مناطق طرفين وجود نداشت، اگر چه ظلم و جور به معنی حقيقي وجود داشت ـ چون همه آن حكومتها بر اساس استضعاف و استبداد بودند ـ اما رشد جوامع به حدّی نبود كه آن را درک كنند. و سنگينی و فشاری را كه آن حكومتها بر روح انسان دارد، احساس نمايند؛ و معدودی هم از مردمان آشنا با منطق حقيقی قرآن، اگر چه درک میكردند، ولی در اقليت محض بودند و جنگهایی را هم كه آتشش روشن بود، عدل و حق خواهي میشمردند.
در «هجوم مغول» نيز وضع به همين گونه بود، تأسيس حكومت جهانی اسلام و انقلاب عظيم توحيدی آن، امكان پذير نبود؛ و همان مردمی كه گرفتار اين حمله بودند، اين مسائل عالی را درک نمیكردند.
بر افرادی كه به نسبت از اخيار شمرده میشدند، افكار ضعيف پرور و از بين برنده شهامت و شجاعت و طرز تفكر درون گرای صوفيانه مسلط بود، كه از عالم پهناور اسلام، حال مقاومت و دفاع از چنين يورشی را سلب كرده بود.
چنان كه داستان قتل شيخ «نجم الدين صوفی» در مسجد جامع و اهانتهایی كه از جانب مغول به قرآن مجيد و مقدسات اسلام شد، نمونهای از اين وضع اسفناک و افكار منحرف و راكد مسلمانان است.
غرض اين كه، زمينه برای حكومت جهانی اسلام فراهم نبود؛ نه افكار و انديشهها و سطح بينش و بصيرت و رشد مردم آماده بود، و نه مردم، حاضر به فداكاری و همكاری در اين سطح جهانی بودند.
چنان كه گفتيم ما نمیتوانيم اين شرايط را از هر جهت به دست بياوريم، و حصول تمام آن مقدمات را در يک عصر معين پيشبينی كنيم، كه مثلاً در چند قرن و چند هزار سال فراهم میشود. و اين كه بشر بايد چه كلاسها و مكتبهایی را ببيند و چه رژيمهایی را پشت سر بگذارد، از اين كه آنها بتوانند اصلاحات را در سطح واحد و به نفع تمام بشريت انجام دهند، مأيوس گردد و خود را برای استقبال از آن عصر علم و پاكی و عصر فضيلت و عدالت آماده كند.
eporsesh.com