دوشنبه، 22 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

اگر انسان بايد در مقام رضاى از خدا باشد و هر مشكلى را از فقر و مرض و گرفتارى و غيره بپذيرد و به آن راضى باشد، پس دعا كردن و ابتهال و تضرّع به درگاه خدا براى رفع اين بدى ها چه جايى دارد؟


پاسخ :
در عين حالى كه انسان به اين ها راضى است منافات ندارد كه از خدا بخواهد اگر صلاحش باشد از اين مرض شفا پيدا كند يا از اين گرفتارى و فقر خلاص شود؛ چون همان گونه كه انسان براى رفع تشنگى آب مى خورد و براى رفع گرسنگى غذا مى خورد و براى به دست آوردن سلامتى به پزشك مراجعه مى كند و دارو و دوا مى خورد و آمپول مى زند، همين جور هم دعا بكند و از خدا حاجت بطلبد و نيازهاى خود را بازگو كند كه اگر مصلحت باشد به اجابت برسد، و اگر نه نرسد. پس در هر دو حال از خدا راضى است؛ مرض برطرف شد، الحمدللّه نشد هم الحمدللّه. فقر و تنگدستى مبدّل به ثروت شد شكر خدا، نشد هم شكر خدا. گرفتارى برطرف شد چه بهتر، نشد هم چه بهتر. خدا عالَم را عالَم اسباب قرار داده است. ابى الله ان يجرى الامور الاّ باسبابها؛ دعا هم يكى از اسبابى است كه از جانب شريعت اسلام مأمور به آن شديم و حق تعالى هم از تضرع و زارى و حاجت خواستن خوشش مى آيد و اگر به اجابت نرسيد ثواب آخرتى دارد. در روايتى وارد شده است كه روز قيامت آن قدر ثواب در برابر دعاى مستجاب نشده مى دهند كه انسان مؤمن آرزو مى كند اى كاش خيلى از دعاهايم مستجاب نمى شد. بايد توجه داشت كه مرتبه ى رضا، از آثار محبّت الهى است، پس بايد سعى كنيم به محبّت و عشق برسيم تا مردانه در تمام مشكلات صبور و شاكر و راضى باشيم و همه ى دشوارى ها را از جان و دل بپذيريم كه هر چه باشند پايانى دارند.
منبع: دروس اخلاق اسلامى، سيد محمد على جزايرى (آل غفور)، مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.