يکشنبه، 28 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

با وجود این که اسلام دارای فرهنگی غنی، پویا و حرکت آفرین است، چرا اکثر کشورهای اسلامی در زمره‌ی کشورهای توسعه نیافته و عقب مانده قرار دارند؟


پاسخ :
در پاسخ به این سؤال، توجّه به دو نکته، لازم به نظر می‌رسد:
1. بین فرهنگ اسلامی و فرهنگ حاکم بر جوامع اسلامی فرق است؛ اوّلی، مبیّن ارزش‌ها، عقاید، آداب و رسوم و عاداتی است که از وحی الهی و سخن پیشوایان معصوم الهام گرفته، ولی فرهنگ حاکم بر جوامع اسلامی، آمیخته‌ای از فرهنگ اصیل اسلام و برداشت‌های غلط و انحرافی و گاهی همراه با برخی خرافات است؛ بنابراین، اگر برداشت غلط و آمیخته‌ با خرافات، در میان افراد جامعه رایج گردد، نباید آن را به حساب اسلام و فرهنگ اسلامی بگذاریم.[2]
2. ممکن است برداشت ما از فرهنگ اسلامی، صحیح و از منابع معتبر و موثّق باشد، ولی در به کار بستنِ آن، اغراض و منافع شخصی یا گروهی را دخالت دهیم و در مرحله‌ی عمل، به دنبال ثروت اندوزی، کسب موقعیّت و مقام یا حفظ آن عنوان و شهرت بوده، توجهی به مصالح جامعه و نظام اسلامی نداشته باشیم؛ در اینجا نیز نباید عملکرد خود را به پای اسلام بگذاریم.
البتّه ناگفته نماند که وضعیّت فعلی جامعه‌ی ما با وضعیّت مطلوبی که یک نظام اسلامی از نظر اقتصادی و فرهنگی باید ایجاد نماید، فاصله‌ی زیادی دارد؛ لیکن با این‌که نهادها و سازمان‌های بین‌المللی و حتی دشمنان نظام اسلامی، برخی پیشر‌فت‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی را از نظر کسب استقلال سیاسی، بهبود وضع آموزش و بهداشت و غیره را می‌پذیرند، ولی برخی از افراد جاهل و یا مغرض، ـ به عللی که اکنون جای بحث آن نیست ـ سعی می‌کنند وضعیّت جامعه‌ی اسلامی را بدتر از رژیم گذشته جلوه دهند. افراد مذکور اگر با انصاف به جوامع غربی توجّه نمایند در می‌یابند که با وجود پیش‌رفت در علم و تکنولوژی، به خاطر سیر قهقرایی در مسائل اخلاقی و معنوی، با مشکلات اجتماعی فراوانی روبه‌رو هستند، به طوری که بسیاری از افراد در این جوامع با اضطراب روحی مواجه‌اند و با احساس پوچی و بی‌هدفی در زندگی، گم‌شده‌ی حقیقی خود را ـ که با یاد او، دل‌ها آرام می‌گیرد ـ در زندگی ماشینی نمی‌یابند؛ لذا آمار قتل، جنایت، سرقت، فساد و فحشا و مبتلایان به بیماری‌های مربوط به اعصاب و روان، روز به روز افزایش یافته و با سست شدن بنیان خانواده، بیماریی چون ایدز، مانند کابوسی مرگ‌بار در مقابل بشر، پدیدار گشته است. پس آنها نیز به مدینه‌ی فاضله‌ی مورد نظر خود دست نیافته‌اند؛ بنابراین، تقلید کورکورانه از آنان برای ما نه مطلوب است و نه ممکن.
مطلب مهم دیگر این‌که: همراه با رشد و پیش‌رفت علم و تکنولوژی، حفظ استقلال و عزّت برای جامعه‌ی اسلامی، و حاکم شدن ارزش‌های اخلاقی و فرهنگ دینی در جامعه، از نظر اسلام، اهمیّت به سزایی دارد؛ چون توسعه‌ی بدون اعتقاد، ایمان و اخلاق، انسان را حریص‌تر، چپاولگرتر و متجاوزتر به جامعه تحویل می‌دهد؛ و رسیدن به توسعه همراه با وابستگی و اتکا به کشورهای پیش‌رفته، استقلال و عزّت را از جامعه می‌گیرد و چنین توسعه‌ای نه تنها مطلوب و ارزشمند نبوده، بلکه همواره در معرض خطر فروپاشی است.
پی نوشتها:
[1]. البتّه در دهه‌ی اخیر، علاوه بر شاخص‌هایی چون: تولید ملّی و درآمد سرانه، شاخص توسعه‌ی انسانی یا HDI (Human Development Index) که یک شاخص ترکیبی و بیانگر میزان درآمد سرانه، امید به زندگی در بدو تولّد و میزان باسوادی افراد جامعه است، بیش‌تر ملاک سنجش توسعه‌ی جوامع قرار گرفته است.
[2]. ادعای ما این نیست که اسلام برای رسیدن به توسعه، راه حل سریع و یک شبه ارائه می‌دهد و یا برای رفع عقب ماندگی، داروی سحرآمیز معرفی می‌کند، بلکه با استناد به دست‌آوردهای چند قرن اوّل تمدن اسلامی، بر این امر تأکید می‌ورزیم که اسلام، نگرشی همه جانبه و فراگیر به مسائل مربوط به انسان و توسعه و پیش‌رفت جامعه‌ی اسلامی دارد و قواعد و ضوابطی جامع و دقیق، فرا روی انسان قرار می‌دهد و بر ارزش‌هایی اهتمام دارد که انسان را قادر می‌سازد با استناد به نظرات مجتهدین جامع الشرایط و آگاه به زمان، زمینه‌های قانونی لازم را برای حرکت در مسیر توسعه‌ی مطلوب و مورد نظر اسلام ایجاد نماید. اصول اسلام، تصویری زنده و گویا از جامعه‌ی مطلوبی است که هر انسانی که به راستی می‌خواهد وجودش دارای معنی و مفهوم و زندگی‌اش ارزشمند باشد، طالب آن است، مشروط بر این که با تمسّک به قرآن و عترت، شناخت صحیحی از معارف اسلامی داشته باشد.
منبع: اسلام و توسعه، محمد جمال خلیلیان، نشر: مرکز مطالعات و پژوهش‌‌های فرهنگی حوزه‌ علمیه (1381).


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.