چهارشنبه، 2 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

خاستگاه دموكراسى جديد در غرب كدام است؟


پاسخ :
برخى معتقدند بسط دموكراسى در آتن يكى از سرچشمه هاى اصلى الهام بخش انديشه ى سياسى جديد بوده است. آرمان هاى سياسى آن از قبيل مساوات ميان شهروندان، آزادى و احترام به قانون و عدالت، در گذر از قرون و اعصار به انديشه ى سياسى در غرب شكل بخشيده است، هرچند برخى انديشه هاى محورى جديد، از جمله، اين مفهوم ليبرالى نوين كه «انسان ها افرادى داراى "حقوق" هستند را نمى توان مستقيماً تا آتن دنبال كرد.»[1] دموكراسى پارلمانى جديد با پيدايش دولت هاى ملى در دوره ى «اصلاح دينى» اروپاى غربى (ق 16) نضج گرفت و اولين عناصر آن در فرانسه و انگليس و هلند ظاهر شد. انديشه هاى اساسى دموكراسى در انگليس با انقلاب پيرايشگر (پيورتين) ظاهر شد و انقلاب 1688 كه منجر به سرنگونى جيمز دوم شد، به طور نهايى نظريه ى «حق الهى سلطنت» را از ميان برداشت و پارلمان را بر شاه مسلط كرد. انقلاب كبير فرانسه نقطه ى عطف بزرگى در تاريخ پيروزى دموكراسى است. اين انقلاب شعارهاى اساسى دموكراسى (آزادى، برابرى و برادرى) را اعلام كرد كه از آن پس در سراسر جهان به كار رفت. فيلسوفان هوادار حقوق طبيعى در بسط نظرى دموكراسى تأثير عميق داشتند كه مشهورترين ايشان جان لاك در انگليس و ژان ژاك روسو و منتسكيو در فرانسه بودند و كتاب قرارداد اجتماعى روسو مشهورترين كتابى است كه مبانى حقوق اساسى افراد را در برابر دولت تشريح مى كند.[2]
ساموئل هانتينگتون فرايندهاى دموكراسى شدن را محصول سه موج مى داند و آنچه گذشت را مربوط به موج اول دموكراسى قلمداد مى كند. او معتقد است، با آغاز جنگ دوم جهانى، موج كوتاهِ دوم دموكراسى شدن سر برافراشت. اشغال نيروهاى بيگانه نهادهاى دموكراتيك را در آلمان غربى، ايتاليا، اتريش، ژاپن و كره افزايش داد، در حالى كه فشار روسيه ى شوروى جرقه هاى دموكراسى را در چكسلواكى و مجارستان خاموش كرد. تركيه و يونان در اواخر دهه ى 1940 و اوايل دهه ى 1950 به دموكراسى روى آوردند. در آمريكاى لاتين، اروگوئه در زمان جنگ و برزيل و كاستاريكا در اواخر دهه ى 1940 به دموكراسى پيوستند. در چهار كشور ديگر آمريكاى لاتين (آرژانيتن، كلمبيا، پرو و ونزوئلا) برگزارى انتخابات 46 - 1945 راهنما و مقدمه اى براى برقرارى حكومت هاى منتخب مردمى شد.
وى موج دوم دموكراسى شدن را نيز در اواخر دهه ى 1960 مى داند كه پس از يك برگشت از رژيم هاى اقتدارگرا به وقوع پيوست؛ چنان كه سومين موج آن، نخست در اروپاى جنوبى سربرافراشت و در اواخر دهه ى 1970 به سوى آمريكاى لاتين روان شد؛ تا آن جا كه در پايان دهه ى 1980 اين موج، دنياى كمونيست را فراگرفت. هم چنين دهه ى 1970 شاهد مرحله ى پايانىِ آزادى مستعمرات اروپايى بود. در آفريقا و خاورميانه در دهه ى 1980 حركت به سوى دموكراسى محدود بود.[3]
پی نوشتها:
[1]. همان.
[2]. داريوش آشورى، فرهنگ سياسى، ص 89.
[3]. ساموئل هانتينگتون، موج سوم دموكراسى، ص 22 ـ 28.
منبع: اسلام و دموكراسى، نصرالله سخاوتى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1383)


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.