پرسش :
آيا آيه ى (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُول وَ لا نَبِيّ إِلاّ إِذا تَمَنّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ)؛[1] قبل از تو هيچ پيامبر و نبى اى نفرستاديم، مگر اين كه وقتى آرزو مى كرد، شيطان در آرزويش القا -و وسوسه -مى نمود» بر تصرف هاى شيطان در پيامبران دلالت نمى كند؟
پاسخ :
در پاسخ به اين پرسش بايد گفت:
اولا: با ادله ى عقلى و نقلى، لزوم عصمت پيامبران اثبات شده است و اين كه پيامبران مخلَصين (صيغه اسم مفعول) هستند كه شيطان نمى تواند آن ها را فريب دهد و يا براى نفوذ در آنان راهى بيابد: (قالَ... لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الُْمخْلَصِينَ)[2]؛ گفت -شيطان-... هر آينه همه آن ها را اغوا و گمراه مى كنم، مگر بندگانى از تو كه مخلص هستند از ايشان.
ثانياً: كسى مدعى نيست كه شيطان با پيامبران هيچ كارى ندارد و هيچ مشكلى براى آنان ايجاد نمى كند؛ آيه ى فوق دلالت مى كند كه شيطان قصد گمراه كردن همه ى بندگان خدا را دارد، ولى كسانى كه معصومند، چون مخلصند، از اغواى شيطان محفوظ مى باشند.
ثالثاً: درباره ى آيه ى مورد پرسش (أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ)بحث هاى زيادى ميان مفسران وجود دارد كه «القاى فى امنيته» چيست؟ تفسيرى كه پذيرفتنى است، اين است كه پيامبران در مقام هدايت و راهنمايى مردم، آرزو مى كردند كه همه ى مردم مؤمن شوند و مشكلى در راه ايمان آوردن آن ها ايجاد نشود، ولى شيطان كارشكنى مى كرد و مانع ايمان آوردن مردم مى شد و شبهه هايى در ذهن مردم مى افكند تا همه ايمان نياورند؛ لذا امنيه و آرزوى پيامبران تحقق پيدا نمى كرد، نه اين كه اين تصرف شيطان، تصرفى در قلب و فكر پيامبران باشد و باعث ارتكاب گناه و يا خطا از سوى آنان شود.
رابعاً: پيامبران و كتاب هاى آسمانى آن ها (مانند قرآن، و نيز تورات و انجيل تحريف نشده) انسان را به يكتا پرستى و تحصيل كمال هاى عالى دعوت مى كردند و هرگز امكان ندارد شيطان چنين مطالبى را القا كند.
منبعى براى آگاهى بيشتر:
1. راهنما شناسى، استاد محمد تقى مصباح، ص 172.
پی نوشتها:
[1]. حج، 52.
[2]. حجر، 39ـ40.
منبع: پرسش ها و پاسخ هايى پيرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1383).
در پاسخ به اين پرسش بايد گفت:
اولا: با ادله ى عقلى و نقلى، لزوم عصمت پيامبران اثبات شده است و اين كه پيامبران مخلَصين (صيغه اسم مفعول) هستند كه شيطان نمى تواند آن ها را فريب دهد و يا براى نفوذ در آنان راهى بيابد: (قالَ... لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الُْمخْلَصِينَ)[2]؛ گفت -شيطان-... هر آينه همه آن ها را اغوا و گمراه مى كنم، مگر بندگانى از تو كه مخلص هستند از ايشان.
ثانياً: كسى مدعى نيست كه شيطان با پيامبران هيچ كارى ندارد و هيچ مشكلى براى آنان ايجاد نمى كند؛ آيه ى فوق دلالت مى كند كه شيطان قصد گمراه كردن همه ى بندگان خدا را دارد، ولى كسانى كه معصومند، چون مخلصند، از اغواى شيطان محفوظ مى باشند.
ثالثاً: درباره ى آيه ى مورد پرسش (أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ)بحث هاى زيادى ميان مفسران وجود دارد كه «القاى فى امنيته» چيست؟ تفسيرى كه پذيرفتنى است، اين است كه پيامبران در مقام هدايت و راهنمايى مردم، آرزو مى كردند كه همه ى مردم مؤمن شوند و مشكلى در راه ايمان آوردن آن ها ايجاد نشود، ولى شيطان كارشكنى مى كرد و مانع ايمان آوردن مردم مى شد و شبهه هايى در ذهن مردم مى افكند تا همه ايمان نياورند؛ لذا امنيه و آرزوى پيامبران تحقق پيدا نمى كرد، نه اين كه اين تصرف شيطان، تصرفى در قلب و فكر پيامبران باشد و باعث ارتكاب گناه و يا خطا از سوى آنان شود.
رابعاً: پيامبران و كتاب هاى آسمانى آن ها (مانند قرآن، و نيز تورات و انجيل تحريف نشده) انسان را به يكتا پرستى و تحصيل كمال هاى عالى دعوت مى كردند و هرگز امكان ندارد شيطان چنين مطالبى را القا كند.
منبعى براى آگاهى بيشتر:
1. راهنما شناسى، استاد محمد تقى مصباح، ص 172.
پی نوشتها:
[1]. حج، 52.
[2]. حجر، 39ـ40.
منبع: پرسش ها و پاسخ هايى پيرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1383).