پرسش :
آيا اختيار عمل در آخرت فقط از جهنميان گرفته ميشود يا افراد بهشتي نيز اختياري ندارند؟ معاد، جسماني و روحاني است، و مثلاً ازدواج و... وجود دارد، و حال آن كه اينها، اختيار را اثبات ميكند، و اگر اختيار هست، آيا به طور مطلق اختيار وجود دارد يا به گونهاي ديگر است؟
پاسخ :
1. در جهان آخرت، اختيار هست، اما تكليف نيست; اين كه جهنميان، اختيار عمل ندارند، به خاطر مجازاتي است كه گرفتار آمدهاند; يعني به لحاظ اين كه جهان آخرت، جاي پاداش و عقاب است ـ نه تكليف و اختيار ـ ، جهنميان به خاطر مجازاتي كه لحظه به لحظه ميبينند، نميتوانند كار ديگري انجام دهند، و اگر بر فرض محال، به آنها مهلت انجام كاري داده شود، امكان دارد بر حسب عادت دنيايي، آن جا نيز مرتكب گناه شوند.
2. اما بهشتيان، اختيار عمل دارند، ولي مرتكب گناه نميشوند، بهشتيان، در هر مقام و مرتبهاي كه هستند، سرور و خوشحاليشان به اندازهاي است كه نيازي به گناه نميبينند، و به اندازهاي در هر زمينهاي ارضا ميشوند كه تمايل به مراتب بالاتر، آنها را آزار نميدهد.
اشتهايشان، به همان اندازهاي است كه به آن رسيدهاند، و براي بيشتر از آن اشتها ندارند تا آن را طلب كنند.
3. گناه در واقع، عبور از مرز و نپذيرفتن امر الهي و يا بي توجهي به نهي او است. وقتي در آخرت، امر يا نهي نيست، پذيرش و عدم پذيرش، طاعت يا عصيان، معنا ندارد، و از آنجا كه بهشتيان، انسانهاي كاملند، زشتي كارهايي كه قبح عقلي دارد مانند: ظلم، دروغ و... برايشان آشكار است; از ين رو، به دنبال آنها نميروند.( ر.ك: كشف المراد، علامه حلي;، ص 411و412، مؤسسة النشر الاسلامي. )
eporsesh.com
1. در جهان آخرت، اختيار هست، اما تكليف نيست; اين كه جهنميان، اختيار عمل ندارند، به خاطر مجازاتي است كه گرفتار آمدهاند; يعني به لحاظ اين كه جهان آخرت، جاي پاداش و عقاب است ـ نه تكليف و اختيار ـ ، جهنميان به خاطر مجازاتي كه لحظه به لحظه ميبينند، نميتوانند كار ديگري انجام دهند، و اگر بر فرض محال، به آنها مهلت انجام كاري داده شود، امكان دارد بر حسب عادت دنيايي، آن جا نيز مرتكب گناه شوند.
2. اما بهشتيان، اختيار عمل دارند، ولي مرتكب گناه نميشوند، بهشتيان، در هر مقام و مرتبهاي كه هستند، سرور و خوشحاليشان به اندازهاي است كه نيازي به گناه نميبينند، و به اندازهاي در هر زمينهاي ارضا ميشوند كه تمايل به مراتب بالاتر، آنها را آزار نميدهد.
اشتهايشان، به همان اندازهاي است كه به آن رسيدهاند، و براي بيشتر از آن اشتها ندارند تا آن را طلب كنند.
3. گناه در واقع، عبور از مرز و نپذيرفتن امر الهي و يا بي توجهي به نهي او است. وقتي در آخرت، امر يا نهي نيست، پذيرش و عدم پذيرش، طاعت يا عصيان، معنا ندارد، و از آنجا كه بهشتيان، انسانهاي كاملند، زشتي كارهايي كه قبح عقلي دارد مانند: ظلم، دروغ و... برايشان آشكار است; از ين رو، به دنبال آنها نميروند.( ر.ك: كشف المراد، علامه حلي;، ص 411و412، مؤسسة النشر الاسلامي. )
eporsesh.com