سه‌شنبه، 16 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

حكم توهين به حضرت على(عليه السلام) چيست؟


پاسخ :
شك نيست كه امام على(عليه السلام)، بنابر روايات بسيار و به تصريح بزرگان شيعه و سنى، برترين و فاضل ترين صحابه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)مى باشد. مقام و منزلت آن حضرت چنان رفيع و بلند است كه پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله)ايشان را فراوان ستوده و بى حرمتى به ايشان را بى حرمتى به خود دانسته اند; چنان كه روايتى مى فرمايند: «مَن سَبَّ عَلِيّاً فَقَد سَبَّنِى»;[1] هر كس على را دشنام گويد، مرا دشنام گفته است. و در حديثى ديگر مى فرمايند: «مَن سَبَّ عَلِيّاً فَقَد سَبَّنى وَ مَن سَبَّنِى فَقَد سَبَّ اللهَ تَعالى»;[2] هر كس على را دشنام گويد، مرا دشنام گفته است، و هر كس مرا دشنام گويد، خداى تعالى را دشنام گفته است. فراتر از اين گفتار پيامبر(صلى الله عليه وآله) در اثبات مقام و منزلت على(عليه السلام)، مى توان به اين آيه شريف استناد نمود كه در آن خداوند به پيامبرش مى فرمايد: (قُل لا أَسألُكُم عَلَيهِ أَجراً إِلاّ المَوَدَّةَ فِى القُربَى);[3] به مردم بگو بر رسالتم چيزى جز دوستى خاندانم نمى خواهم.
در روايت آمده است: هنگامى كه اين آيه بر پيامبر نازل شد، از پيامبر پرسيدند، اين كسانى كه دوستى آنها بر ما واجب شده است، چه كسانى هستند؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «على و فاطمه و دو فرزندشان: حسن و حسين(عليهما السلام).[4]
بنابراين رعايت احترام حضرت على(عليه السلام) و اهل بيت(عليهم السلام) امرى لازم و ضرورى است و شكستن حرمت آنان و ناسزا گفتن به ايشان در حكم ناسزاگويى به پيامبر(صلى الله عليه وآله) است و كسى كه به پيامبر(صلى الله عليه وآله) ناسزا بگويد، مرتد است.[5]
ائمه اربعه (حنفيه، مالكيه، شافعيه، حنبليه) نيز درباره حكم مرتد اتفاق نظر دارند كه: «كسى كه ارتدادش ثابت شود، خونش هدر و واجب القتل است».[6] در روايت نيز آمده است كه از امام صادق(عليه السلام)پرسيدند: چه مى گويى درباره كسى كه به حضرت على(عليه السلام) ناسزا بگويد؟ حضرت فرمود: «خونش حلال است».[7] مراجع تقليد نيز در باب طهارت و نجاست گفته اند: «كسى كه به يكى از دوازده امام (ائمه معصومين)(عليهم السلام) دشنام و ناسزا گويد، كافر و نجس است».[8]
پی نوشتها:
[1]. مسند احمد، ج 6، ص 323، (دارصادر، بيروت); مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج 9، ص 130، (دارالكتب العلميه، بيروت، 1408 هـ ق); احقاق الحق، ج 6، ص 432 ـ 423، مؤلف گرانقدر اين كتاب، احاديث فراوانى نظير اين حديث را از ده ها منبع از منابع بزرگان اهل سنّت گزارش كرده است.
[2]. الغدير، علامه امينى، ج 7، ص 194، (دارالكتاب العربى، بيروت).
[3]. سوره شورى، آيه 23.
[4]. الدرالمنثور، سيوطى، ج 6، ص 7، (دارالمعرفه، 1365 هـ ق).
[5]. يسألونك فى الدين و الحياة، دكتر احمد شرباصى، ج 5، ص 295، (دارالجيل، بيروت).
[6]. الفقه على المذاهب الاربعه، تأليف عبدالرحمن الجزيرى، مبحث حكم المرتد.
[7]. وسائل الشيعه، الحرالعاملى، ج 28، ص 215، ح 34593، باب 27، (نشرآل البيت).
[8]. توضيح المسايل مراجع، بنى هاشمى، ج 1، ص 87، مسأله 110، (دفتر انتشارات اسلامى).
www.mazaheb.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.