پرسش :
چه حكمت هايي در آفرینش دستگاه تناسلي انسان وجود دارد؟
پاسخ :
الإمام الصادق عليهالسلام
- لِلمُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ: فَكِّر يا مُفَضَّلُ ، كَيفَ جُعِلَت آلاتُ الجِماعِ فِي الذَّكَرِ وَالاُنثى جَميعا عَلى ما يُشاكِلُ ذلِكَ ، فَجُعِلَ لِلذَّكَرِ آلَةٌ ناشِرَةٌ تَمتَدُّ ، حَتّى تَصِلَ النُّطفَةُ إلَى الرَّحِم ، إذ كانَ مُحتاجا إلى أن يَقذِفَ ماءَهُ في غَيرِهِ ، وخُلِقَ لِلاُنثى وِعاءٌ قُعِّرَ لِيَشتَمِلَ عَلَى الماءَينِ جَميعا ، ويَحتَمِلَ الوَلَدَ ويَتَّسِعَ لَهُ ويَصونَهُ حَتّى يَستَحكِمَ ، ألَيسَ ذلِكَ مِن تَدبيرِ حَكيمٍ لَطيفٍ؟ ! سُبحانَهُ وتَعالى عَمّا يُشرِكونَ . . .
مَن جَعَلَ لِمَنافِذِ البَولِ وَالغائِطِ أشراجا تَضبِطُهُما ، لِئَلاّ يَجرِيا جَرَيانا دائِما فَيُفسِدَ عَلَى الإِنسانِ عَيشَهُ؟ فَكَم عَسى أن يُحصِيَ المُحصي مِن هذا؟ . . .
لَو كانَ فَرجُ الرَّجُلِ مُستَرخِيا كَيفَ كانَ يَصِلُ إلى قَعرِ الرَّحِمِ حَتّى يُفرِ غَ النُّطفَةَ فيهِ؟ ولَو كانَ مُنعِظا أبَدا كَيفَ كانَ الرَّجُلُ يَتَقَلَّبُ فِي الفِراشِ ، و يَمشي بَينَ النّاسِ وشَيءٌ شاخِصٌ أمامَهُ؟ ثُمَّ يَكونُ في ذلِكَ - مَعَ قُبحِ المَنظَرِ - تَحريكُ الشَّهوَةِ في كُلِّ وَقتٍ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ جَميعا .
فَقَدَّرَ اللّهُ - جَلَّ اسمُهُ - أن يَكونَ أكثَرُ ذلِك لاَ يَبدو لِلبَصَرِ في كُلِّ وَقتٍ ، ولا يَكونَ عَلَى الرِّجالِ مِنهُ مُؤنَةٌ ، بَل جَعَلَ فيهِ القُوَّةَ عَلَى الاِنتِصابِ وَقتَ الحاجَةِ إلى ذلِكَ ، لِما قَدَّرَ أن يَكونَ فيهِ مِن دَوامِ النَّسلِ وبَقائِهِ .
امام صادق عليهالسلام
- خطاب به مفضّل بن عمر: اى مفضّل! در اين بينديش كه چگونه آلتهاى آميزش در مرد و زن ، بهگونهاى همخوانِ اين كار ، قرار داده شده است . براى مرد ، آلتى انبساطپذير قرار داده شده كه دراز مىشود تا نطفه به زهدان برسد ؛ چه اين كه مرد ، بدان نياز دارد كه آب خويش در ديگرى بيفكند . براى زن هم ظرفى گود آفريده شده تا هر دو آب را در خود ، جاى دهد و فرزند را در درون خود بپذيرد ، گنجايش او را داشته باشد و او را حفظ كند تا زمانى كه استحكام يابد . آيا اين ، برخاسته از تدبير خدايى حكيم و پُر مهر نيست؟ از آنچه برايش انباز مىگيرند ، پيراسته و فراتر باد! . . .
چه كسى گذرگاه پيشاب و مدفوع را خودْ جمعشونده قرار داد تا آنها را مهار كند و نگذارد پيوسته در جريان باشند و زندگىِ انسان را بر او تباه سازند؟ چه اندازه نعمت از اين دست را هر شمارندهاى مىتواند در شمار آورد؟ . . .
اگر آلت تناسلى مرد ، هميشه سست و فروهِشته بود ، چگونه مىتوانست به ژرفاى زهدان برسد تا در آنجا نطفه را خالى كند؟ و اگر نيز هميشه در حالت نعوظ بود ، چگونه مرد مىتوانست در بستر ، از اين پهلو بدان پهلو بچرخد و يا در حالى كه چيزى پيش آمده در جلو او هست ، در ميان مردم راه برود؟ چنين چيزى ، افزون بر زشتى چشمانداز ، تحريك شهوت را در زن و مرد ، در همه وقت ، در پى مىآورد .
بدين سان ، خداوند - جلّ اسمه - تقدير كرد كه بيشتر آن در همه اوقات ، به چشم نيايد و از آن ، دشوارىاى بر مردان تحميل نشود ؛ بلكه خداوند در آن نيرويى قرار داد كه به گاه نياز ، راست شود ؛ چرا كه او خود تقدير كرده كه استمرار و ماندگارى نسل ، از رهگذرِ آن باشد .
بحار الأنوار ، جلد 61 ، صفحه 320 ، حديث 30 إلى صفحه 327 وج 3 ، صفحه 66 إلى صفحه 75 كلاهما نقلاً عن الخبر المشتهر بتوحيد المفضّل دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 574
www.hadithcity.com
الإمام الصادق عليهالسلام
- لِلمُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ: فَكِّر يا مُفَضَّلُ ، كَيفَ جُعِلَت آلاتُ الجِماعِ فِي الذَّكَرِ وَالاُنثى جَميعا عَلى ما يُشاكِلُ ذلِكَ ، فَجُعِلَ لِلذَّكَرِ آلَةٌ ناشِرَةٌ تَمتَدُّ ، حَتّى تَصِلَ النُّطفَةُ إلَى الرَّحِم ، إذ كانَ مُحتاجا إلى أن يَقذِفَ ماءَهُ في غَيرِهِ ، وخُلِقَ لِلاُنثى وِعاءٌ قُعِّرَ لِيَشتَمِلَ عَلَى الماءَينِ جَميعا ، ويَحتَمِلَ الوَلَدَ ويَتَّسِعَ لَهُ ويَصونَهُ حَتّى يَستَحكِمَ ، ألَيسَ ذلِكَ مِن تَدبيرِ حَكيمٍ لَطيفٍ؟ ! سُبحانَهُ وتَعالى عَمّا يُشرِكونَ . . .
مَن جَعَلَ لِمَنافِذِ البَولِ وَالغائِطِ أشراجا تَضبِطُهُما ، لِئَلاّ يَجرِيا جَرَيانا دائِما فَيُفسِدَ عَلَى الإِنسانِ عَيشَهُ؟ فَكَم عَسى أن يُحصِيَ المُحصي مِن هذا؟ . . .
لَو كانَ فَرجُ الرَّجُلِ مُستَرخِيا كَيفَ كانَ يَصِلُ إلى قَعرِ الرَّحِمِ حَتّى يُفرِ غَ النُّطفَةَ فيهِ؟ ولَو كانَ مُنعِظا أبَدا كَيفَ كانَ الرَّجُلُ يَتَقَلَّبُ فِي الفِراشِ ، و يَمشي بَينَ النّاسِ وشَيءٌ شاخِصٌ أمامَهُ؟ ثُمَّ يَكونُ في ذلِكَ - مَعَ قُبحِ المَنظَرِ - تَحريكُ الشَّهوَةِ في كُلِّ وَقتٍ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ جَميعا .
فَقَدَّرَ اللّهُ - جَلَّ اسمُهُ - أن يَكونَ أكثَرُ ذلِك لاَ يَبدو لِلبَصَرِ في كُلِّ وَقتٍ ، ولا يَكونَ عَلَى الرِّجالِ مِنهُ مُؤنَةٌ ، بَل جَعَلَ فيهِ القُوَّةَ عَلَى الاِنتِصابِ وَقتَ الحاجَةِ إلى ذلِكَ ، لِما قَدَّرَ أن يَكونَ فيهِ مِن دَوامِ النَّسلِ وبَقائِهِ .
امام صادق عليهالسلام
- خطاب به مفضّل بن عمر: اى مفضّل! در اين بينديش كه چگونه آلتهاى آميزش در مرد و زن ، بهگونهاى همخوانِ اين كار ، قرار داده شده است . براى مرد ، آلتى انبساطپذير قرار داده شده كه دراز مىشود تا نطفه به زهدان برسد ؛ چه اين كه مرد ، بدان نياز دارد كه آب خويش در ديگرى بيفكند . براى زن هم ظرفى گود آفريده شده تا هر دو آب را در خود ، جاى دهد و فرزند را در درون خود بپذيرد ، گنجايش او را داشته باشد و او را حفظ كند تا زمانى كه استحكام يابد . آيا اين ، برخاسته از تدبير خدايى حكيم و پُر مهر نيست؟ از آنچه برايش انباز مىگيرند ، پيراسته و فراتر باد! . . .
چه كسى گذرگاه پيشاب و مدفوع را خودْ جمعشونده قرار داد تا آنها را مهار كند و نگذارد پيوسته در جريان باشند و زندگىِ انسان را بر او تباه سازند؟ چه اندازه نعمت از اين دست را هر شمارندهاى مىتواند در شمار آورد؟ . . .
اگر آلت تناسلى مرد ، هميشه سست و فروهِشته بود ، چگونه مىتوانست به ژرفاى زهدان برسد تا در آنجا نطفه را خالى كند؟ و اگر نيز هميشه در حالت نعوظ بود ، چگونه مرد مىتوانست در بستر ، از اين پهلو بدان پهلو بچرخد و يا در حالى كه چيزى پيش آمده در جلو او هست ، در ميان مردم راه برود؟ چنين چيزى ، افزون بر زشتى چشمانداز ، تحريك شهوت را در زن و مرد ، در همه وقت ، در پى مىآورد .
بدين سان ، خداوند - جلّ اسمه - تقدير كرد كه بيشتر آن در همه اوقات ، به چشم نيايد و از آن ، دشوارىاى بر مردان تحميل نشود ؛ بلكه خداوند در آن نيرويى قرار داد كه به گاه نياز ، راست شود ؛ چرا كه او خود تقدير كرده كه استمرار و ماندگارى نسل ، از رهگذرِ آن باشد .
بحار الأنوار ، جلد 61 ، صفحه 320 ، حديث 30 إلى صفحه 327 وج 3 ، صفحه 66 إلى صفحه 75 كلاهما نقلاً عن الخبر المشتهر بتوحيد المفضّل دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 574
www.hadithcity.com