جمعه، 23 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

سر كلاس با دوستان و معلم خود چگونه اخلاقي بايد داشته باشيم؟


پاسخ :
انسان موجودى كمال جو و تعالى‏پذير است. كمال آدمى بر اثر حسن انجام وظايفى به دست مى آيد كه به علت روابط گوناگون او با خود، خداوند و همنوعان ايجاد شده است. اين روابط به ترتيب عبارتند از: رابطه انسان با خود، رابطه با خدا و رابطه با ديگران. انسان موجودى اجتماعى است و نيازمند معاشرت، تبادل افكار و ايجاد روابط نيكو با همنوعان است و بر اثر همين معاشرتها و تبادل افكار روابط انسانى شكل مى‏گيرد و فرهنگ انسانى هويت خود را آشكار مى‏سازد، در ديدگاه اسلامى، جامعه و روابط انسانى آن، رنگ الهى و عبادى به خود مى‏گيرد و همه جنبه‏هاى گوناگون رفتار آدمى در جهت نيل به هدف نهايى كه انسان كامل شدن است، معنا و مفهوم مى‏يابد. آداب معاشرت از نظر اسلام را مى‏توان در دو مرحله‏ى «انديشه» و «عمل» خلاصه كرد. مرحله انديشه به اين معناست كه مسلمانان بايد صفحه انديشه و نيت خود را نه تنها نسبت به برادران دينى خود، بلكه نسبت به تمام انسانها و بلكه موجودات خدا، نيكو و زيبا گردانند و انديشه خيرخواهى، نصيحت، دوستى و سعادت آنها را در سر بپرورانند و از نقشه كشى و توطئه چينى بر ضرر آنان بپرهيزند. امام على(ع) در اين مورد مى‏فرمايد: خداى سبحان دوست دارد كه نيت انسان درباره همنوعانش نيكو و زيبا باشد. شرح غرر الحكم، ج 2، ص 667.)

امام سجاد عليه السلام در رساله حقوق خود در مورد حق آموزگار مي فرمايند:

اما حق معلم وآموزگار تو اين است كه او را بزرگ داري و مجلس او را محترم شماري گفته هاي او را خوب گوش دهي و فراگيري و بدو روي آوري او را كمك كني نا آنچه را كه از دانش و علم بدان نيازمندي به تو بياموزد. به تو ياد بدهد كه عقل و انديشه ات را فارغ سازي و فهم و زيركي ات را به كار گيري و دل را پاكيزه كني و چشم را با ترك شهوات جلا و روشنائي بخشي و بداني كه تو نسبت به آموخته هايت از او فرستاده اي هستي به نزد آنان كه از دانش بي بهره اند . آموخته هايت را بايد خوب به ديگران انتقال دهي و هرگز در اين رسالتي كه بر عهده گرفته اي خيانت نورزي.(كتاب سيري در رساله حقوق امام سجاد عليه السلام)

مرحله عمل: اسلام در مرحله عمل براى تنظيم روابط اجتماعى انسانها آداب و وظايفى قرار داده و پايه آن را بر ايمان به خدا و تقويت روح فضيلت و انسانيت بنا نهاده است. بسيارى دوست دارند در ارتباط با همنوعان خويش زندگى موفقى داشته باشند، ولى به جهت ناآگاهى از چگونگى معاشرت و آداب آن و نيز رعايت نكردن آن آداب، توانايى برقرارى روابط مناسب و اسلامى را از دست مى‏دهند و به ناچار منزوى مى‏شوند. بنابراين شناخت اين آداب در مرحله عمل و توانايى ايجاد ارتباط مناسب با قشرهاى مختلف جامعه از اهميت بسيارى برخوردار است. اميرمؤمنان در يك دستور، خطوط كلى آداب معاشرت در مرحله عمل را اين چنين بيان مى‏كند: خويشتن را ميان خود و ديگران ميزان قرار ده؛ آن چه را براى خود مى‏خواهى، براى ديگران بخواه و آن چه را براى خود خوش نمى‏دارى، براى ديگران نيز خوش مدار. به كسى ستم نكن، چنانكه دوست ندارى به تو ستم شود و به ديگران نيكى كن همان‏گونه كه دوست‏دارى به تو نيكى شود. نهج‏البلاغه، نامه 31، بند 28.)

آداب معاشرت در مرحله عمل، بحث بسيار گسترده‏اى است كه اين نامه گنجايش آن را ندارد. ما فقط بطور خلاصه مواردى از آنرا در اينجا ذكر مى‏كنيم:

1ـ احترام به ديگران: احترام به معنى عدم تجاوز به حقوق آنان است كه شامل احترام به جان، مال، ناموس و آبروى آن‏ها مى‏شود. پيامبر اسلام(ص) در حديثى فرمودند: مسلمان كسى است كه مردم از دست و زبان او در آسايش باشند، يعنى در رفتار و گفتار خود هيچ زيانى به ديگران نرساند و حقوق چهارگانه آنان را حفظ كند.

2ـ سلام و احوال‏پرسى: شايسته است يك مسلمان هنگام ديدار برادران دينى خود، با سلامى آرامش بخش و شادى آفرين، آنان را شاد و مسرور سازد و به اين وسيله روابط اجتماعى خود را تحكيم بخشد.

3ـ زيبايى كلام: ما در سخن گفتن با ديگران دو وظيفه داريم؛ اول: سخنان خوب بگوييم و از سخنان زشت و خلاف ادب پرهيز كنيم. دوم: خوب و زيبا سخن گفتن: گاهى انسان سخنان خوبى دارد ولى آن‏ها را درست بيان نمى‏كند. چنانچه شاعر گويد: هر سخن جايى و هر نكته مكانى دارد. به همين جهت در روايات بسيار سفارش شده كه قبل از سخن گفتن، كاملاً فكر كنيد تا نسنجيده سخنى نگوييد. چه بسا سخن حقى كه در محل نامناسبى بيان شود و باعث بروز مشكلات فراوانى گردد.

4ـ مزاح و شوخى: اسلام براى مزاح و شوخى هم آداب خاص دارد. مزاح و شوخى چون باعث خنده و شادى مى‏شود يكى از بهترين عوامل آرامش روانى و رفع خستگى روحى محسوب مى‏شود و سبب ايجاد پيوند دوستى بين افراد مى‏گردد. پيامبر خدا و اهل بيت او نيز اهل مزاح و شوخى بوده‏اند و براى رفع خستگى و كسالت افراد از آن استفاده مى‏كردند ولى همانطور كه گفتيم آداب و قوانين خاص هم براى آن قرار داده‏اند.

اولاً: باعث آزار و اذيب طرف مقابل نشود، ثانيا": غيبت يا تمسخر مسلمانى در آن نباشد. ثالثا": زياده‏روى و افراط در آن نكنند كه باعث مى‏شود هيبت و وقار شخص لكه‏دار شود و ارزش او را در بين مردم پائين آورد.

5ـ رعايت شئون اجتماعى مانند: پاكيزگى، وقار، احترام به بزرگترها، نظم و انضباط، وفاى به عهد، رازدارى، مهربانى و گذشت كه ميزان نفوذ انسان را در ديگران بالا مى‏برد.

6ـ موارد ويژه: در آداب معاشرت گرچه بر ما لازم است نسبت به همه انسانها و بلكه همه موجودات خيرخواه و مهربان باشيم، ولى دين اسلام در بعضى از موارد تأكيد بيشترى كرده است مانند :

1ـ صله رحم و رسيدگى به اقوام و آشنايان و از همه مهمتر اعضاى خانواده 2ـ همسايه‏دارى و رعايت حقوق آنان 3ـ مهماندارى و آداب پذيرايى از آنان 4ـ عيادت مريض و رسيدگى به مشكلات او 5ـ تشييع جنازه و تسلى دادن به بازماندگان و رسيدگى به مشكلات آنان.

هر كدام از موارد فوق داراى مطالب و فروع فراوانى است كه احتياج به توضيح و مطالعه وسيعى دارد ولى از مجموع آن‏ها مى‏توان نمايى كلى از آداب معاشرت اسلامى را بدست آورد.

7ـ آفات معاشرت: مطلب ديگر اين كه معاشرت با ديگران اگر در قالب رفت و آمد صورت گيرد، مانند صله رحم و رفت و آمد فاميلى و نيز معاشرت با دوستان و آشنايان، ممكن است داراى آفات و مضراتى هم باشد كه بى‏توجهى به آن آثار زيانبارى به دنبال دارد. بنابراين لازم است اين معاشرت‏ها دقيق و حساب شده باشد. ما در اينجا به بعضى از نكات مهم در اين زمينه اشاره‏اى مى‏كنيم:

1ـ پرهيز از گناه: رفت و آمدها و معاشرت‏ها زمانى مفيد و مؤثر و موجب خشنودى خداوند خواهد بود كه سبب گناه نباشد. چه بسا مهمانيهايى كه در آن شئون اسلامى رعايت نمى‏شود و بطور مثال حريم بين زن و مرد از بين مى‏رود. شركت در اين جلسات براى خانواده‏ها و خصوصا بچه‏ها، بسيار خطرناك خواهد بود.

2ـ پرهيز از مزاحمت و تشكيل جلسات پر هزينه؛ چه بسا افرادى به بهانه صله رحم و رفت و آمد، سبب تحمل زحمت و مخارج زيادى به فاميل مى‏شوند. اينگونه معاشرت‏ها نه تنها جلب محبت نمى‏كند بلكه باعث دشمنى و كينه مى‏شود.

3ـ پرهيز از خوشرويى و خوش اخلاقى بيجا: يكى از آداب معاشرت، خوش اخلاقى و خنده رو بودن است، به شرطى كه به جا باشد. اما در مواردى خوش اخلاقى و خنده‏رو بودن، سبب سوء استفاده افراد مى‏شود و آنان را در انجام وظايف خود سست مى‏كند. بطور مثال اگر معلم دائما با بچه‏ها شوخى كند و سختگيرى را به بهانه خوش اخلاقى كنار بگذارد، بچه‏ها دست از درسى بر مى‏دارند و هيچكدام به آن اهميت نمى‏دهند. سپس حسن معاشرت هميشه به معناى خوشرويى و خنده رويى نيست. به همين جهت در روايتى آمده كه با گناهكاران چهره‏اى عبوس داشته باشيد تا از كارهايشان دست بكشند. وسائل، ج 11، ص 413.)

www.morsalat.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.