جمعه، 23 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آداب توبه واقعي چيست؟


پاسخ :
پاسخ پرسش شما در آيه 70 سوره فرقان بيان شده است: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً؛مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آوردند و عمل صالح انجام دهند كه خداوند گناهان آنان را به حسنات تبديل مى‏كند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است».
خداوند، پيش از اين آيه، درباره ويژگى‏هاى بندگان خاص خويش سخن مى‏گويد: «بندگان (ويژه خداوند) رحمان كسانى هستند كه با خداوند معبودى ديگر را نمى‏خوانند و انسانى كه خداوند، خونش را حرام شمرده، جز به حق نمى‏كشند و زنا نمى‏كنند و هر كس چنين كند، مجازاتى سخت خواهد ديد. عذاب او در قيامت مضاعف مى گردد و هميشه با خوارى در آن خواهند ماند؛ مگر كسانى كه توبه كنند» و...1
علامه طباطبايى در تفسير الميزان مى‏فرمايد »اِلاّ من تاب...« يعنى كسى كه از مجازات سخت و خلود در عذاب خفت بار استثنا شده است.2 پس هر كس گناهى مرتكب گرديده، اگر سه كار انجام دهد، افزون بر آن كه از عذاب سخت و جاودان روز قيامت نجات مى‏يابد، گناهانش به حسنات تبديل مى‏گردد:
1. توبه يا بازگشت از گناه.
كم‏ترين مراتب توبه پشيمانى است. اگر توبه حقيقى تحقق نيابد، انسان از گناه جدا نمى‏گردد و همواره آن را انجام مى‏دهد.
2. عمل صالح
با عمل صالح توبه در وجود انسان مستقر مى‏شود و به توبه حقيقى يا توبه نصوح مى‏انجامد.
3. ايمان
مشرك بايد در كنار توبه از گناهان گذشته خود، ايمان آورد تا گناهانش به نيكى‏ها تبديل شود؛ ولى براى مؤمن گنهكار توبه و عمل صالح به تنهايى كافى است و گناهانش را به حسنات تبديل مى‏كند. از اين رو، در آيه بعد مى‏فرمايد: »وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً؛كسى كه توبه كند و عمل صالح انجام دهد، به سوى خدا بازگشت مى‏كند«.3 علامه طباطبايى مى‏فرمايد: سياق اين آيه، با عظمت بخشيدن به توبه، استبعاد تبديل سيئات به حسنات را از ميان بر مى‏دارد.4 اين توبه رجوع خاص به طرف پروردگار است وعمل صالح استقرار بخش آن به شمار مى‏آيد. از اين رو، علامه مى‏فرمايد: اين توبه با عمل صالح به توبه نصوح تبديل مى‏گردد. امام صادق)ع( در تفسير آيه شريف »تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً؛ با توبه نصوح به خدا باز گرديد«5 فرمود: بنده توبه كند سپس به گناه باز نگردد.6 علامه طباطبايى مى‏فرمايد: اگر شائبه شقاوت و سوء سريده در انسان نباشد، كار زشت انجام نمى‏دهد؛ زيرا ذات با سعادت و پاكيزه، زشتى را بر نمى‏تابد. پس كار زشت يا برخاسته از ذات شقى و خبيث است، يا ذاتى كه در آن رگه هايى از شقاوت و خباثت باشد؛ و لازمه چنين چيزى آن است كه هر گاه ذات با توبه و ايمان و عمل صالح پاك گردد، به ذاتى سعيد كه در آن شائبه‏اى از گناه و شقاوت نيست، تبديل مى‏شود. اگر ذات دگرگون شد، آثار آن هم دگرگون مى‏گردد و اعمال و آثار انسانى متناسب با ذاتى مى‏شود كه با مغفرت و رحمت الاهى شكسته شده است.7 مجموعه آنچه گفته شد، نشان مى‏دهد اين توبه( توبه نصوح) حالتى خاص است كه قابل شكستن نيست و در قاموس آن بازگشت به گناه وجود ندارد. از چنين توبه‏اى عمل صالح هم بى هيچ تكلفى برون مى‏تراود. پاره‏اى از روايات اركان توبه را چهار چيز شمرده‏اند:
1. ندامت قلبى
2. استغفار با زبان
3. كردار نيك و كنار گذاشتن گناه
4. عزم بر عدم بازگشت به گناه.
توبه‏اى كه در اين آيه ذكر شده و به ضميمه عمل صالح، گناهان را به حسنات تبديل مى‏كند، توبه‏اى است كه هرگز شكسته نشود. به كار بستن اين راه كارها، براى تبديل سيئات به حسنات، دشوار مى‏نمايد؛ ولى ناممكن نيست و انسان نبايد از رسيدن به اين مرتبه نوميد گردد.
بنابراين براى آنكه خداوند گناهان گذشته ما را ببخشد و آن‏ها را به حسنه تبديل كند بايد اولاً از انجام گناهان گذشته پيشمان بود؛ ثانياً با اعمال صالح اثرات توبه را در وجود خود مستقر سازيم.
نقش توبه در بازگشايي در سعادت و قرار گرفتن در مسير حق و اصلاح عملكردهاي غلط گذشته و گشودن دريچه اميد به روي انسان بسيار اساسي است. بسيار مي شود كه از انسان در طول زندگي و به ويژه در آغاز تربيت و اصلاح نفس، لغزش هايي سر مي زند، اگر درهاي بازگشت به روي او بسته شود مأيوس مي گردد و براي هميشه از راه مي ماند و لذا در مكتب تربيتي اسلام، توبه به عنوان يك اصل تربيتي با اهميت زياد مطرح است و اسلام از تمام گنهكاران دعوت مي كند كه براي اصلاح خويش و جبران گذشته از اين در وارد شوند.
حضرت سجاد(ع) در مناجات تايبين از مناجات هاي پانزده گانه (خمسه عشر) كه در مفاتيح الجنان مرحوم شيخ عباس قمي نيز آمده است به پيشگاه خداوند چنين عرضه مي دارد:
خدايا! تو كسي هستي كه دري به سوي عفوت بر روي بندگانت گشوده اي و نامش را توبه گذاشته اي و فرموده اي؛ بازگرديد به سوي خدا و توبه خالص كنيد. اكنون عذر كساني كه از ورود به اين در بعد از گشايش آن غافل شوند چيست؟
در روايات به قدري بر مسأله توبه تأكيد شده كه در حديثي از حضرت امام باقر(ع) مي خوانيم: «ان الله تعالي اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده في ليله ظلما فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بيش از كسي كه مركب و توشه خود را در بيابان در يك شب تاريك گم كرده و سپس آن را مي يابد، شاد مي گردد» (تفسير نمونه، ج 24، ص 295).
و باز در روايتي ديگر از آن حضرت آمده است: «التائب من الذنب كمن لاذنب له والمقيم علي الذنب و هو مستغفر منه كالمستهزء؛ كسي كه از گناه توبه كند، همچون كسي است كه اصلا گناه نكرده است و كسي كه به گناه خود ادامه دهد در حالي كه استغفار مي كند مانند كسي است كه مسخره مي كند» (همان، ص 296).
حقيقت توبه همان پشيماني و ندامت از گناه است كه لازمه آن تصميم بر ترك گناه در آينده است و اگر گناه گذشته كاري بوده كه قابل جبران است بايد در صدد جبران برآيد و به اين ترتيب اركان توبه را مي توان در چهار چيز خلاصه كرد: 1. ندامت، 2. تصميم بر ترك در آينده، 3. جبران گذشته، 4. استغفار و طلب بخشش و مغفرت از خداوند.
پس توبه تنها استغفار يا پشيماني از گذشته و حتي تصميم به ترك در آينده نيست، بلكه علاوه بر همه اينها بايد شخص گنهكار در مقام جبران برآيد و فسادي را كه مرتكب شده جبران نمايد. اين صحيح نيست كه مثلا در جلوي ديگران فردي را به دروغ و حيله متهم كنيم و بعد در خانه خلوت استغفار نمايد. پس بايد حقوقي از خداوند مثل نماز و روزه و عبادات و تكاليفي را كه ضايع و ترك كرده و نيز حقوقي از مردم را كه تباه ساخته جبران نمايد و آنها را تدارك كند و حقوق مردم را به آنها برگرداند و در صورت امكان و دسترسي از آنها رضايت و حلاليت بطلبد.
شرايط پذيرش توبه:
1. گناه را از روي جهالت و ناداني و طغيان غرايز و تسلط هوس هاي سركش و چيره شدن آنها بر نيروي عقل و ايمان انجام داده باشد نه از روي انكار حكم خداوند و عناد و دشمني، چون چنين گناهي حكايت از كفر انسان مي كند و توبه از آن قبول نيست مگر اين كه از اين حالت بازگردد و دست از عناد و انكار بشويد.
2. هنوز چندان زماني از گناه نگذشته توبه كند و زود پشيمان شود و به سوي خدا بازگردد، زيرا توبه كامل آن است كه آثار و رسوبات گناه به كلي از روح و جان انسان شسته شود و كمترين اثري از آن در دل باقي نماند و اين در صورتي است كه در فاصله نزديكي قبل از ريشه دواندن گناه در دل، انسان پشيمان گردد، در غير اين صورت غالبا اثرات گناه در زواياي قلب و جان انسان باقي مي ماند، پس توبه كامل آن است كه زود انجام پذيرد.
امير مؤمنان(ع) در حكمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتي) در جواب كسي كه در حضور امام(ع) بدون توجه لازم گفت: «استغفرالله» فرمود: مادرت بر تو بگريد، آيا مي داني معناي استغفار چيست؟
استغفار درجه والامقامان است و داراي شش معنا مي باشد.
1. پشيماني از گذشته.
2. تصميم به عدم بازگشت به گناه.
3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاك ديدار كني كه چيزي بر عهده تو نباشد.
4. تمام واجب هاي ضايع شده را به جا آوري.
5. گوشتي را كه از حرام بر اندامت روييده، با اندوه فراوان آب كني، چنان كه پوست به استخوان چسبيده، گوشت تازه برويد.
6. رنج طاعت را به تن بچشاني چنان كه شيريني گناه را به او چشانده بودي، پس آنگاه بگويي: «استغفرالله» (حكمت 417 نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي).
براي مطالعه بيشتر ر.ك منابع اخلاقي:
- ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقي
- ترجمه الاخلاق، مرحوم شبر
- نقطه هاي آغاز در اخلاق، مهدوي كني
پى نوشت‏ها:
1. فرقان(25): آيه 70 63.
2. الميزان، ج 16، ص 242.
3. الميزان، سيد محمد حسين طباطبايى، ج 15، ص 242.
4. الميزان، ج 15، ص 243.
5. تحريم(8 :(66.
6. ميزان الحكمه، محمدى رى شهرى، ج 1، ص 552.
7. الميزان، ج 15، ص 243.
8. ميزان الحكمه، ج 1، ص 548.
www.morsalat.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.