چهارشنبه، 11 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

من گاهی اوقات دروغ می گویم که بعد خیلی عصبی و ناراحت می شوم و یا غیبت می کنم همین طور هر بار توبه می کنم ولی باز ... شما بگویید من چه کار کنم.


پاسخ :
برای پرهیز از غیبت، باید راهکارهای زیر به دقت عمل شود:
الف. شناخت ریشه ‏های غیبت و مبارزه با آن‏ها:
ابتدا باید ریشه‏ های غیبت را بشناسید، سپس با آن‏ها مبارزه کنید. امام صادق(ع) می‏ فرمایند که ریشه غیبت ده گونه می‏ باشد که ما به تعدادی از آن‏ها اشاره می‏ کنیم:
1. شفای غضب، شخص به خشم می ‏آید و به وسیله غیبت خشم خود را فرو می ‏نشاند در واقع خشم او را به غیبت سوق می‏ دهد.
2. همیاری با دیگران؛ یعنی عده ‏ای مشغول غیبت باشند و ما به هر دلیلی آنان را کمک می‏ کنیم.
3. تهمت: این مورد حداقل می ‏تواند دو معنا داشته باشد:
یک. این که شخصی به ما تهمت زند و ما هم غیبت او را بکنیم؛ مثلاً بگوییم: «اگر فلانی این عیب و آن عیب را نداشت به ما تهمت نمی ‏زد».
دو. این که ما می‏ خواهیم به شخصی تهمت بزنیم، ولی اوّل با غیبت، جاده را صاف می ‏کنیم؛ مثلاً می ‏گوییم: «فلانی چنین حرف زشتی را زد. اصلاً او آدم بد زبان و کینه توزی است».
4. سوء ظن، 5. حسد، 6. سخریه (میزان الحکمه، ج 7، ص 348، روایت 15229)
پس باید ابتدا غیبت را ریشه ‏یابی کنید، سپس با شیوه ‏های مناسب، ریشه غیبت را از بین ببرید.
ب. تفکر در آیات و روایات مذمت غیبت:
باید هر روز این آیات و روایات را به قصد پندگیری مطالعه کنید. هرگز گذرا و بی تأمل نگذرید؛ این مطالعه کم و مستمر، به مرور زمان، مذمت غیبت را از اعتقاد به باور تبدیل می ‏کند و وقتی باور آمد، جرأت بر غیبت یا از بین می ‏رود و یا کم می ‏گردد.
ج. تفکر در مرگ: بنابر روایات، اندیشیدن به مرگ، برای تهذیب و خودسازی بسیار سودمند است. انسان مرگ اندیش، نه تنها از گناه دست می‏ کشد، بلکه از تجملات و زواید دنیا نیز متنفر می‏ شود.
د. ترک زمینه غیبت: گاهی دوستان خاص، حرف‏هایی خاص، مجلسی خاص یا... زمینه غیبت کردن یا شنیدن آن را فراهم می‏ کنند. اگر نمی ‏توانید از غیبت نهی کنید و یا با زیرکانه مسیر حرف‏ها را عوض کنید، باید چنین محیط ‏هایی راترک کنید و گرنه غیبت کردن برایتان عادی می ‏شود.
ه. مراقبه و محاسبه: پیش از سخن گفتن بر آنچه می‏ خواهید بگویید، دقت و تأمل کنید اگر غیبت است، ترک کنید. این مراقبه را باید تا وقتی انجام دهید که غیبت ترک شود. شبانگاه به محاسبه بپردازید. اگر غیبتی از شما صادر نشده است، خدا را شاکر باشید و اگر ـ پناه بر خدا ـ غیبتی کرده ‏اید، هم برای خود و هم برای غیبت شونده استغفار کنید و دوباره تصمیم بر ترک غیبت بگیرید.
در آخر تأکید می‏ کنیم که این راهکارها را دقیقا به کار گیرید تا به نتیجه مطلوب برسید و گرنه بدون عمل بهترین راهکارها هم عقیم می ‏ماند.
در پایان چه خوب است برای این که شناخت بیشتری در زمینه این دو گناه داشته باشیم به نکات و مطالب زیر دقت کرده و خوب درباره آنها بیاندیشید:
غیبت و دروغ از گناهان کبیره است و کسی که اینها را ترک نمی‏ کند در واقع پایه اعتقاد او به توحید و معاد سست است؛ وگرنه چنانچه کسی معتقد باشد که همه چیز بشر در اختیار خداست و او با اندک اشاره‏ای می ‏تواند انسان را از هستی ساقط کند و نیز به همه کارها و گفتارهای وی آگاهی دارد و همه را ضبط می ‏کند. هم‏چنین در روز معاد به همه این اعمال رسیدگی می‏ کند و سر مویی از قلم نمی ‏افتد و برای گناهکاران واهل غیبت و دروغ عقوبت شدید آماده کرده است و... باز چگونه جرأت بر غیبت و دروغ پیدا می‏ کند؟!
در روایتی آمده است: غیبت از زنا بدتر است و وقتی علتش را از امام معصوم(ع) سؤال می‏ کنند، می‏فرماید: چون آدم زناکار با توبه بخشیده می‏ شود؛ ولی آدمی که غیبت می‏ کند تا رضایت آن شخص غیبت شده را فراهم نکند توبه او پذیرفته نمی ‏شود؛ مگر در جایی که اگر بخواهد رضایت طرف را حاصل کند، فساد بیشتری مثل خونریزی پیش آید که در این صورت لازم نیست به طرف بگوید؛ بلکه باید برای آن شخص طلب مغفرت کند. هم‏چنین در حدیثی آمده است: «آدمی که غیبت می‏ کند اگر با توبه و حاصل کردن رضایت صاحب غیبت بمیرد، آخرین کسی است که وارد بهشت می‏ شود و اگر بدون توبه بمیرد اولین کسی است که داخل جهنم می‏ شود».
در رابطه با دروغ نیز در روایت آمده است: «کلید همه گناهان دو چیز است: یکی دروغ و دیگری شراب». هم‏چنین از امام سؤال شد که آیا ممکن است مؤمن بعضی از گناهان مثل زنا، قمار و شراب‏خواری را انجام دهد؟ امام می‏ فرماید: بلی ممکن است. و وقتی سؤال می ‏شود که آیا ممکن است مؤمن دروغ بگوید؟ امام(ع) می‏فرمایند: نه ممکن نیست، برای این که دروغ‏گویی با ایمان به خدا سازگار نیست.
دروغ‏گویی نه تنها گناهی است که هر انسانی به فطرت خود آن را زشت می‏ شمارد و در نهایت موجب رسوایی انسان می‏شود. بلکه توفیق کسب ایمان را از انسان می ‏گیرد. حضرت علی(ع) در این مورد می ‏فرمایند: «بنده مزه ایمان را نمی ‏چشد مگر این که دروغ‏گویی را رها کند؛ چه دروغ جدی و چه شوخی» (اصول کافی ج 2 ص 340) می‏ توان گفت که انسان با شناخت عیب خود به نیمه راه درمان آن رسیده است.
ضمنا لازم به ذکر است مبارزه با رذائل اخلاقی نیازمند تلاش مضاعف و همیشگی است و به همین دلیل است که به آن جهاد اکبر گفته اند و هرگاه مرتکب غیبت یا دروغی شدید نباید احساس یأس و ناامیدی کنید و از توبه کردن و اظهار پشیمانی، مأیوس شوید زیرا خود این اظهار یأس، مشکل را مضاعف می کند، بنابراین نباید خسته شد و اگر پس از هر توبه ای مجددا ناخودآگاه و یا از روی غفلت دچار خلاف شدید توصیه شده ایم باز هم اظهار پشیمانی کنیم و از کرده خود توبه نماییم. انسان مؤمن کسی نیست که اصلا گناه نکند، مؤمن کسی است که اگر غفلتا گناهی مرتکب شد بلافاصله توبه کند.
آنچه در این باره باید بیشتر بر آن تأکید ورزیم آن است که؛ همه گناهان , در این دنیا قابل اصلاح و جبران و در نتیجه قابل بخشش و آمرزش الهی است در این میان نقش توبه در بازگشایی در سعادت و قرار گرفتن در مسیر حق و اصلاح عملکردهای غلط گذشته و گشودن دریچه امید به روی انسان بسیار اساسی است. بسیار می شود که از انسان در طول زندگی و به ویژه در آغاز تربیت و اصلاح نفس، لغزش هایی سر می زند، اگر درهای بازگشت به روی او بسته شود مأیوس می گردد و برای همیشه از راه می ماند و لذا در مکتب تربیتی اسلام، توبه به عنوان یک اصل تربیتی با اهمیت زیاد مطرح است و اسلام از تمام گنهکاران دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از این در وارد شوند.
حضرت سجاد(ع) در مناجات تایبین از مناجات های پانزده گانه (خمسه عشر) که در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی نیز آمده است به پیشگاه خداوند چنین عرضه می دارد:
خدایا! تو کسی هستی که دری به سوی عفوت بر روی بندگانت گشوده ای و نامش را توبه گذاشته ای و فرموده ای؛ بازگردید به سوی خدا و توبه خالص کنید. اکنون عذر کسانی که از ورود به این در بعد از گشایش آن غافل شوند چیست؟
در روایات به قدری بر مسأله توبه تأکید شده که در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: «ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما و فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد» (تفسیر نمونه، ج 24، ص 295).
و باز در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: «التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء؛ کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند مانند کسی است که مسخره می کند» (همان، ص 296).
امیدواریم با توجه به آنچه بیان شد بهتر و بیشتر بتوانید در مسیر رشد و کمال با موانع راه مجاهدت و تلاش کنید و از سالکین واقعی باشید.
eporsesh.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.