شنبه، 14 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

گاه گاه دچار این حس می شوم که تنها هستم در حالی که واقفم که تنها نیستم و دارای رب و دوستی می باشم برای رفع این مشکل چه کنم؟


پاسخ :
در این باره باید دانست که:
شما تنها فردی نیستید که از این گونه افکار مزاحم و تکراری رنج می‏ برید، بلکه افراد زیادی هستند که دچار این گونه افکار یا مشابه آن هستند؛ به خصوص در دوران نوجوانی و جوانی که از یک سو وابستگی انسان به خانواده و پدر و مادر کم می شود و از سوی دیگر هنوز دلبسته به خانواده جدید نشده است و از جهت روحی یک دوران معلق را می گذراند. علاوه بر این که در این دوران انسان روحیه سنت شکنی و اعتراض در او به اوج می رسد ولی این که شما سعی کرده‏ اید با چاره ‏جویی ‏های مختلف آن را درمان کنید، گام مهمی را برداشته‏ اید.
شرط اساسی کنترل و درمان این گونه افکار مزاحم، همکاری صمیمانه و نزدیک شماست؛ تا تدریجا بر آن مسلط شوید و از نفوذ آن افکار جلوگیری کنید. نباید گمان کرد که با اولین قدم و بدون پی‏گیری مستمر، می‏توان یک شبه، همه ‏ی آن افکار را از ذهن خود دور کرد.
آری واقعا گمشده انسان خدا است و تا انسان دریافت درست و حقیقی ‏ای از مبدأ و معبود خود نداشته باشد، دلش آرام نمی ‏گیرد. انسان به دنبال این حقیقت است که به نوعی حضور حق ‏تعالی را در زندگی خویش احساس نماید و از این که می‏ بیند در بسیاری از موارد قادر نمی باشد که حضور او را در زندگی خویش ادراک نماید، به شدت غمگین می‏ شود و احساس می ‏کند که از او دور افتاده است.
اصلی‏ ترین راه رسیدن به احساس حضور خداوند در زندگی، چیزی جز معرفت صحیح و تصور و شناخت حقیقی از حق ‏تعالی که همان هستی محض، فراگیری و یکدانه عالم است، نمی ‏باشد. با ادراک وجود حق ‏تعالی است که انسان درمی یابد او حقیقت تمامی زندگی است،حقیقت انسان است و حقیقت هر چیزی است که وجود دارد.
اگر این حقیقت را باور نماییم و ببینیم که حق‏ تعالی، همان هستی و وجودی است بر درون و بیرون ما احاطه دارد و هر چه که هست، هستی‏ اش از او وابسته به اوست و تأثیر هر چیز از سوی اوست، در این صورت است که حضورش را در تمامی زندگی احساس می ‏نماییم و همچون حضرت ابراهیم(ع) از مشکلات و حسدها و حسرت‏ ها نمی‏ هراسیم و گلستان شدن زندگی در میان آماج خطرات را به چشم مشاهده می ‏کنیم.
در هر صورت برای درمان غفلت اولین مرحله به تعبیر اصحاب سیرو سلوک «یقظه و بیداری از خواب غفلت و توجه به غافل بودن خویش» می‏ باشد. خوشبختانه شما این احساس را دارید که ان شأالله شروع خوب و مبارکی برایتان خواهد بود. پس از آن می ‏بایست انسان عزم خود را جزم کرده و تصمیم قاطع بگیرد همیشه تابع خواست خداوند بوده و همواره در صدد انجام تکالیف الهی باشد. چه در اموری عبادی و چه در امور اجتماعی و دیگر ابعاد زندگی. هر قدمی که بر می‏دارد و هر سخنی که می ‏گوید و هر برنامه ‏ای که دارد نخست ببیند آیا رضای خداوند در آن می‏ باشد یا نه والا از آن صرف نظر نماید. در حدیثی آمده است: «کمال در این است که انسان خواسته‏ هایش را در مسیر الهی قرار دهد و نیرویش را در جهت رضایت حضرتش صرف کند. در مرحله اول باید انسان خود را مقید به انجام واجبات و ترک محرمات نماید وپس از مدتی که بدین کار عادت کرد و انجام آن برایش آسان شده خود را مقید به انجام مستحبات و ترک مکروهات نماید و گرنه چنین تقیدی در قدم‏ های اولیه آثار سوئی به دنبال خواهد داشت. به هر حال رعایت تقوا و انجام تکالیف الهی در هر مرحله ‏ای خود زمینه ساز درک بیشتر و توفیق افزون‏تر و توجه و تقرب والاتری به ذات باری تعالی خواهد بود. چنان که در سوره «انفال آیه 29» آمده است: یا ایها الذین آمنوا ان تتقوالله یجعل لکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم ویغفر لکم و الله ذوالفضل العظیم؛ ای اهل ایمان! اگر پرهیزگار بوده و تقوای الهی پیشه کنید خداوند برای شما نیروی تشخیص حق از باطل قرار داده و بدی‏های شما را پوشانده و شما را بیامرزد و خداوند دارای فضل و رحمت بزرگ است. آری اگر قدم ‏های اولیه برداشته شود زمینه‏ ای برای دریافت برنامه ادامه مسیر فراهم می‏ شود. به قول شاعر:
گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای در راه نه و هیچ مترس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
و به تعبیر خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم: والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا؛ کسانی که در راه ما تلاش نمایند ما ایشان را به راه‏های خویش هدایت می‏کنیم، (عنکبوت، آیه 69).
برای تقویت این حرکت و رشد آن توجه به چند نکته لازم است:
1- پرهیز از مجالست و همنشینی با اهل دنیا و دور از معنویت. چه آن که از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمودند: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر می‏ شود و برای جبران آن روزی هفتاد مرتبه استغفار می ‏کنم». خداوند نیز در سوره «نجم آیه 29» می‏ فرماید: فاعرض عن من تولی عن ذکرنا ولم یردالا الحیوه الدنیا ؛ پس از کسانی که از یاد ما روی گرداندند و جز زندگی دنیا رانخواستند اعراض کن و روی بگردان.
2- محاسبه نفس که هر شب یا هر هفته و یا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسی نماید و به تعبیری به خود نمره بدهد. اگر کار شایسته ‏ای انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفیق را بخواهد و اگر مرتکب خلافی شده استغفار نموده و تصمیم بر ترک آن بگیرد.
3- بهره‏ گیری از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن. چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت می‏دهد و هم آشنایی با معارف آن (هرکسی در حد خودش حتی در حد ترجمه) موجب رشد روحی می ‏باشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخه‏ هایی است برای درمان دردها و مشکلات. گرچه در برداشت از آیات متشابه باید جانب احتیاط را پیشه کرد و آن را به اهلش واگذار نمود و گرنه ممکن است خود آن موجب گرفتاری گردد.
4- بهره‏ گیری از ثقل اصغر و ائمه هدا(ع) و توسل به ایشان. باید توجه داشت که توسل به حضرات معصومین(ع) هم خود توجه به حق تعالی و عالم ملکوت است و هم زمینه ساز بهره‏ گیری بیشتر از فیض ربوبی و کسب توفیقات بیشتر. بنابراین نمی‏ توان چنین پنداشت که به ائمه(ع) توسل داشته ‏ایم ولی جوابی نگرفته ‏ایم. زیرا همان توفیق توسل خود توجه به حق بوده است و مایه دوری از غفلت. پس خود جواب بوده است و چه بسا که همین روحیه کمال خواهی و به دنبال معنویت بودن از آثار و برکات همان توسلات باشد که باید ادامه یابد. چه بسیارندکسانی که از غفلت خود نیز غافلند و یا پس از توجه در صدد درمان بر نمی‏ آیند. از این رو باید سپاسگزار نعمت‏ها و معنویات به دست آمده بود و درخواست استمرار و افزایش آن را از خداوند داشت.
eporsesh.com


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.