پرسش :
جنگ ایران و عراق بر کشورهاى خاورمیانه و حامیان صلح اعراب و اسرائیل چه تأثیرى داشت؟
پاسخ :
پاسخ به این پرسش، نیازمند شناخت ساختار سیاسى منطقه خاورمیانه قبل از آغاز جنگ ایران و عراق است. قبل از آغاز جنگ، در بین کشورهاى عرب و غیر عرب جناح بندىهایى شده بود که کم و بیش تحت تأثیر رقابت دو ابر قدرت شوروى و آمریکا و همچنین چگونگى موضعگیرى در برابر مسئلهى فلسطین بود. در میان کشورهاى عربى، برخى چون سوریه، لیبى، الجزایر و عراق با داشتن گرایشهاى رادیکال، تا اندازهاى به ابر قدرت شوروى نزدیک بودند و از مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل ناراضى به نظر مىرسیدند و در نتیجه مخالف ادامهى مذاکرات صلح خاورمیانه بودند. در مقابل، گروه دیگرى از کشورهاى عربى همچون مصر، اردن و عربستان سعودى نظر مساعدى با تداوم گفت و گوهاى صلح اعراب و اسرائیل داشتند و با ایالات متحدهى آمریکا نیز پیمانهایى براى نزدیکى و همکارى به امضا رسانده بودند. ایران نیز پس از وقوع انقلاب اسلامى، همچون کشورهاى رادیکال عرب، مخالف مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل بود. البته مخالفت ایران بیش از آنکه ماهیت قومى و عربى داشته باشد، برخاسته از مواضع آرمان گرایانه و اسلام خواهانه و ظلم ستیزى بوده است. قطع رابطه ایران و آمریکا در فرودین 1359، ایران را در پیشانى جناح ضد آمریکایى کشورهاى منطقه قرار داد.
با آغاز جنگ ایران و عراق، آمریکا تلاش نمود که با ایجاد روابط سیاسى، عراق را در بلوک غرب جذب کرده و این کشور را وارد بلوک طرفدار غرب و میانهروى اعراب سازد. براى همین دو کشور آمریکا و عراق از سال 1980 تقریبا در همه سطوح روابط عادى خود را آغاز کردند و سرانجام پس از 21 سال قطع رابطهى رسمى، دو کشور در 27 نوامبر 1984 روابط رسمى برقرار ساختند. خصومت مشترک آمریکا و عراق با ایران باعث شد دو کشور به هم نزدیک شوند و در نتیجه موازنهى قوا در منطقه دچار تحولاتى گردد. عراق در چارچوب سیاستهاى آمریکا به بلوک میانهروى اعراب یعنى اردن، مصر، عربستان سعودى و دیگر کشورهاى عرب خلیج فارس و جناح فتح سازمان آزادىبخش فلسطین پیوست و بر عکس گذشتهى خود، روابطش را با شوروى کاهش داد و مهمتر از همه از کوششهاى صلح خاورمیانه (اعراب و اسرائیل) حمایت کرد.
هر چند که ایالت متحده نتوانست عراق را به طور کامل جذب بلوک غرب کند، ولى این تغییر موضع، از بلوک شرق به بلوک غرب به طور نسبى در طول جنگ ادامه داشت. بدین صورت که عراق در ازاى همراهى با کشورهاى میانهروى عرب و حمایت از گفت و گوهاى صلح اعراب و اسرائیل، توانست حمایت آمریکا را در طول جنگ با ایران کسب کند.
از دیگر آثار جنگ عراق علیه ایران در منطقهى خاورمیانه، تأسیس شوراى همکارى خلیج فارس است. کشورهاى کوچک سواحل جنوبى خلیج فارس در چارچوب سیاستهاى آمریکا و بر اثر تبلیغات مداوم رژیم بعثى مبنى بر اینکه از سوى ایران در معرض تهدید هستند، مبادرت به تأسیس این شورا نمودند. گذشت زمان نشان داد اولا، خطر اصلى براى این کشورها، نه ایران، بلکه عراق است که با حمله به کویت در سال 1990 اثبات شد. ثانیا، مشخص شد که چنین اتحادى هرگز توانایى دفع یک تجاوز نظامى که یک قدرت بزرگترى در منطقه تحمیل کند، نخواهد داشت.
در هر حال، جنگ ایران و عراق مدتها مسئلهى اعراب و اسرائیل را تحت الشعاع قرار داد و اسرائیل نیز از این فرصت سود جست و جنوب لبنان را به اشغال خود در آورد. در این بین تنها ایران بود که با حمایت از مبارزان فلسطینى به کمک مردم و دولت لبنان شتافت و بر ضرورت کمک دولتهاى منطقه به مردم فلسطین و لبنان براى مقابله با اسرائیل، تأکید مىکرد.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
پاسخ به این پرسش، نیازمند شناخت ساختار سیاسى منطقه خاورمیانه قبل از آغاز جنگ ایران و عراق است. قبل از آغاز جنگ، در بین کشورهاى عرب و غیر عرب جناح بندىهایى شده بود که کم و بیش تحت تأثیر رقابت دو ابر قدرت شوروى و آمریکا و همچنین چگونگى موضعگیرى در برابر مسئلهى فلسطین بود. در میان کشورهاى عربى، برخى چون سوریه، لیبى، الجزایر و عراق با داشتن گرایشهاى رادیکال، تا اندازهاى به ابر قدرت شوروى نزدیک بودند و از مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل ناراضى به نظر مىرسیدند و در نتیجه مخالف ادامهى مذاکرات صلح خاورمیانه بودند. در مقابل، گروه دیگرى از کشورهاى عربى همچون مصر، اردن و عربستان سعودى نظر مساعدى با تداوم گفت و گوهاى صلح اعراب و اسرائیل داشتند و با ایالات متحدهى آمریکا نیز پیمانهایى براى نزدیکى و همکارى به امضا رسانده بودند. ایران نیز پس از وقوع انقلاب اسلامى، همچون کشورهاى رادیکال عرب، مخالف مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل بود. البته مخالفت ایران بیش از آنکه ماهیت قومى و عربى داشته باشد، برخاسته از مواضع آرمان گرایانه و اسلام خواهانه و ظلم ستیزى بوده است. قطع رابطه ایران و آمریکا در فرودین 1359، ایران را در پیشانى جناح ضد آمریکایى کشورهاى منطقه قرار داد.
با آغاز جنگ ایران و عراق، آمریکا تلاش نمود که با ایجاد روابط سیاسى، عراق را در بلوک غرب جذب کرده و این کشور را وارد بلوک طرفدار غرب و میانهروى اعراب سازد. براى همین دو کشور آمریکا و عراق از سال 1980 تقریبا در همه سطوح روابط عادى خود را آغاز کردند و سرانجام پس از 21 سال قطع رابطهى رسمى، دو کشور در 27 نوامبر 1984 روابط رسمى برقرار ساختند. خصومت مشترک آمریکا و عراق با ایران باعث شد دو کشور به هم نزدیک شوند و در نتیجه موازنهى قوا در منطقه دچار تحولاتى گردد. عراق در چارچوب سیاستهاى آمریکا به بلوک میانهروى اعراب یعنى اردن، مصر، عربستان سعودى و دیگر کشورهاى عرب خلیج فارس و جناح فتح سازمان آزادىبخش فلسطین پیوست و بر عکس گذشتهى خود، روابطش را با شوروى کاهش داد و مهمتر از همه از کوششهاى صلح خاورمیانه (اعراب و اسرائیل) حمایت کرد.
هر چند که ایالت متحده نتوانست عراق را به طور کامل جذب بلوک غرب کند، ولى این تغییر موضع، از بلوک شرق به بلوک غرب به طور نسبى در طول جنگ ادامه داشت. بدین صورت که عراق در ازاى همراهى با کشورهاى میانهروى عرب و حمایت از گفت و گوهاى صلح اعراب و اسرائیل، توانست حمایت آمریکا را در طول جنگ با ایران کسب کند.
از دیگر آثار جنگ عراق علیه ایران در منطقهى خاورمیانه، تأسیس شوراى همکارى خلیج فارس است. کشورهاى کوچک سواحل جنوبى خلیج فارس در چارچوب سیاستهاى آمریکا و بر اثر تبلیغات مداوم رژیم بعثى مبنى بر اینکه از سوى ایران در معرض تهدید هستند، مبادرت به تأسیس این شورا نمودند. گذشت زمان نشان داد اولا، خطر اصلى براى این کشورها، نه ایران، بلکه عراق است که با حمله به کویت در سال 1990 اثبات شد. ثانیا، مشخص شد که چنین اتحادى هرگز توانایى دفع یک تجاوز نظامى که یک قدرت بزرگترى در منطقه تحمیل کند، نخواهد داشت.
در هر حال، جنگ ایران و عراق مدتها مسئلهى اعراب و اسرائیل را تحت الشعاع قرار داد و اسرائیل نیز از این فرصت سود جست و جنوب لبنان را به اشغال خود در آورد. در این بین تنها ایران بود که با حمایت از مبارزان فلسطینى به کمک مردم و دولت لبنان شتافت و بر ضرورت کمک دولتهاى منطقه به مردم فلسطین و لبنان براى مقابله با اسرائیل، تأکید مىکرد.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ