پرسش :
از یک طرف دانشمندان ما، در عرفان و اخلاق اسلامى با تمسک به روایاتى از قبیل «ان الله خلق الارواح قبل الاجساد»1 در پى اثبات ازلیت روح اند، از طرف دیگر، فلاسفه «جسمانیة الحدوث» و «روحانیة البقاء» را در مورد روح مطرح مىکنند، این ادعاها چگونه با یکدیگر سازگار است؟ آیا طرح مباحث ارزشى در اسلام، مبتنى بر حل اختلاف در این دیدگاه ها نیست؟
پاسخ :
همانگونه که در سئوال اشاره شده، در این مبحث اختلافات زیادى موجود است. یک بحث این است که آیا اصولا روح در آغاز پیدایش مجرد است یا اینکه مادى است و به تدریج مجرّد مىشود آنگونه که مرحوم صدرالمتألهین و اکثر شاگردان و پیروان مکتب ایشان پذیرفتهاند ـ یا اینکه روح از اول پیدایش هم مجرد بوده است که در میان همین دسته نیز که قائل به تجرد روح در ابتداى خلقت آنند، اختلافاتى از این قبیل وجود دارد که: آیا حادث است و مجرد یا قدیم است و مجرد. ابن سینا و گروهى دیگر، روح را حادث و مجرد مىدانند، ولى گروه دیگرى آن را قدیم و مجرد مىدانند. مرحوم صدرالمتألهین در مقام جمع بین اقوال مختلف، معتقد است که روح داراى دو مرتبه است 1. مرتبه عقلانیت و تجرد کامل به اعتقاد ایشان در آن مرتبه تمامى ارواح به صورت بسیط وجود داشتهاند 2. مرتبه نفسانیت، یعنى مرتبه تنزل یافتهاى از روح که به بدن تعلق مىگیرد. روح در ابتدا مادى است و به تدریج تکامل پیدا کرده و بر اثر تکامل، مجرد مىشود. در بیانات عارف مشربان هم این موضوع زیاد مشاهده مىشود که روح را به «سیمرغ بلندپرواز» یا «مرغ باغ ملکوت» تشبیه مىکنند که آزادى و سعادت خود را تنها وقتى بدست مىآورد که بدن را رها کند و به عالمى که از آنجا آمده است بازگردد. به هر حال، پاسخ این است که در این مورد نظر قطعى وجود ندارد، حتى کسانى که روح را «جسمانیة الحدوث» مىدانند،خلق ارواح را به معناى دیگرى مقدّم بر خلق اجساد مىدانند امّا نه به معناى تقدّم زمانى.
تبیین مبانى ارزشى اسلام، ابتنائى بر حل این نظریات ندارد. هر کدام از این نظریات را که پذیرفته باشیم، با توجه به جهات مشترک بین تمامى آنها، ممکن است بحثهاى ارزشى اسلام را به طور منطقى تبیین کنیم؛ مثلاً آنچه از مبحث روح در بحث ارزشها دخالت دارد تنها، جریان بعد از حدوث آن، تعلق گرفتن به بدن و کیفیت تکامل آن است، اما اینکه قبل از آن چه بوده و تقدم رتبى یا زمانى داشته نقش اساسى در تبیین این نظریه ندارد، البته هر کسى که جانبى از اختلافات را بپذیرد، بر همان اساس تبیینى از ارزشها خواهد داشت و چنین نیست که اگر نظریه خاصى را نپذیرد قادر به تبیین دستگاه ارزشى اسلام نباشد.
پی نوشت:
1ـ ان اللّه خلق الارواح قبل الاجساد باَلفَىْ عام. بحارالانوار، جلد 8، باب42، صفحه 308، روایت 74.
منبع:پیش نیازهای مدیریت اسلامی ، آیت الله محمدتقی مصباح ، قم : موسسه آموزشی امام خمینی 1367
همانگونه که در سئوال اشاره شده، در این مبحث اختلافات زیادى موجود است. یک بحث این است که آیا اصولا روح در آغاز پیدایش مجرد است یا اینکه مادى است و به تدریج مجرّد مىشود آنگونه که مرحوم صدرالمتألهین و اکثر شاگردان و پیروان مکتب ایشان پذیرفتهاند ـ یا اینکه روح از اول پیدایش هم مجرد بوده است که در میان همین دسته نیز که قائل به تجرد روح در ابتداى خلقت آنند، اختلافاتى از این قبیل وجود دارد که: آیا حادث است و مجرد یا قدیم است و مجرد. ابن سینا و گروهى دیگر، روح را حادث و مجرد مىدانند، ولى گروه دیگرى آن را قدیم و مجرد مىدانند. مرحوم صدرالمتألهین در مقام جمع بین اقوال مختلف، معتقد است که روح داراى دو مرتبه است 1. مرتبه عقلانیت و تجرد کامل به اعتقاد ایشان در آن مرتبه تمامى ارواح به صورت بسیط وجود داشتهاند 2. مرتبه نفسانیت، یعنى مرتبه تنزل یافتهاى از روح که به بدن تعلق مىگیرد. روح در ابتدا مادى است و به تدریج تکامل پیدا کرده و بر اثر تکامل، مجرد مىشود. در بیانات عارف مشربان هم این موضوع زیاد مشاهده مىشود که روح را به «سیمرغ بلندپرواز» یا «مرغ باغ ملکوت» تشبیه مىکنند که آزادى و سعادت خود را تنها وقتى بدست مىآورد که بدن را رها کند و به عالمى که از آنجا آمده است بازگردد. به هر حال، پاسخ این است که در این مورد نظر قطعى وجود ندارد، حتى کسانى که روح را «جسمانیة الحدوث» مىدانند،خلق ارواح را به معناى دیگرى مقدّم بر خلق اجساد مىدانند امّا نه به معناى تقدّم زمانى.
تبیین مبانى ارزشى اسلام، ابتنائى بر حل این نظریات ندارد. هر کدام از این نظریات را که پذیرفته باشیم، با توجه به جهات مشترک بین تمامى آنها، ممکن است بحثهاى ارزشى اسلام را به طور منطقى تبیین کنیم؛ مثلاً آنچه از مبحث روح در بحث ارزشها دخالت دارد تنها، جریان بعد از حدوث آن، تعلق گرفتن به بدن و کیفیت تکامل آن است، اما اینکه قبل از آن چه بوده و تقدم رتبى یا زمانى داشته نقش اساسى در تبیین این نظریه ندارد، البته هر کسى که جانبى از اختلافات را بپذیرد، بر همان اساس تبیینى از ارزشها خواهد داشت و چنین نیست که اگر نظریه خاصى را نپذیرد قادر به تبیین دستگاه ارزشى اسلام نباشد.
پی نوشت:
1ـ ان اللّه خلق الارواح قبل الاجساد باَلفَىْ عام. بحارالانوار، جلد 8، باب42، صفحه 308، روایت 74.
منبع:پیش نیازهای مدیریت اسلامی ، آیت الله محمدتقی مصباح ، قم : موسسه آموزشی امام خمینی 1367