شنبه، 28 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چرا مردم امروز (نسل سوم انقلاب) که نه در اصل انقلاب بوده‌اند و نه در تأیید یا ردّ قانون دخالت داشته‌اند باید از قانون اساسی 33 سال پیش که توسط آباء واجدادشان مورد تأیید قرار گرفته تبعیت کنند آیا این همان تبعیت مذموم در قرآن نمی‌باشد؟


پاسخ :
قبل از اینکه به پاسخ بپردازیم توجه این نکته لازم است که پیروی از دیگران دو گونه است 1 . پیروی ممدوح و پسندیده 2 . پیروی مذموم و ناپسند، پیروی ممدوح، پیروی آگاهانه و عادلانه و براساس علم و شناخت صحیح از رفتار دیگران است مصداق آیه شریفه «الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله واولئک هم اولو الالباب »[1] کسانی که سخنان را می‌شنوند و از بهترین و نیکوترین آن پیروی می‌کند اینها کسانی هستند که خداوند آنها را هدایت نموده و اینها صاحبان عقل هستند و لذا حضرت یوسف فرمودند: «و اَتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائی ابراهیمَ و اسحاقَ و یَعقوب ما کانَ اَن نُشرِکَ بِالله مِنْ شَئٍ»[2] من پیروی کردم از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب،‌در آیین ما نباید چیزی را با خدا شریک گردانیم، بنابراین تبعیت و پیروی از آنجا که همراه با شناخت و آگاهی است نه تنها مذموم نیست بلکه بسیار پسندیده و در نزد عقلاء پذیرفته است. مراجعه به دکتر متخصص و مراجعه به مجتهد در مسائل دین و پذیرش سخنان آنها و پیروی از آنان از مصدایق پیروی پسندیده است.
اما پیروی مذموم، پیروی غیر آگاهانه و بدون شناخت صحیح و تنها براساس حدس و گمان از رفتار دیگران است مصداق آیه شریفه: «و اِذا قیلَ لَهُمُ اتًَّبِعوا ما اَنزَلَ‌ الله قالوا بَل نتّبع ما الفینا عَلَیه آباءَنا اَوَلَو کان اباءهُم لایعقلونَ شَیئاً و لا یَهتَدونَ»[3] و هنگامی که به آنها گفته می‌شود که از آنچه خداوند نازل فرمود پیروی کنید می‌گویید ما پیروی می‌کنیم از آنچه که پدرانمان را بر آن یافته‌ایم. آیا نه اینکه پدرانشان تعقل نکردند و بر هدایت نبودند. بنابراین آنچه از نظر اسلام پذیرفته نیست پیروی از رفتار دیگران بدون شناخت و آگاهی لازم و تنها براساس گمان یا برخی تعصبات بیجا است اما پیروی عالمانه و همراه با شناخت صحیح و از روی تفکر و علم در اسلام پذیرفته شده است.
با توجه به این نکته، در جواب این سؤال عرض می‌کنیم که قانون اساسی شالودة سیستم حکومت هر کشور و چارچوب و اساس حقوق آن محسوب می‌شود که متضمن آرمانها، اهداف و معیارهای ارزشی حاکم بر آن جامعه است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز مبیّن نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران براساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می‌باشد و ساحت سیاسی کشور و اصول و اهداف انقلاب اسلامی ایران به روشنی در آن تبیین شده است به گونه‌ای که نگاهی گذرا به اصول قانون اساسی کافی است که هر ناظر منصفی را به جامعیت و اتقان آن معترف سازد به عنوان نمونه در اصل سوم قانون اساسی چنین آمده است «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف [خود] همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد از جمله : 1. ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان وتقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی. 2 . بالا بردن سطح آگاهی‌های عمومی در همه‌ زمینه‌ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه‌های گروهی و وسایل دیگر. 3 . آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی. 4 . تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه‌های فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان. 5 . طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب.
6 . محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی. 7 . تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون. 8 . مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی،‌اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش. 9 . رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه‌های مادی و معنوی. 10 . ایجاد نظم اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور 11 . تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور 12. پی‌ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه. 13 . تأمین خودکفایی در علوم و فنون و صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها 14 .تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضائی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون 15 . توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم. 16 . تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی‌دریغ از مستضعفان جهان» براستی درج این اصل، به تنهایی ضامن سعادت دنیوی و اخروی ما و فرزندان ما خواهد بود. بنابراین هر چند نسل امروز انقلاب در زمان تصویب این قانون اساسی نبوده‌اند اما از آنجا که این قانون اساسی توسط کارشناسان حقوقی و فقیهان دین‌شناس تدوین شده پیروی از آن، پیروی از روی شناخت و آگاهی خواهد بود و نه براساس حدس و گمان،‌نسل امروز هم اگر قانون اساسی حاضر را با نگاهی منصفانه و و جدانی بیدار ببیند به یقین این قانون را مترقّی‌ترین قانون اساسی دنیا و تضمین‌کننده سعادت نسل امروز و نسل‌های فردا خواهد دانست. مقام معظم رهبر فرمودند: «قانون اساسی میثاق بزرگ‌ ملی و دینی و انقلابی ماست اسلام ـ که همه چیز ما اسلام است ـ در قانون اساسی تجسم و تبلور پیدا کرده است.»[4] و نیز فرمودند: «اگر یک حرکت تاریخی همچون انقلاب اسلامی شعارهایش بر نیازهای ذاتی انسان نظیر عدالت‌خواهی، استقلال، آزادی واقعی، مبارزه و فساد و تبعیض و دفاع از مظلوم مبتنی باشد به شرط آن که مسئولان و مردم به وظایف خود عمل کنند هیچ‌گاه پیر نخواهند شد و همواره جوان و پویا و پرنشاط خواهد بود.»[5] بله، اگر این قانون اساسی با مبانی دینی مردم ناسازگار بود، اگر حق مردم را نادیده گرفته بود اگر استقلال این ملت را نادیده گرفته بود و اگر برخلاف مصالح دینی و ملی بود و اگر .... نباید چنین قانونی مورد پذیرش نسل امروز قرار می‌گرفت و پیروی از چنین قانونی مذموم بود اما وقتی قانون اساسی منطقی و حکیمانه ای تمامی نیازها و حقوق افراد جامعه و مصالح آنان را مورد بررسی قرار داده است و با اتقان کامل ساخت سیاسی کشور را به روشنی مشخص ساخته است چگونه می‌توان آن را نپذیرفت و از آن پیروی نکرد؟ و کدام عقل سلیمی این امر را می‌پذیرد؟
البته ناگفته نماند که از آنجا که احتمال وجود نقص و اشکال در قانون اساسی موجود به کلی منتفی نیست و ممکن است با گذشت زمان اشکالاتی مطرح شود در همان قانون اولیه راهکاری برای بررسی و اصلاح قانون اساسی در نظر گرفته شده بود و این قانون با این راهکار پاسخگوی تمام زمانها و تمام نسل‌ها خواهد بود کما اینکه در سال 1368 و به دنبال وجود پاره‌ای نقایص و اشکالات قانون اساسی مورد بازنگری قرار گرفت و در همه پرسی 6 مراداد 1368 به تصویب عموم رسید البته در ذیل این اصل آمده است که «محتوای اصل مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات براساس موازین اسلامی و پایه‌های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز ادارة کشور با اتکا به آراء عمومی دین و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است» این بدان جهت است که این اصل مبنای نظام و قانون اساسی را تشکیل می‌دهد و کلیت نظام و قانون اساسی در این اصول گنجانده شده و اساساً انقلاب اسلامی ایران بخاطر رسیدن به این اصل و اهداف بوده است و لذا تغییر در این اصول و عدم پذیرش آنها به معنای تغییر در ماهیت نظام اسلامی و قانون اساسی است که به هیچ وجه قابل قبول نیست.
بنابراین پیروی و تبعیت از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که براساس معیارها و اصول اسلامی و با دقت و کارشناسی لازم انجام گرفته است و تمام نیازها و مصالح جامعه اسلامی را برای تمام زمانها در نظر گرفته است تضمین‌کنندة سعادت جامعه اسلامی خواهد بود،‌پیروی آگاهانه و منطقی است که نه تنها برای نسل امروز بلکه برای تمامی نسل‌های آینده لازم و راهگشای مشکلات خواهد بود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
ـ عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج 1، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1377، ص 153 تا 588.
ـ سید جلال الدین مدنی، حقوق اساسی و نهادهای سیاسی جمهوری اسلامی، نشر همراه، تهران، 70.
پاورقی ها:
[1] . سوره زمر، آیه 18.
[2] . سوره یوسف،‌آیه 38.
[3] . سوره بقره، آیه 170.
[4] . اصلاحات در کلام رهبر، دفتر پژوهشهای فرهنگی، قم، انتشارات ظفر، ص 33، بیانات مقام معظم رهبری در جمع کارگزاران نظام، 19 / 4 / 79.
[5] . روزنامه جمهوری اسلامی، 19 / 5 / 81.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.