پرسش :
لطفا این حدیث را شرح دهید. امام صادق علیه السّلام فرمودند: ما اَقبَحَ لِلمُؤمِنِ اَن تَکُونَ لَهُ رَغبَهٌ تُذِلُّهُ؛ چه زشت است برای مؤمن که رغبت و خواسته ای داشته باشد که او را ذلیل و خوار کند. (1)
پاسخ :
شرح حدیث:
در کیمیای سعادت آمده است:
«بدان که طمع، از اخلاق ذمیمه است و قطع نظر از مذلّتی که در اوّل طمع باشد و از خجلتی که در آخر کار باشد... هر که به کسی طمع کرد، باید با وی نفاق ورزد و بر استخفاف وی صبر کند و بر باطل وی تن در دهد...». این گوشه ای از زیان های طمع است.
رغبت، خواسته و آرزو، آدمی را حقیر و ذلیل می کند. امّا، کسی که خواسته هاش محدود است، دچار زبونی نمی شود.
افراد طمع کار، خواسته های سیری ناپذیر دارند.
اهل قناعت، اهل هوس، حرص و آز نیستند.
گر با خردی، تو حرص را بنده مشو
در پای طمع، خوار و سرافکنده مشو
آزاد، کسی است که اسیر خواسته های دل نمی شود.
فرض کنید، کسی علاقه بسیار به سفره های چرب و نرم دارد و اسیر شکم است و اگر در جایی یک وعده غذای چرب، همراه با خفّت و خواری، سبک شدن و اهانت دیدن باشد، باز هم می رود و این، مصداق همان رغبتی است که او را ذلیل می کند.
قصّابی به حضرت علی(علیه السلام) گفت: یا علی! گوشتهای خوبی دارم، ببرید. حضرت فرمود: پول به همراه ندارم. گفت: نسیه ببر. بعداً پولش را می دهی. امام علی(علیه السلام) فرمود: اگر به شکمم بدهکار باشم، بهتر از آن است که به قصّاب بدهکار باشم.
طمع بسیار کردن خواری آرد
نتیجه خواریش غمخواری آرد
مدار از کس طمع، هر دم به چیزی
شود خوار از توقّع، هر عزیزی(2)
پی نوشت:
1. کافی، ج2، ص320
2. ناصرخسرو.
منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
شرح حدیث:
در کیمیای سعادت آمده است:
«بدان که طمع، از اخلاق ذمیمه است و قطع نظر از مذلّتی که در اوّل طمع باشد و از خجلتی که در آخر کار باشد... هر که به کسی طمع کرد، باید با وی نفاق ورزد و بر استخفاف وی صبر کند و بر باطل وی تن در دهد...». این گوشه ای از زیان های طمع است.
رغبت، خواسته و آرزو، آدمی را حقیر و ذلیل می کند. امّا، کسی که خواسته هاش محدود است، دچار زبونی نمی شود.
افراد طمع کار، خواسته های سیری ناپذیر دارند.
اهل قناعت، اهل هوس، حرص و آز نیستند.
گر با خردی، تو حرص را بنده مشو
در پای طمع، خوار و سرافکنده مشو
آزاد، کسی است که اسیر خواسته های دل نمی شود.
فرض کنید، کسی علاقه بسیار به سفره های چرب و نرم دارد و اسیر شکم است و اگر در جایی یک وعده غذای چرب، همراه با خفّت و خواری، سبک شدن و اهانت دیدن باشد، باز هم می رود و این، مصداق همان رغبتی است که او را ذلیل می کند.
قصّابی به حضرت علی(علیه السلام) گفت: یا علی! گوشتهای خوبی دارم، ببرید. حضرت فرمود: پول به همراه ندارم. گفت: نسیه ببر. بعداً پولش را می دهی. امام علی(علیه السلام) فرمود: اگر به شکمم بدهکار باشم، بهتر از آن است که به قصّاب بدهکار باشم.
طمع بسیار کردن خواری آرد
نتیجه خواریش غمخواری آرد
مدار از کس طمع، هر دم به چیزی
شود خوار از توقّع، هر عزیزی(2)
پی نوشت:
1. کافی، ج2، ص320
2. ناصرخسرو.
منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)