دیر یا زود، همه احساسات منفی به یک احساس منتهی می شوند:«عصبانیت». نهایت احساس منفی، عصبانیت است.
 
چکیده :  احساسات منفی شما را رنج می دهند و موجب از دست دادن بسیاری از عوامل موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی می شوند. به خودتان نگیرید و حساسیت را کنار بگذارید تا راه رهایی از این احساسات مخرب را بدانید.

تعداد کلمات 1206 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه


قضاوت کردن

چهارمین دلیل احساسات منفی، قضاوت کردن یا تمایل به ارزیابی منفی دیگران است. وقتی دیگران را قضاوت کنید ، همواره آن ها را مقصر خواهید دانست. مقصر دانستن دیگران، توجیهی برای عصبانیت، تنفر و احساسات منفی شما نسبت به آن ها می شود.
 در انجیل متی 1:7 آمده است:«حکم نکنید تا بر شما حکم نشود». با قضاوت دیگران، برای خود احساسات منفی و ناراحتی ایجاد می کنید. از هر میزانی که برای سنجش دیگران استفاده کنید برای قضاوت خودتان به کار خواهد رفت. وقتی در مورد دیگران قضاوت می کنید، خود را در وضعیت بالاتری نسبت به آنها قرار می دهید، آنها را پایین تر از خودتان می بینید، که این عمل اغلب باعث برانگیختن واکنش های منفی دیگران می شود.
اگر طرف مقابل را داوری نکنید، نمی توانید از آن شخص عصبانی شوید. فقط هنگامی می توانید عصبانی شوید که برای خودتان توجیه کنید که طرف مقابل کاری کرده یا حرفی زده (یا نتوانسته کاری را درست انجام بدهد)، که باعث آسیب شما شده است.
برای حذف قضاوت از زندگی خود، از هم اکنون تصمیم بگیرید دیگران را در هیچ موردی قضاوت نکنید. انجام اینکار در ابتدا بسیار مشکل است، اما با تمرین راحت تر خواهد شد. فقط به خودتان یادآوری کنید که همه مردم مستحق زندگی با روش و منش خودشان هستند.
 

خود فریبی

خودفریبی، یعنی با یک توضیح قابل قبول اجتماعی بخواهید روی یک رفتار غیرقابل قبول سرپوش قرار دهید و آن را با دلیل موجه بدانید. جان آساراف این ها را «دروغ های منطقی» می خواند.
اغلب مردم به دلیل عزت نفس پایین و شخصیت ضعیف، نمی توانند اقرار کنند کاری که کرده اند یا حرفی که زده اند نادرست و غیرمنطقی است. حتی بدترین مجرمان، احساس می کنند که بی گناه هستند و صرفا قربانی کسی، چیزی و یا جامعه شده اند. آنها سعی دارند رفتارشان را منطقی جلوه دهند.
پیتر اوسپنسکی، توضیح می دهد که تقریبا همه تلخ کامی ها ناشی از «ابراز احساسات منفی» است. صحبت مدام در مورد شرایط منفی و احیای آنها، احساسات منفی را زنده و روبه رشد نگه می دارد. از این رو، احساسات منفی مانند آتش سوزی در یک بوته زار است که با جرقه کوچکی شروع می شود و به سرعت پخش می شود و غیر قابل کنترل می شود.
اما اگر جرقه روی بوته ای خشک بیافتد و فورا خاموشش کنید، هیچ آتش سوزی اتفاق نمی افتد. همینطور اگر احساسات منفی را در لحظه شروع، متوقف کنید، مانند همان آتش کوچک، به سرعت خاموش می شود و هیچ خسارت و خرابی به بار نمی آورد.
 

عصبانیت : اصلی ترین احساس منفی

دیر یا زود، همه احساسات منفی به یک احساس منتهی می شوند:«عصبانیت». نهایت احساس منفی، عصبانیت است. سرانجام ترس ، تردید، حسادت، غبطه و تنفر به عصبانیت تبدیل می شود. این عصبانیت یا به درون تان جاری می شود و جسم و روح شما را بیمار می کند یا به بیرون جاری می شود که باعث سستی و خراب شدن روابط شما با دیگران می شود.
تمام افراد ناکام، عصبانی هستندافسردگی عصبانیتی است که به درون جاری شده و به دلیل عدم توانایی شخص در بیان راحت و صادقانه احساسات به وجود می آید. این حالت، اغلب با احساس عزت نفس پایین و ناامیدی شروع می شودخشم نوعی عصبانیت است که به بیرون جاری می شود و به صورت درگیری لفظی یا فیزیکی با افراد دیگر برای کاری که انجام داده اند یا انجام نداده اند بروز می کند.
هدف اصلی مشاوره های روانشناسی، کمک به افراد برای تجزیه و تحلیل و درک تجربه های گذشته است تا احساسات منفی بازدارنده را رها کنند. اغلب افراد هنگام تلاش برای درک علت عصبانیت، کشف می کنند که این عصبانیت ها از آزردگی ناشی شده اند. آنها وقتی قبول کنند که حرف یا رفتار دیگران باعث شده فکر کنند که آزرده شده اند، رها کردن عاملی که خشم را زنده نگه داشته و تغذیه می کند آسان تر می شود.
 

ریشه عصبانیت

علت اصلی عصبانیت این احساس است که کسی به ما حمله کرده، آسیب رسانده، سواستفاده کرده یا حرص ما را در آورده است. عصبانیت، همیشه ریشه در حالت تدافعی دارد. هم عصبانیت و هم ترس، باعث عقب نشینی شخص برای حفاظت از خود یا حمله به طرف مهاجم می شودیکی از بدترین جنبه های عصبانیت این است که هرچه آنرا بیشتر بروز دهیم، شبیه آتشی غیرقابل کنترل، بیشتر می شود. واقعیت این است که هرچه عصبانی تر شویم، بیشتر آسیب می بینیم.
ابراز خشم، خیلی زود تبدیل به عادت می شود. شخص ناخشنود به جایی می رسد که کوچکترین مورد، باعث انفجار عصبانیتش می شود. او اغلب زندگی را با عصبانیت می گذراند. پس از مدتی این احساسات و ابراز عصبانیت، تبدیل به شیوه معمول تفکر و احساس می شود و عادی به نظر می رسد.
دلیل ماندن در وضعیت عصبانی این است که شخص، نیاز دارد کسی آسیب وارده را تایید و نارحتی اش را درک کند. وقتی پای صحبت فردی می نشینید که درباره عامل عصبانیت و ناراحتی اش حرف می زند، شاید بهترین کار گفتن این حرف باشد «من کاملا می فهمم چه احساسی دارید، اگر من هم در شرایط شما بودم، چنین احساسی داشتم». ابراز همدردی یکی از سریع ترین راه ها برای فرونشاندن عصبانیت است. زمانی که افراد حس می کنند ناراحتی شان توسط فرد دیگر درک می شود، بهبود آغاز می شود.
 

محوریت سرزنش

ریشه عصبانیت ملامت کردن است. سرزنش خود یا دیگران برای کاری که انجام شده یا انجام نشده باعث تولید احساسات منفی می شود.
در حقیقت، نمی توان احساسی منفی را برای مدتی طولانی حفظ کرد، مگر این که بتوانید فرد یا چیزی را مقصر عصبانیت خود بدانید. درست همانند خاموش کردن یک چراغ، لحظه ای که دست از ملامت بردارید، احساس منفی بی درنگ متوقف می شود.
پادزهر احساسات منفی آنقدر ساده و موثر است که انکارناپذیر است. افرادی که سال ها منفی، عصبانی و ناکام بوده اند، می توانند احساسات منفی خود را به صورت آنی با تصمیمی ساده و قدرتمند از بین ببرند:تصمیم به پذیرفتن مسئولیت.
 

شما مسئول هستید

از آنجایی که همه احساسات منفی، ریشه در ملامت و سرزنش دارند، راه حل ساده است:به جای ملامت دیگران، مسئولیت شرایط را بپذیرید. وقتی مسئولیت کامل شرایط را می پذیرید، همانند ترمز کردن، احساسات منفی متوقف می شود. غیرممکن است که مسئولیت وضعیتی را بپذیرید و از آن شرایط عصبانی و ناراحت باشید. قبول مسئولیت، همه احساسات منفی مربوط به یک وضعیت/شخص را از بین می برد و کنترل احساسات را دوباره به شما برمی گرداند.
از این به بعد، هروقت اوضاع باب میل پیش نرفت، بی وقفه با خود عبارت «من مسئول هستم» را تکرار کنید و احساسات منفی را در نطفه خفه کنید.

منبع : سایت نمناک

بیشتر بخوانید :
تکنیک رها شدن از احساسات منفی (بخش اول)
عوامل بروز احساسات منفی در افراد و راه های از بین بردن آن
رها شدن از احساسات منفی
هفت ریشه‌ی احساسات منفی که باید بیابید و ریشه کن کنید
مقابله با احساسات منفی به روش مثبت
قدرت احساسات مثبت