یکى از بحرانى ترین دوره هاى زندگى هر فرد, دوره بلوغ است. بلوغ مرحله اى از رشد است که براى همه نوجوانان, اعم از پسر و دختر, خواه ناخواه حاصل مى شود.تعابیر مختلف دین پژوهان و روان شناسان از این دوره, حاکى از اهمیت و حسّاسیّتى است که آن ها براى پدیده بلوغ قائل اند.در این نوشتار سعی شده که انواع بحران هایی که در این دوره جوانان و نوجوانان را درگیر می کند بررسی و پاسخی مناسبی داده شود.
تعداد کلمات: 1590/ تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
تعداد کلمات: 1590/ تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
بلوغ و ارتباط با هم سالان
(دوره بلوغ همواره دوره تنهایى بوده است. بدون توجه به تعداد دوستانى که نوجوان دارد, او همیشه در درون خود احساس خلأ مى کند. ساختار شناخت نوظهور جوانان در سن بلوغ, آنان را به اندیشیدن به خود وامى دارد.)32 این احساس تنهایى که به مراحل رشد مربوط مى شود, جوان را بر آن مى دارد که با هم سالان خود ارتباط برقرار کند. بنابراین دوستى ها در این دوره براساس یک نیاز اجتماعى شکل مى گیرد. معمولاً جوان تازه بالغ به دوستان خود وفادار است تا جایى که هیچ انتقادى را درباره دوستانش نمى پذیردد.در غالب موارد, گروه هاى هم سالان و دوستان نوجوان به قدرى در حیات او نقش دارند که والدین براى القاى نظر خود از دوستان نوجوان استمداد مى جویند. یکى از دلایل دوستى ها و رفاقت ها و پناه بردن به گروه هم سالان در این دوره, مشابهت مشکلات آنان است. بنابراین بودن در کنار آنان و بیان راز دل به دوستان, سبب آرامش روحى و تقلیل کشمش هاى روانى مى شود.
(در یک تحقیق, یافته شد مدت زمانى که نوجوانان صرف صحبت کردن با هم سالان مى کنند از مدت زمان انجام تکالیف درسى, با خانواده و آشنایان بودن و یا تنها بودن بیشتر است.)33
(هامچک) عملکرد گروه هم سال را به صورت زیر بیان مى کند: 1. جانشین شدن براى خانواده; 2. منبع احترام شخص; 3. منبع ثبات و استوارى در زمانى که دوره تحول و انتقال است; 4. سپرى در مقابل فشار بزرگ سالان; 5. منبع قدرتى که فرد طرز رفتار خود را از آ ها مى گیرد; 6. الگویى براى رشد اجتماعى, اخلاقى, عاطفى و ذهنى.34
بنابراین با توجه به نقش مهم و سازنده هم سالان, لازم است خانواده و مدرسه زمینه عضویت و حضور نوجوانان را در گروه ها و تشکل هاى دانش آموزى و محلى فراهم نمایند تا روابط اجتماعى را تجربه کنند.
بعضى از نوجوانان به دلیل احساس خطاکارى و اشتباه و یا احساس بى ارزشى و ترس از برخورد با دیگران و نداشتن مهارت هاى اجتماعى, انزوا و گوشه گیرى را بر معاشرت با دوستان ترجیح مى دهند, که در این صورت آموزش مهارت هاى ارتباطى و ترتیب دادن جلسات گروهى از سوى والدین مى تواند به نوجوان کمک کند تا در جمع حاضر شود و ابراز وجود کند. هرگونه سخت گیرى و بى توجهى والدین در این مورد به شخصیت اجتماعى نوجوان آسیب وارد مى کند و او را با بحران روبه رو مى سازد.
البته نباید مسئولیت والدین را در بررسى دوستان نادیده گرفت. هرگونه اهمال و بى تفاوتى ممکن است زیان هاى جبران ناپذیرى را به بار آورد. والدین باید مراقب باشند که فرزندان نوجوان آن ها با چه کسانى طرح دوستى مى ریزند, چون دوستى نوجوان بر مبناى تبادل عاطفى و نیاز روحى است. انگیزه هاى عاطفى باعث مى شود آن ها در انتخاب رفیق دقت لازم را مبذول ندارند و بدون تأمل, با دیگران رابطه برقرار کنند. واضح است این دوستى هاى حساب نشده مى تواند ثمرات تلخى به بار آورد. امام على(ع) مى فرماید: (من اتخذ أخاً من غیر اختبار اَلجأه الاضطرار الى مرافقة الاشرار;35 کسى که ناسنجیده با دیگران پیمان دوستى مى بندد, ناچار باید به رفاقت اشرار تن دهد.)
بنابراین پدر و مادر باید با دقت و حساسیت خاص, روابط فرزند خود را با دوستانش تحت کنترل و نظارت قرار دهند. (بررسى ها نشان مى دهد که نوجوانان اولین قدم هاى انحراف و تباهى را به کمک دوستان ناباب برداشته, سپس در سراشیبى سقوط قرار گرفته اند.)36
البته اعمال نظارت باید به گونه اى باشد که به حساسیت منفى فرزندان نینجامد و آن ها را به لجاجت واندارد, زیرا در این صورت نوجوان بیشتر به طرف دوستان ناهل سوق داده مى شود.
نوجوانان عزیز نیز باید به این واقعیت توجه داشته باشند که تجارب به دست آمده از دوران طفولیت و اطلاعات محدود و ناقص آن ها براى مواجهه با دنیاى جدید جوانى, کافى نیست. امیرالمؤمنین(ع) مى فرماید: (جهل الشابّ معذور وعلمه محقور;37 عذر نادانى جوان پذیرفته و مقبول و علم او در جوانى محدود است.)
جوان به اطلاعات جدید و معتبر و گسترده نیاز دارد تا بتواند بر معضلات زندگى جدید خود فائق آید. در این راستا باید بر احساس غرور و بزرگ منشى خود غلبه کند و از تجارب گران سنج بزرگ سالان بهره مند گردد. امام على(ع) مى فرماید: با مردان آزموده و صاحب تجارب, هم نشین باش که اینان متاع پر ارج تجربه هاى خود را با گران ترین بها یعنى فدا کردن عمر خود تهیه کرده اند و تو آن را با ارزان ترین قیمت یعنى با صرف چند دقیق به دست مى آورى.38
بلوغ و ناسازگارى با والدین
ییکى از بحران هاى بلوغ, ناسازگارى نوجوانان با والدین است. آن چه مهم است فهم این ناسازگارى و دلایل آن است. چرا فرزندان رفتار والدین خود را تأیید نمى کنند و والدین از مخالفت فرزندان خود گله و شکایت دارند؟ به نظر مى رسد آزادى خواهى و استقلال طلبى و نوگرایى که از خصوصیات دوران بلوغ است, منشأ این ناسازگارى باشد. (در دوران بلوغ, بیش از هر زمان دیگر انسان به این که مورد توجه و پذیرش باشد, اهمیت مى دهد و به شدت احتیاج دارد که به عنوان یک دوست و شریک تلقى شود. چه قدر مکرر از جوانان شنیده مى شود که کاش یک بار بزرگ ترها با ما جدى صحبت مى کردند.)39پدر و مادر باید متوجه باشند که نوجوان امروز, کودک دیروز نیست. نوجوان, عاشق آزادى و اظهار وجود و شیفته استقلال و اثبات شخصیت است. یک نوجوان ایرانى در خاطراتش مى نویسد: (دوست ندارم به من دستور دهند, مخصوصاً اگر این دستور آمرانه باشد. اگر دستور دهنده مادرم باشد, گوش نمى دهم. وقتى دستوردهنده برادر بزرگم باشد, ناچارم که اجرا کنم وگرنه کشیده اى خواهم خورد. با این وجود, وقتى برادرم به من دستور مى دهد سعى مى کنم فوراً آن را اجرا نکنم و خود را به نشنیدن مى زنم. این کار به من فرصت مى دهد تا خشم خود را فرو نشانم.)40
باید به این نکته توجه داشت که جوان با اظهارنظر کردن در مسائل, بزرگ منشى, حق دخالت در امور براى خود قائل بودن و تمرد از خواسته هاى بزرگ سالان و بى اعتنایى به سنت هاى کهن جامعه, درصدد آزمایش دیگران و سنجش میزان مقاومت آن ها است. والدین نباید با این پدیده با دیده تردیدآمیز بنگرند و احساس نگرانى نمایند. همان طورى که والدین در ایام کودکى از راه رفتن مستقل آن ها استقبال مى کردند, باید از استقلال خواهى جوانان خود نیز که نشانه سلامت جسم و جان آنان است, دل شاد گردند. اسلام بر قبول این واقعیت تأکید کرده و بر تشریک مساعى و مشورت در مسائل زندگى اصرار مى ورزد. رسول اکرم(ص) مى فرماید: (الولد سید سبع سنین وعبد سبع سنین ووزیر سبع سنین;41 فرزند در هفت سال اول, سید و آقاى والدین است و در هفت سال دوم, بنده مطیع و فرمان بردار پدر و مادر است و در هفت سال سوم, وزیر والدین است.
(رسول اکرم(ص) با به کار بردن کلمه وزیر, از طرفى تشخص طلبى و استقلال جویى جوان را مورد توجه قرار داده و او را در کشور کوچک خانواده وزیر مسئول شناخته است و از طرف دیگر به پدر و مادر فهمانده است که با جوان امروز همانند بچه دیروز رفتار نکنید. بچه دیروز, بنده و مطیع شما بوده و جوان امروز, وزیر و مشاور شما است.)42
والدین مى توانند با ارتباط صحیح و منطقى با نوجوانان به آن ها کمک کنند تا این دوره را بدون فشار و تنش سپرى کنند. اگر والدین نقش خود را به خوبى ایفا نکنند, امکان انحراف و انحطاط و کشانده شدن نوجوان به دسته هاى بزه کار و منحرف زیاد است. وقتى نوجوان هیچ گونه تکیه گاهى براى خود نداشته باشد و نتواند ارتباط صحیحى با دیگران برقرار کند, به الگوهاى نامطمئن و گروه هاى بزه کار پناه مى برد. قطع رابطه عاطفى بین والدین و نوجوانان در این دوره, زمینه سرخوردگى و گریز آن ها را از محیط خانه و مدرسه فراهم مى کند. بنابراین سازگارى و ناسازگارى نوجوان تا حد زیادى بستگى به نوع رفتار و واکنش والدین دارد. روایت امیرالمؤمنین(ع) بر این مطلب دلالت دارد; آن جا که مى فرماید: (ولدک ریحانتک سبعاً وخادمک سبعاً ثمّ هو عدوّک أ و صدیقک;43 فرزندت در هفت سال اول, برگ خوش بویى بر ساقه درخت وجود شما است و در هفت سال دوم, خدمت گزار مطیع و فرمان بردار شما است و در هفت سال سوم, ممکن است دشمن یا دوست تو باشد.)
(اگر پدر و مادر نوجوان بتواند ضمن ولى بودنشان همانند یک دوست مهربان و صمیمى, دوستانه و مشاورانه با نوجوانشان رفتار کنند [و] در رفتارشان استمرار داشته باشند و هرگز از حریم دوستى اعتماد متقابل و روابط سینه به سینه خارج نشوند, مى توانند به عنوان یک دوست صمیمى نیاز فرزند جوانشان را تأمین کرده, هم چون سنگرى استوار او را از گزند آسیب هاى روانى و اجتماعى حفظ نمایند. براى ایجاد و استمرار رابطه دوستانه و صمیمانه با نوجوانان به گونه اى که آن ها با کمال میل و انگیزه, مشتاق باشند, حرف هاى دلشان را با پدر و مادر خود مطرح کنند, باید سرمایه گذارى نمود. سرمایه اصلى چنین پیوند و ارتباط مقدسى, رفتار صادقانه و صمیمانه در طول دوران مختلف رشد کودک است.)44
ادامه دارد...
نویسنده: محمد سبحانی نیا
پی نوشت:
32ـ جان براد شاد, همان, ص291.
33ـ اسماعیل بیابانگرد, روش هاى افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان, ص63.
34ـ همان, ص64.
35ـ غررالحکم و دررالکلم, ج5, ص398.
36ـ محمدعلى سادات, همان, ص99.
37ـ غررالحکم و دررالکلم, ج3, ص367.
38ـ ابن ابى الحدید, شرح نهج البلاغه, ج20, قصار 846.
39ـ محمدتقى فلسفى, بزرگسال و جوان, ج1, ص42.
40ـ سید احمد احمدى, همان, ص33.
41ـ بحارالانوار, ج101, ص95.
42ـ محمدتقى فلسفى, همان, ص42.
43ـ ابن ابى الحدید, همان, ج20, ص343.
44ـ غلامعلى افروز, روان شناسى و تربیت کودکان و نوجوانان, ص60.
در این زمینه حتما بخوانید:
* بحران بلوغ و مشکلات نوجوانان قسمت اول
* بحران بلوغ و مشکلات نوجوانان قسمت سوم
* بحران بلوغ و مشکلات نوجوانان قسمت اول
* بحران بلوغ و مشکلات نوجوانان قسمت سوم