عدم ارتباط پنهانی با نامحرم، یکی از راه های مدیریت رفتار جنسی است.
[حفظ حجاب و پرهیز از رفتارهای محرک]
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «زمانی پس از من خواهد آمد که گروه هایی از مردها همانند آرایش زن برای شوهرش، آرایش می کنند. اینان از مصادیق گفته خدای متعال اند که می فرماید: پس از مردم شایسته، کسانی آمدند که نماز را تباه کردند و از شهوات، پیروی نمودند. اینان به سرعت در گمراهی، غرق می شوند»؛[1] «خدا لعنت کند، زنان مرد نما و مردان زن نما را».[2] امام صادق (علیه السلام) فرمود: «بهترین زنان شما کسی است که وقتی با شوهرش خلوت نماید، لباس خود را در می آورد و آنگاه که لباس می پوشد، همراه آن لباس حیا را نیز بر تن می کند»؛ [3]«زن مسلمان نباید روسری و پیراهنی بپوشد که بدنش را نمی پوشاند».[4]
بنابراین، حفظ حجاب و نداشتن رفتارهای تحریک آمیز جنسی، از دیگر عوامل و نشانه های وفاداری و تعهد جنسی زن و شوهر به همدیگر می باشند: زن زیبایی های جسمی خود را از آن همسر خویش می داند (انحصار در لذت). زن زیبایی های جسمی خود را در لباس مناسب می پوشاند (حفظ حجاب). زن و مرد از رفتارهای تحریک آمیز جنسی پرهیز می نمایند (حفظ وقار). زن و مرد از شبیه ساختن خود به جنس مخالف خودداری می کنند (حفظ جنسیت).
بنابراین، حفظ حجاب و نداشتن رفتارهای تحریک آمیز جنسی، از دیگر عوامل و نشانه های وفاداری و تعهد جنسی زن و شوهر به همدیگر می باشند: زن زیبایی های جسمی خود را از آن همسر خویش می داند (انحصار در لذت). زن زیبایی های جسمی خود را در لباس مناسب می پوشاند (حفظ حجاب). زن و مرد از رفتارهای تحریک آمیز جنسی پرهیز می نمایند (حفظ وقار). زن و مرد از شبیه ساختن خود به جنس مخالف خودداری می کنند (حفظ جنسیت).
د. تدبیر فکر و خیال
امام صادق (علیه السلام) از حضرت مسیح (علیه السلام) روایت می کند: «موسی بن عمران به شما امر کرد که زنا نکنید و من به شما امر می کنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید، چه رسد به عمل زنا؛ زیرا آن که فکر زنا کند، مانند کسی است که در عمارت زیبا و مزینی، آتش روشن کند دودهای تیره آتش، زیبایی های عمارت را خراب می کند اگر چه عمارت آتش نگیرد؛ یعنی فکر گناه خواه ناخواه در قلب مردم تیرگی ایجاد می کند و به صفا و پاکی دل آن ها ضربه می زند، حتی اگر آن گناه را انجام ندهند».[5] فکر زنا نشان دهنده بی وفایی قلبی و خیال خیانت به همسر است. اسلام سفارش می کند زن و شوهر حتی از اندیشه و تصور خیانت و بی وفایی نیز پرهیز نمایند. خصوصا هنگام آمیزش زن و شوهر نباید به شخص دیگری بیاندیشند.
ه. مهار حس لامسه
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «هر که با زنی نامحرم دست بدهد به خشم خدا گرفتار می شود و هر که از روی حرام دست به گردن زنی بیفکند او را با شیطان به زنجیری آتشین می بندند و هر دو را در آتش می افکنند».[6] ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) پرسید آیا مرد می تواند با زنی نامحرم دست بدهد؟ فرمود: «نه مگر از پس پارچه ای».[7] رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) فرمود: «اگر خواستید که یکی از محارم خود از قبیل: خواهر، عمه و خاله که بالغ شده- را ببوسید، پیشانی و سر او را ببوسید و از بوسیدن لب یا صورت او خودداری کنید»؛[8] «دو مرد در یک لحاف نخوابند، مگر اینکه به ضرورت، هر یک زیر روپوش و لباس خود بخوابند، لحاف را روی هر دو بکشند و همچنین زنان، مرد نباید با دختر و با مادرش در یک لحاف بخوابد»؛[9] «هر که پسری را از روی شهوت ببوسد، خدا او را هزار سال در آتش عذاب خواهد کرد»؛ [10]«کسی که با دست خود نکاح (استمنا) کند، ملعون است».[11]
در نگرش دینی، زن و شوهر برای داشتن تعهد و وفاداری جنسی باید از تحریکات جنسی کاملا پرهیز نمایند؛ یعنی با نامحرم دست ندهند، از بوسیدن نامحرم و از بوسیدن تحریک آمیز جنسی محارم خویش پرهیز نمایند، با غیر همسر خویش در زیر یک لحاف نخوابند و از خود ارضایی جنسی خودداری کنند.
در نگرش دینی، زن و شوهر برای داشتن تعهد و وفاداری جنسی باید از تحریکات جنسی کاملا پرهیز نمایند؛ یعنی با نامحرم دست ندهند، از بوسیدن نامحرم و از بوسیدن تحریک آمیز جنسی محارم خویش پرهیز نمایند، با غیر همسر خویش در زیر یک لحاف نخوابند و از خود ارضایی جنسی خودداری کنند.
و. پرهیز از خلوت کردن با نامحرم
خلوت کردن زن و مرد نامحرم به ویژه در جایی که کسی دیگر وارد نمی شود، غریزه جنسی آنها را تحریک نموده و اثر بخشی عوامل تحریکی دیگر را افزایش می دهد.[12] در محیط خلوت، زمینه نگاه ها و گفت و گوهای شهوانی آماده تر است، تمایلات جنسی به شدت افزایش یافته و وسوسه های شیطانی برای انجام گناه و خیانت به همسر جدی تر می شود. به همین دلیل است که خلوت کردن زن و مرد نامحرم در اسلام ممنوع شده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «مرد نباید با زن نامحرم به خلوت نشیند چون شیطان در میان آن ها است»؛[13] «بدانید که هیچ مردی با زن نامحرم خلوت نمی کند جز آنکه سومی آن ها شیطان است».[14] محمد طیار می گوید: وارد مدینه شدم و میخواستم خانه ای اجاره کنم، به خانه ای وارد شدم که دارای دو اتاق بود و دری میان آن دو قرار داشت و در یکی از آنها زنی زندگی می کرد. آن زن به من گفت: این اتاق را اجاره کن، گفتم: این دو اتاق به هم راه دارند و من جوان هستم، تو نیز جوانی و صلاح نیست. گفت: تو اجاره کن من در را می بندم، من پذیرفتم و کالایم را به آنجا بردم. به او گفتم: در را ببند، گفت: از این جا نسیم می آید، بگذار باز باشد. گفتم: من و تو هر دو جوان هستیم در را بند. گفت: تو در اتاقت بنشین و من در اتاق خود، نزد تو نمی آیم و به تو نزدیک نمی شوم و از بستن در سر باز زد، خدمت اباعبدلله (علیه السلام) رسیدم و ماجرا را عرض کردم و پرسیدم می توانم آنجا بمانم؟ فرمود: «از آنجا به جای دیگر برو؛ زیرا هیچ مرد و زنی در مکانی خلوت نکنند، مگر آنکه شیطان سومی آن ها باشد».[15]
شاید خلوت کردن موجب لغزش برخی افراد خاص نگردد؛ اما بنا بر آنچه گفته شده، افراد عادی معمولا در چنین شرایطی فریب وسوسه های شیطان را خورده و گرفتار بی وفایی و خیانت به همسر خویش می گردند. اگر هم لغزشی در کار نباشد، دست کم آنها را در معرض اتهام قرار داده و موجب کدورت عاطفی همسرانشان خواهد شد. بنابراین، یکی از نشانه های تعهد و وفاداری جنسی زن و شوهر این است که با نامحرم خلوت نمی کنند.
شاید خلوت کردن موجب لغزش برخی افراد خاص نگردد؛ اما بنا بر آنچه گفته شده، افراد عادی معمولا در چنین شرایطی فریب وسوسه های شیطان را خورده و گرفتار بی وفایی و خیانت به همسر خویش می گردند. اگر هم لغزشی در کار نباشد، دست کم آنها را در معرض اتهام قرار داده و موجب کدورت عاطفی همسرانشان خواهد شد. بنابراین، یکی از نشانه های تعهد و وفاداری جنسی زن و شوهر این است که با نامحرم خلوت نمی کنند.
نویسنده: قاسم ابراهیمی پور
پی نوشت:
[1] . بحارالانوار، ج74، ص98؛ فقهی، تربیت جنسی، ص335.
[2] . نهج الفصاحه، ص628.
[3] . کلینی، کافی، ج5، ص324.
[4] . رضی الدین، مکارم الاخلاق، ص93.
[5] . فلسفی، الحدیث، ج2، ص116.
[6] . مکارم الاخلاق، ص430؛ الحکم الزاهره، ترجمه انصاری، ص605.
[7] . من لا یحضره الفقیه، ج3، ص469.
[8] . بحارالانوار، ج73، ص42.
[9] . مکارم الاخلاق، ص232.
[10] . ارشاد القلوب، ج1، ص190.
[11] . الحکم الزاهره، همان، ص610.
[12] . فقیهی، تربیت جنسی، ص175.
[13] . نهج الفصاحه، ص680.
[14] . همان، ص 246.
[15] . من لا یحضره الفقیه، ج3، ص252.
منبع: کتاب «شاخص های خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام»