![مدیریت دردها و ناراحتی های جسمی (بخش اول) مدیریت دردها و ناراحتی های جسمی (بخش اول)](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/lifestyle/635601417757672987.jpg)
امروزه راه کارهای درمانی بسیاری برای دردهای جسمی وجود دارد.
درد و ناراحتی ها در زندگی
درد برای افراد زیادی مشکل سازگاری عمده ای است. سردرد، کمر درد، دندان درد فقط تعداد معدودی از دردهایی هستند که اغلب ما هر از گاهی با آنها مواجه می شویم. طبق زمینه یابی ملی گالوپ در سال ۲۰۰۲، ۸۹ درصد بزرگسالان در ایالات متحده حداقل ماهی یک بار درد را تجربه کردند.
افزون بر نیمی از افراد ۶۵ ساله و بالاتر می گویند که هر روز درد می کشند متأسفانه، افراد ۶۵ ساله و بالاتر به احتمال بیشتری درد را به پیرتر شدن، مثلا به آرتریت، نسبت می دهند ( ۸۸ درصد). در مقابل، افراد ۱۸ تا ۳۴ ساله به احتمال بیشتری درد را به تنش یا استرس (۷۳ درصد)، به کار بیش از حد ( ۶۴ درصد) یا به سبک زندگی خود (۵۱ درصد) نسبت می دهند.
وقتی که تصور کنیم نمی توانیم کاری برای درد انجام دهیم، به احتمال کمتری سعی می کنیم. با این حال، ۴۳ درصد آمریکایی ها می گویند درد فعالیت آنها را کاهش می دهد و ۵۰ درصد می گویند درد خلق آنها را تنگ می کند.
افزون بر نیمی از افراد ۶۵ ساله و بالاتر می گویند که هر روز درد می کشند متأسفانه، افراد ۶۵ ساله و بالاتر به احتمال بیشتری درد را به پیرتر شدن، مثلا به آرتریت، نسبت می دهند ( ۸۸ درصد). در مقابل، افراد ۱۸ تا ۳۴ ساله به احتمال بیشتری درد را به تنش یا استرس (۷۳ درصد)، به کار بیش از حد ( ۶۴ درصد) یا به سبک زندگی خود (۵۱ درصد) نسبت می دهند.
وقتی که تصور کنیم نمی توانیم کاری برای درد انجام دهیم، به احتمال کمتری سعی می کنیم. با این حال، ۴۳ درصد آمریکایی ها می گویند درد فعالیت آنها را کاهش می دهد و ۵۰ درصد می گویند درد خلق آنها را تنگ می کند.
درد چیست؟
درد به معنی آن است که اشکالی در بدن وجود دارد. روان شناسان تکاملی خاطر نشان می سازند که درد، اگر ناخوشایند باشد، انطباقی است زیرا ما را برای انجام دادن کاری درباره آن با انگیزه می کند.
ما درد را در سرتاسر بدن خود احساس می کنیم، اما معمولا در جاهایی مثل انگشتان و صورت که پایانه های عصب خیلی متراکم هستند، حادتر است. درد را می توان در اعماق بدن، مثل دل درد و کمر درد نیز احساس کرد. با اینکه ممکن است به نظر برسد که سردرد از درون سر ناشی می شود، اما در مغز پایانه های عصب برای درد وجود ندارند. جراحی مغز را می توان با بی حسی موضعی انجام داد که مانع از آن می شود که بیماران سوراخ کردن جمجمه را احساس کنند.
درد معمولا از نقطه تماس سرچشمه می گیرد، مثل صدمه دیدن انگشت پا. پیام درد از نقطه تماس به نخاع شوکی منتقل می شود و از آنجا به مغز می رود و ما را از محل و شدت صدمه آگاه می سازد. مغز در پاسخ به علایم درد، مواد شیمیایی، از جمله پروستاگلاندین ها را آزاد می کند که گردش خون به ناحیه صدمه دیده را افزایش می دهد و باعث سرخ شدن و تورم می شود که آن را التهاب می نامیم. التهاب، وظیفه زیستی جذب کردن سلول های خون به ناحیه آسیب دیده را برعهده دارد که با عفونت مبارزه کرده و از آن در برابر میکروب های مهاجم محافظت می کنند. داروهای مسکن مانند آسپیرین و ایبوپروفن با جلوگیری از تولید پروستاگلاندین ها تأثیر می گذارند.
ما درد را در سرتاسر بدن خود احساس می کنیم، اما معمولا در جاهایی مثل انگشتان و صورت که پایانه های عصب خیلی متراکم هستند، حادتر است. درد را می توان در اعماق بدن، مثل دل درد و کمر درد نیز احساس کرد. با اینکه ممکن است به نظر برسد که سردرد از درون سر ناشی می شود، اما در مغز پایانه های عصب برای درد وجود ندارند. جراحی مغز را می توان با بی حسی موضعی انجام داد که مانع از آن می شود که بیماران سوراخ کردن جمجمه را احساس کنند.
درد معمولا از نقطه تماس سرچشمه می گیرد، مثل صدمه دیدن انگشت پا. پیام درد از نقطه تماس به نخاع شوکی منتقل می شود و از آنجا به مغز می رود و ما را از محل و شدت صدمه آگاه می سازد. مغز در پاسخ به علایم درد، مواد شیمیایی، از جمله پروستاگلاندین ها را آزاد می کند که گردش خون به ناحیه صدمه دیده را افزایش می دهد و باعث سرخ شدن و تورم می شود که آن را التهاب می نامیم. التهاب، وظیفه زیستی جذب کردن سلول های خون به ناحیه آسیب دیده را برعهده دارد که با عفونت مبارزه کرده و از آن در برابر میکروب های مهاجم محافظت می کنند. داروهای مسکن مانند آسپیرین و ایبوپروفن با جلوگیری از تولید پروستاگلاندین ها تأثیر می گذارند.
[واکنش های فیزیولوژیکی انسان به درد]
رونالد ملزاک (۱۹۹۹) متخصص درد، به عوامل متعددی در فیزیولوژی و روان شناسی اشاره می کند که واکنش ما را به درد تعیین می کنند. برای مثال، پاسخ هیجانی ما بر میزان درد تأثیر می گذارد و نحوه ای که به استرس پاسخ می دهیم نیز بر آن تأثیر دارد. برای مثال، اگر درد از شیئی که از آن می ترسیم ناشی شده باشد، مثل چاقو یا سوزن، درد بیشتری را احساس می کنیم. اگر تصور کنیم که برای تغییر دادن موقعیت نمی توانیم کاری انجام دهیم، ادراک درد افزایش می یابد. اگر اعتماد به نفس و سابقه پاسخ موفقیت آمیز به استرس داشته باشیم، ادراک درد کاهش می یابد.
اندورفین ها
مغز در پاسخ به درد، آزاد کردن اندورفین ها را آغاز می کند که طبقه ای از انتقال دهنده های عصبی یا پیک های شیمیایی هستند که در انتقال دادن علایم درون سیستم عصبی درگیرند. کلمه «اندورفین» اختصار مورفین درون زاد است. اندورفین ها از لحاظ عملکرد شبیه مورفین مخدر هستند و ما آنها را به طور طبیعی در بدنمان تولید می کنیم. اندورفین ها با چسبیدن به گیرنده هایی در سیستم عصبی که مخصوص مواد شیمیایی هستند و پیام های درد را به مغز منتقل می کنند، از درد جلوگیری می کنند.
کنار آمدن با درد
کنار آمدن با درد از لحاظ سنتی یک مسئله پزشکی بوده است. درمان اصلی، شیمیایی بوده است ، مثل استفاده از داروهای مسکن. با این حال، عوامل روان شناختی در نحوه ای که افراد با درد کنار می آیند نقش مهمی دارند. برای مثال، داشتن حمایت اجتماعی افرادی که ابراز نگرانی کرده و دست یاری به سوی ما دراز می کنند می تواند به کم کردن تأثیرات روان شناختی درد بادوام کمک کند. در این قسمت بر عوامل روان شناختی دیگری تمرکز می کنیم که در کمک کردن به افراد برای مدیریت کردن موثرتر درد دخالت دارند.
کسب کردن اطلاعات دقیق:کسب کردن اطلاعات دقیق درباره منبع و ماهیت درد اغلب به افراد کمک می کند تا درد را مدیریت کنند. خیلی از افرادی که درد می کشند سعی می کنند به آن فکر نکنند اما ناآگاه ماندن از منبع درد، مانع از آن می شود که در صدد درمان پزشکی برآیند.
پزشکان نیز معمولا جنبه های انسانی ارتباط برقرار کردن با بیماران خود را نادیده می گیرند. یعنی آنها روی تشخیص دادن و درمان کردن علت های درد تمرکز می کنند اما دربارة معنی درد و آنچه که بیمار می تواند انتظار داشته باشد با او صحبت نمی کنند. کسب کردن اطلاعات پزشکی دقیق به افراد کمک می کند تا بر موقعیت خود کنترل داشته باشند و بدین ترتیب استرس را کاهش می دهد.
کسب کردن اطلاعات دقیق:کسب کردن اطلاعات دقیق درباره منبع و ماهیت درد اغلب به افراد کمک می کند تا درد را مدیریت کنند. خیلی از افرادی که درد می کشند سعی می کنند به آن فکر نکنند اما ناآگاه ماندن از منبع درد، مانع از آن می شود که در صدد درمان پزشکی برآیند.
پزشکان نیز معمولا جنبه های انسانی ارتباط برقرار کردن با بیماران خود را نادیده می گیرند. یعنی آنها روی تشخیص دادن و درمان کردن علت های درد تمرکز می کنند اما دربارة معنی درد و آنچه که بیمار می تواند انتظار داشته باشد با او صحبت نمی کنند. کسب کردن اطلاعات پزشکی دقیق به افراد کمک می کند تا بر موقعیت خود کنترل داشته باشند و بدین ترتیب استرس را کاهش می دهد.
نویسنده: جفری نوید و اسپنسر راتوس
منبع: کتاب «بهداشت روانی»