حسين شريف
(نامهاي ديگر: حسين بن علي، شريف مکه)، رهبر «انقلاب عربي» و از رهبران اوليه مليگرايي عرب، ت. 1854 در شهر استانبول (سابقاً قسطنطنيه، در قلمرو عثماني)، تحصيلات قديمي و خصوصي.
زندگي در پايتخت عثماني (استانبول) در دوران جواني، انجام امور مذهبي در شهرهاي مکه و مدينه و گذران زندگي از طريق هداياي زائران خانه خدا (مکه)، انتصاب به عنوان حاکم مکه از سوي خليفه عثماني 1908، تدريجاً تشکيل يک حکومت قدرتمند و ثروتمند در مکه، پس از شروع ج. ج. ا. شروع مذاکرات «هنري مک ماهون» (کميسر عالي انگلستان در قاهره، به همراه کارگزاران ديگري نظير سر رونالد استورس، ولرد کينچر) با شريف حسين در جهت تحريک احساسات مليگرايانه عرب و جاه طلبيهاي وي بر ضد حکومت عثماني 15-16 (اصل اين مذاکرات و توافقهاي طرفين در اسناد و مدارک خاورميانه با عنوان «نامههاي مک ماهون-شريف حسين» موجود است)، اعلام رسمي «انقلاب عربي» در مکه توسط وي در روز جمعه 9 ژوئن 16، و پيرو آن شروع حمله عمومي عليه پادگانها و خطوط ارتباطي عثمانيها در سرزمينهاي عربي قلمرو امپراتوري ژوئن 16-سپتامبر 18 (با کمک و رهبري نظامي سه پسرش علي، فيصل و عبدالله، و نيز «سرهنگ توماس ادوارد لانرس» مشهور به «لورنس عربستان» )، تسخير شهر دمشق و ورود فاتحانه به آن شهر توسط فيصل (پسر شريف حسين) و لورنس عربستان 30 سپتامبر 18، اعلام خود به عنوان «پادشاه عرب» پس از شروع انقلاب عربي اکتبر 16-، فقط شناسايي به عنوان پادشاه حجاز در جريان «کنفرانس صلح پاريس» (ورساي) 19، بروز اختلافهاي جدي با حکومت انگلستان پيرو افشاي متن قرارداد سري «سايکس-پيکو» بوسيله حکومت جديد اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي 17- (بخاطر آشکارشدن تضادهاي فاحش مفاد موافقتنامههاي شريف حسين-مک ماهون با قرارداد سايکس-پيکو!)، پس از پايان ج.ج. ا. و شکست و تجزيه امپراتوري عثماني عدم وفاي به عهد و توافق انگليسيها نسبت به شريف حسين و طرد و منزوي کردن تدريجي وي در برابر خاندان سعود 18-24، ورود به امّان (اردن) و اعلام خود به عنوان «خليفه مسلمانان» 24، سپس بازگشت به مکه و اعلام خود به عنوان «اميرالمؤمنين» (!) 24، وقوع آخرين نبرد بين نيروهاي شريف حسين و ابن سعود و پيروزي قاطع سعوديها بر وي (با حمايت و تحريک انگليسيها) 24، کنار رفتن از سلطنت حجاز و پناه بردن به پسرش ملک عبدالله (پادشاه اردن) و سکونت در شهر «عقبه» (اردن) اکتبر24-25، با فشار و درخواست ابن سعود از حکومت انگلستان تبعيد به جزيره قبرس 25-31، پيرو بيماري وي، اجازه بازگشت به اردن و فوت در آنجا 4 ژوئن 31 (جنازه وي در مسجد الاقصي به خاک سپرده شد).