اریس eris
در اساطیر و افسانههای یونان باستان، اریس (Eris)، تجسم نفاق است. او را معمولاً خواهر آرس (Ares) و همدم او میدانند. اما هزیود (Hesiod)، در کتاب خود، تئوگونی (Theogony)، اریس را از عناصر اولیه و از نسل نیکس (Nyx) – شب – دانسته و تعدادی از مجردات و معنویات را به عنوان اولاد او معرفی میکند؛ از قبیل سرگردانی، پنوس (Ponos)؛ فراموشی، لته (Lethe)؛ گرسنگی، لیموس (Limos)؛ درد و رنج، آلگوس (Algos) و سوگند، هورکوس (Horcos). بعدها، هزیود، در کتاب اعمال و ایام، نفاق را به دو نوع تقسیم میکند: زیانکار، دختر شب و دیگری سودمند، که همان روح رقابت و همچشمی است و زئوس (Zeus)، خدای خدایان، آن را به عنوان محرک و وسیلهی کامیابی به دنیا فرستاده بود. همین حس موجب حسادت کوزهگر به کوزهگر و پیشهور به پیشهور بود و ذوق و سلیقهی هنری را به آنها الهام میکرد. اریس را معمولاً به صورت یک فرشتهی بالدار شبیه ارینیها (Erinyes) و ایریس (Iris) تصویر میکردند. سیبی که قرار بود در اختیار زیباترین ربةالنوعها قرار گیرد و پاریس (Paris) رأی دادن در این مورد را به عهده داشت، ابتکار اریس بود و همین موضوع منشأ جنگ تروا شد، زیرا سیب به آفرودیته (Aphrodite) تعلق گرفت و پاریس به یاری او، هلن (Helen) را ربود.