يکشنبه، 22 مرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

محمدمهدی مالامیری

محمدمهدی مالامیری
حجت‌الاسلام شهید محمدمهدی مالامیری، در روز دوشنبه ۲۶ خرداد ماه ۱۳۶۴ هجری شمسی، مصادف با ۲۶ ماه مبارک رمضان در خانواده‌ای روحانی و ولایی چشم به جهان گشود. پدرش اهل کجور نوشهر و مادرش از سلسله ی سادات حسینی آملی بود. وی در چنین خانواده‌ای تربیت شد.
حجت‌الاسلام شهید محمدمهدی مالامیری، در روز دوشنبه ۲۶ خرداد ماه ۱۳۶۴ هجری شمسی، مصادف با ۲۶ ماه مبارک رمضان در خانواده‌ای روحانی و ولایی چشم به جهان گشود. پدرش اهل کجور نوشهر و مادرش از سلسله ی سادات حسینی آملی بود. وی در چنین خانواده‌ای تربیت شد و پس از گذراندن دوره ابتدایی و راهنمایی، وارد حوزه علمیه فاطمی گردید.
سخت‌کوشی و هوش بالای وی سبب آن شد که او دوره مقدمات و سطح عالی را در مدت هشت سال به انتها برساند و به‌عنوان طلبه‌ای ممتاز شناخته شود. شهید مالامیری از اساتید برجسته و ممتازی بهره بردند که برخی از آنان عبارت‌اند از: حضرات آیات آملی لاریجانی، سیفی مازندرانی، شب‌زنده‌دار، عابدی، مدرسی یزدی.
دقت نظر و سخت‌کوشی این شهید بزرگوار سبب آن گردید که وی قبل از ۳۰ سالگی مشغول به تدریس و تربیت طلاب در حوزه‌های علیمه کاشان، جامعه المصطفی العالمیه (ص) و موسسه حضرت جوادالائمه (ع) گردد و به تدریس دروس رجال، درایه، رسائل، حلقات و کفایه بپردازد.
فعالیت‌های علمی شهید مالامیری هرگز سبب آن نشد که وی امر مهم تبلیغ را فراموش سازد. بلکه تا لحظه شهادت نیز به این مسئولیت مشغول بود. گسترش معارف اهل‌بیت باعث آن گشت که وی سفرهای تبلیغی زیادی را حتی به مناطق برادران اهل سنت داشته باشد.
از ویژگی‌های بارز شهید، خوش‌رویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش بود و همین امر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان می‌کرد. پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بی‌اطلاع بودند. ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی الرضا (ع)، تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بی‌کرانه‌اش را زلال‌تر می‌کرد. در یک‌کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیخته‌ای از تحصیل، تهذیب و ورزش بود.
تحولات کشورهای اسلامی از نوجوانی برایش اهمیت فراوانی داشت، اما جنایات فجیع گروه‌های افراطی و تکفیری و حرمت‌شکنی‌های بی‌شرمانه آن‌ها و تهدیدات داعش برای تخریب حرم زینبی آرام و قرار را از او ربوده بود. و بُشری و فاطمه (۵ و ۲ ساله)  را رها کرد؛ چراکه کودکان سوریه و عراق را هم مانند دختران خود می‌دانست و برای دفاع از آنان بعد از گذراندن دوره‌های لازم، عازم میدان نبرد شد.
او علت رفتنش را به مادر ولایت مدارش این‌گونه گفته بود: «نمی‌توانم در کنار همسر و فرزندانم باشم درحالی‌که در مقابل چشم کودکان سوریه و عراق، والدینشان سربریده می‌شوند؛ آموخته‌های من از اسلام و تحصیل دروس حوزوی چنین اجازه‌ای به من نمی‌دهد.»
وی سرانجام در شامگاه دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، مصادف با اول ماه رجب میلاد امام محمدباقر (ع) همراه با دیگر مجاهدان تیپ فاطمیون با شعار (کلنا عباسک یا زینب) در منطقه بصری الحریر در استان درعای سوریه به آرزوی دیرینه‌اش رسید و جامه فاخر شهادت را بر تن کرد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.