آئکماگوراس āekmāgorās
پسر فيالو (Phialo) و هراکلس (Heracles) دراساطير يونان باستان میباشد. آلسيمدون (Alcimiede) به دخترش دستور داد تا فرزندش آئکماگوراس (Aechmagoras) را سر راه بگذارد، اما چون اين دستور اجرا نشد، آلسيمدون، مادر و فرزند را در کوهستاني رها کرد. در آن هنگام طفل شروع به گريه کرده و يک زاغ کبود (Jay)، که در آنجا حضور داشت، با شنيدن صداي کودک به تقليد آن پرداخت. هراکلس که صداي پرنده را شنيد به آن محل آمد و پسر و معشوقهاش را ديده وهر دو را نجات داد. يکي از چشمههاي مجاور آن محل نيز به نام سيسا (Cissa) به معناي زاغ کبود معروف شد.