آرش āraš
در تشتریشت (135) آمده که: «تیر، چست و چالاک به سوی دریای فراخکرت بشتابد، همان طوری که تیر در هوا از کمان بهترین تیرانداز آریایی، ارخشه (Erekhsha) از کوه ائیریوخشوثه (Airyoxshutha) به طرف کوه خوانونت (Khvanvant) پرتاب گردید». (136) ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، راجع به جشن تیرگان که در تیر روز از تیرماه برگزار میشود، چنین مینویسد: «پس از آنکه افراسیاب بر منوچهر غلبه نمود، او را در طبرستان محاصره کرده و قرار بر این شد تا حدود خاکی که از ایران باید به توران واگذار شود، به واسطهی پرش و خط سیر یک تیر معیّن شود. به عبارت دیگر آنجایی که تیر فرود آید مرز ایران و توران شمرده شود. در این هنگام، فرشتهی اسفندارمذ (Espandarmaz) یا همان رب النّوع زمین حاضر گشته، امر کرد تا تیر و کمانی برگزینند. (137) آنگاه آرش را که مرد شریف و حکیمی دیندار بود، برای انداختن تیر بیاوردند. گویند از آنجا که تیر پرتاب شد تا به آنجایی که فرو نشست، هزار فرسنگ فاصله داشته و منوچهر و افراسیاب به همین مقدار زمین با یکدیگر صلح کردند». این مسئله در تیر روز اتفاق افتاد و مردم در این روز، آلات پخت و پز و تنورها را میشکنند، چرا که در این روز از افراسیاب رهایی یافته و هر یک به کار خویش مشغول شدند. در مورد تیر و کمان آرش نیز برخی از دانشمندان و مستشرقین معتقدند که وی در نتیجهی اختراع آلت مخصوصی، موفق به پرتاب کردن تیر شد. از جملهی این دانشمندان، دکتر جیوانجی مدی (Jivanji Modi) ملقّب به شمسالعلماء میباشد که در مجلهی آسیایی اظهار داشته: «آرش در نتیجهی اختراع آلت مخصوصی، موفق به پرتاب آن تیر تاریخی و شگفت انگیز شده و متلاشی شدن بدن او پس از پرتاب کردن تیر نیز دلیلی بر وجود چنین اختراعی میباشد که شبیه به موشک بوده و با متلاشی شدن کالبدش، اسرار آن اختراع عجیب مکتوم مانده است». طبری نیز این کمان دار را "آرش شاتین" مینامد. به روایتی دیگر اسفندارمذ، تیر و کمانی به آرش داده و گفت «این تیر، دور پرتاب است، لیکن هر کس آن را بیفکند بر جای بمیرد». آرش نیز با این آگاهی تن به مرگ داد.