آسا āsā
1- خدای مردم منطقهی آکامبا (Akamba) در اساطیر آفریقا که خدایی بسیار قوی، با جرأت و در عین حال بخشنده و مهربان به شمار میرود. وی با مردم مشورت کرده و در کارها به آنها کمک میکند. اسا با مردم حرف زده و به آنها میگوید: «دوست دارم به مردم خدمت کنم، زیرا من نیز خواهم مرد».
2- واژهی آسا یا اَسا در زبان عبری به معنای طبیب بوده و در تاریخ سرزمین فلسطین، نام پسر ابیا (Abijah) و از نوادگان حضرت سلیمان (علیه السلام) است که چهل و یک سال سلطنت کرد. ابیا پدر آسا، در میان قوم ابن یامین و یهود به مدت سه سال ریاست کرده، از دین موسی برگشته، به بت پرستی روی آورد و بنی اسرائیل را نیز به بت پرستی ترغیب کرد. هنگامی که وی از دنیا رفت، پسرش آسا جانشین وی شده (911 - 870 ق.م) و به ترویج دین موسی پرداخت و فرقهی انام (Anam) را که با احکام تورات موافق بود، ایجاد کرد. بسیاری از مردم بنی اسرائیل گفتههای آسا را قبول کرده و از عبادت و پرستش بتها دست برداشتند. برخی از مردم سرزمین شام نیز که پیرو راه ضلالت بودند، از بیت المقدس به هندوستان رفته و پادشاه آن سرزمین را که ماه و خورشید پرست بود، بر آن داشتند تا با لشکری بسیار و سپاهی بیشمار، به بیت المقدس حمله کند. چون مقاومت در مقابل آن لشکر و سپاه فراوان برای قوم بنی اسرائیل مقدور نبود، به همین علت به مسجد الاقصی رفته و با تضرع و زاری از خداوند متعال هلاکت دشمنان دین را تقاضا کردند. دعای آنان اجابت شده و آسا به وصول مرتبهی نبوت و وعدهی پیروزی، سرافراز گشت. به موجب وحی آسمانی، با سپاهی اندک در برابر زرخ (Zerach)، پادشاه هندوستان ایستاد. زرخ به عدهای از لشکریانش فرمان داد تا سپاه آسا را تیرباران کنند، خداوند نیز به فرشتگانش امر فرمود که تیرها را به طرف سپاه دشمن برگردانند. بدین ترتیب عدهی زیادی از سپاهیان زرخ به هلاکت رسیدند. زرخ که ترسیده، بود سپاه خود را جمع کرده و گفت: «این شخص اگرچه سپاه اندکی دارد، اما سحر و جادو میداند و میخواهد که ما را بدان وسیله از بین ببرد». بنابراین زرخ تصمیم به فرار گرفته و به همراه باقی ماندهی سپاهیانش که در حدود صد هزار نفر بودند، در کشتی نشسته و راهی سرزمین خویش شدند. اما هنگامی که کشتی آنها به وسط دریا رسید، غرق شد و آسا نیز به بیت المقدس بازگشت. وی پس از بیست سال حکومت، به روضهی قدس خرامیده و یهوشافاط (Jehoshaphat)، جانشین وی شد.