پنجشنبه، 26 مهر 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

آگوستو پینوشه اوگارته

آگوستو پینوشه اوگارته
ژنرال آگوستو خوزه رامون پینوشه اوگارته زادهٔ ۲۵ نوامبر ۱۹۱۵ در والپارایسو - درگذشتهٔ ۱۰ دسامبر ۲۰۰۶ در سانتیاگو)، از نظامیان شیلی بود که در کودتای ۱۹۷۳ شیلی (۱۱ سپتامبر سال ۱۹۷۳) دولت سوسیالیست سالوادور آلنده را سرنگون کرد و به مدت ۱۷ سال ریاست جمهوری شیلی را تا سال ۱۹۹۰ به عهده داشت.

پینوشه در سال ۱۹۹۰ قبل از ترک مقام خود تدابیر حقوقی وضع کرد که به موجب آن از مصونیت برخوردار شود تا جرایم او قابل تعقیب نباشد. تا چندی پیش که دادگاه عالی شیلی مصونیت حقوقی او را لغو کرد و او می‌توانست به خاطر قانون شکنی محاکمه شود. به دنبال کودتای او در سال ۱۹۷۳ علیه دولت چپ سالوادور آلنده، هزاران نفر در شیلی به زندان افتادند. از زمان برکناری ژنرال پینوشه هزاران نفر از کمونیست‌ها خواهان دستگیری و محاکمه او بوده‌اند. پس از فوت او احساس یاس در میان چپی‌ها به علت دادگاهی نشدن آگوستو پینوشه به علت اتهامات نقض حقوق بشر در دوران زمامداریش وجود دارد. در نوامبر ۲۰۰۶ پینوشه مسؤولیت آنچه که در دوران او انجام شده را پذیرفت گرچه هرگز به دلیل این کار محاکمه نشد. بسیاری از هواداران وفادارش نیز پس از آنکه در سال ۲۰۰۴ معلوم شد او درگیر یک اختلاس ۲۷ میلیون دلاری بوده، او را رها کردند.

وی سرانجام در ۱۰ دسامبر ۲۰۰۶ به سن ۹۱ سالگی در سانتیاگو درگذشت.
 
دوران آغازین زندگی
آگوستو پینوشه در ۲۵ نوامبر ۱۹۱۵ در شهر بندری والپاریزو واقع در شیلی به دنیا آمد. پدرش ورا و مادرش آولینا در حدود قرن نوزده میلادی به شیلی مهاجرت کرده بودند و از جمله مهاجرین شیلیایی محسوب می‌شدند. او مدارس ابتدایی و راهنمایی (مرحله دوم تحصیل) را در صومعه سن رافائل در شهر والپاریزو گذراند. در سال ۱۹۳۷ به هنگ چاکابوکو در پارگوته نام‌نویسی کرد و دو سال بعد در سال ۱۹۳۹ با درجه ستوان ای به هنگ میپو نکه پادگانش در شهر والپاریزو نقل مکان کرد و سپس دوباره در سال ۱۹۴۰ به مدرسه سواره نظام بازگشت. در سال ۱۹۴۳ با لوچیا هریارت ازدواج کرد این زن برای او پنج بچه به دنیا آورد که سه دختر (آینز لوچیا، ماریا ورونیکا، جاکولین ماری) و دو پسر (آگوستو اوسوالدو و مارکو آنتونیو) بودند.

در اواخر سال ۱۹۴۵ به هنگ کاراپانگو پیوست که در شمال شهر ایکویکه مستقر شده بود. در سال ۱۹۴۸ به دانشگاه جنگ وارد شد اما به دلیل اینکه جوانترین مأمور نظامی بود وظیفه سرویس رسانی به منطقه زغال سنگ لوتا را بر عهده او گذاشته بودند، نتوانست تحصیلش را ادامه بدهد. در سال بعد دوباره به دانشگاه جنگ برگشت. پس از اینکه مقام مأمور رئیس ستاد مرکزی را در سال ۱۹۵۱ به دست آورد توانست به عنوان استاد در دانشگاه جنگ، جغرافیای جنگی و ژئوپولتیک تدریس کند. او همچنین به عنوان سر دبیر مجله سین آگویلاس (یک هزار عقاب) نیز فعالیت می‌کرد. در اوایل سال ۱۹۵۳ با بالاترین رتبه، برای دوسال او را به هنگ رانکاگوا در آریکا فرستادند و در همان زمان به درجه پروفسوری نائل شده و به سانتیاگو برای تصاحب پست جدید نقل مکان کرد.

در سال ۱۹۵۶ به عنوان سازمانده برای مأموریت نظامی برای بیشتر کردن تشریک مساعی در دانشگاه جنگ برگزیده شد این انتخاب را گروهی از افسران جوان ترتیب داده بودند که او مجبور به معلق گذاشتن تحصیلش در رشته حقوق برای انجام این وظیفه شد. این مأموریت سه سال و نیم به طول انجامید در طی این سه سال و نیم او بیش از پیش به تدریس در رشته‌های ژئوپلتیک، جغرافیای نظامی و سیاست‌های اطلاعاتی پرداخت. در اواخر سال ۱۹۵۹ به شیلی بازگشت و او را به دفتر مرکزی مقر لشکر شیلی فرستادند که در آنتوفاگستا قرار داشت. همچنین در طی این موفقیت توانست به قائم مقامی دانشگاه جنگ نیز برسد. در سال ۱۹۶۸ سیر موفقیت‌ها بیشتر شد، ابتدا به عنوان فرمانده ستاد در لشکر دوم شیلی درآمد سپس به عنوان فرمانده کل لشکر ششم در ایکویکو گماشته شد.

در سال ۱۹۷۱ فرمانده کل لشکر رسید (فرمانده کل لشکر سانتیاگو) گذاشته بودند. پینوشه توسط خود سالوادور آلنده در سال ۱۹۷۳ به عنوان فرمانده کل لشکر برگزیده شد و این درست چند ماه قبل از این بود که کودتا به وقوع بپیوندد و آلنده از حکومت خلع گردد.
 
کودتای سال ۱۹۷۳
در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ ترکیبی از نیروهای نظامی شیلی (ارتش، نیروی دریایی، هوایی) کودتا علیه دولت آلنده را به انجام رساندند و طی به توپ بستن قصر محل سکونت سالوادور آلنده او جان باخت. کودتای سال ۱۹۷۳ رسماً به دوران ریاست جمهوری دمکراتیک که در سال ۱۹۲۵ بنا به قانون اساسی شیلی به تصویب رسیده بود پایان داد. در خاطرات پینوشه آمده‌است که او طراح اصلی توطئه بوده‌است و از مقام خود به عنوان فرمانده کل به منظور هماهنگ کردن نیروهای نظامی قبل و بعد از کودتا، سوء استفاده کرده‌است. البته در مورد سخنان خود پینوشه در این جریان شک و شبهه بسیار است، بخصوص از اینکه گاهی گفته می‌شود او کودتا را به راه انداخت ولی شواهدی در این زمینه که او یکی از به راه اندازان کودتا باشد، وجود ندارد.

در ماه‌های بعد از کودتا حزب حاکم کتابی به نام ال لیبرو بلانکو دل کامبیو (کتاب سفید تغییر حکومت در شیلی) را منتشر کرد که منظور از چاپ آن توجیه و قانونی جلوه دادن کودتا بود. در این کتاب اظهار شده بود که خود-کودتایی به صورت واضح قابل پیش‌بینی بود و خود دولت آلنده نیز در آن شرکت داشته‌است (طرح زتا). سازمان اطلاعاتی آمریکا در مورد این ادعاها می‌گوید، این برنامه زتا، تنها یک نوع تبلیغ سیاسی دولتی می‌باشد تبلیغی که همچنان تعدادی از تاریخ نگاران شیلیایی به آن استناد می‌کنند.
 
انجمن سری نظامی
انجمن سری نظامی بلافاصله پس از کودتا به راه افتاد. اعضای اصلی این انجمن ژنرال پینوشه نماینده ارتش و نیروی زمینی، آدمیرال ژوزه تریبیو مارینو نماینده نیروی دریایی، ژنرال گستاوو لینت نماینده نیروی هوایی و ژنرال کیسر ماندوزا نماینده پلیس ملی شیلی  بودند. از زمان تأسیس این انجمن سری آن را به عنوان یک هیئت رئیسه و نهاد قانونی که شاخه‌ای از دولت می‌شد در نظر گرفتند و با روی کار آمدن این انجمن قانون اساسی و مجلس هر دو معلق شدند و همچنین به وجود آمدن این انجمن باعث تحریم و تبعید جناح چپ و فعالان سیاسی از صحنه سیاسی شیلی نیز شد.
 
ریاست جمهوری
اعضای گروه سری، به منظور ریاست جمهور شدن یکی از چهار عضو برجسته برنامه‌ریزی می‌کنند. این در حالی بود که پینوشه در مدت بسیار کمی جای پای خود را در گروه به عنوان رهبر تثبیت کرد و سپس خود را به عنوان «رهبر ملی» خطاب کرد و در تاریخ ۱۷ اکتبر ۱۹۷۴ خودش را رسماً به عنوان رئیس جمهور شیلی برگزید. ژنرال لینت نماینده نیروی هوایی پس از چندی با سیاست‌های پینوشه مخالفت کرد ولی پینوشه او را مجبور به بازنشستگی اجباری کرد و ژنرال فرناندو را به جای او جایگزین کرد.

پینوشه در سال ۱۹۸۰ مقدمات یک همه پرسی به منظور تصویب قانون اساسی جدید را فراهم دید. قانون اساسی جدید توسط جییم گازمان یکی از وابستگان پینوشه، تهیه و ارائه شده بود و این اقدامات و اقدامات دیگر از جانب جناح راست حاکم پست ریاست جمهوری را کاملاً در اختیار پینوشه قرار داد. قانون اساسی جدید، منجر به وجود آوردن پست‌ها و رده‌های جدید دولتی در شیلی شد که مانند آن‌ها می‌توان به قوانین دیوان محکمه و سازمان اطلاعات و امنیت شیلی اشاره کرد. این قانون اساسی همچنین یک نسخهٔ سهل الوصول را در سال ۱۹۸۸ به مردم شیلی تجویز کرد که در یک رفراندوم تک انتخابی، مردم مجبور به انتخاب مجدد پینوشه برای پست ریاست جمهوری شدند. در مورد این همه پرسی فرمایشی نیز مدارک بسیاری در دست است که کاملاً فرمایشی و همچنین همراه با تقلب بوده‌است.

در سال ۱۹۸۳ نیروهای مخالف با رژیم وقت شروع به سازمانی کردند. این نیروها اکثراً جنبش‌های کارگری را شامل می‌شدند موجب تحریک و عکس العمل‌های نظامی و سخت گیرانه از جانب دولت و پلیس وفت شدند که سر بریدن پروفسور ژوزه مانوئل پارادا، روزنامه‌نگار مانوئل گویررو و سانتیاگو ناتینو از این جمله بود. البته انجام این کارها از جانب دولت منجر به استعفای ژنرال کیزر مندوزا در سال ۱۹۸۵ از کمیته سری شد.

در سال ۱۹۸۶ سازمان اطلاعات و امنیت موفق به کشف نزدیک به هشتاد تن انواع اسلحه‌های سبک و سنگین از یک مرکز ماهی‌گیری کوچک در کاریزال باجو شد. این اسلحه‌ها از تفنگ‌ها و مواد منفجره سی ۴ و انواع موشک‌های زمین به زمین تشکیل می‌شدند و توسط آلمان شرقی و شوروی برای کمک به گروه‌های کمونیستی شیلی فرستاده شده بود. در ماه سپتامبر، اسلحه‌های رسیده از منابع مشابه در یک ترور نافرجام علیه پینوشه استفاده شد که تنها پنج تن از محافظین پینوشه را کشت و همچنین پس از آن ماشین زره پوش مخصوص پینوشه هدف یک راکت که منفجر نشد قرار گرفت و پینوشه دوباره جان سالم به در برد.

سیاست اقتصادی
اقتصاد شیلی در ۱۹۷۳ به علت مصادره ۶۰۰ کسب و کار توسط دولت آلنده، حفاظت گرایی و تحریمهای اقتصادی ریچارد نیکسون شدیداً آسیب دیده بود، تورم ۱۰۰۰ درصد بود و کشور هیچ ذخیره خارجی نداشت و جی دی پی در حال سقوط بود. دولت تا میانه ۱۹۷۵ سیاست اصلاحی بازار آزاد را اتخاذ کرد و سعی کرد جلوی تورم و فروپاشی اقتصاد را بگیرد. پینوشه اعلام کرد می‌خواهد «شیلی نه کشور پرولترها، بلکه مالکین باشد.» دولت برای پیاده‌سازی نجات اقتصادی بر به اصلاح پسران شیکاگو و متنی به نام ال لادریلو اتکا کرد.
 
فرونشاندن مخالفت‌ها
پس از تصاحب قدرت توسط کمیتهٔ سری و تبعید اعضای جناح چپ تنها گروه‌هایی باقی‌مانده بودند که جزو گروه‌های غیرقانونی محسوب می‌شدند و دست به تشکیل، تشکیلات زیر زمینی زده بودند. طبق گزارش‌های رسیده از در طی ۱۷ سال حکومت نظامی پینوشه تعداد نزدیک به ۳۰۰۰ چپی کشته و ناپدید شدند و این تعداد را به تبعیدها اضافه کرد. ولی مخالفت پینوشه با کمونیسم و فضای آن زمان، آمریکا و بسیاری از کشورها برای مقابله با جنبش‌های چپ، باعث شد در این زمینه با آمریکا در پاناما بر سر میز مذاکره بنشیند و به توافقاتی برسد.

در گزارشی که یک کمیسیون دولتی در شیلی سال ۲۰۱۱ ارائه کرد رقم قربانیانی که در حکومت پینوشه به حبس رفته و شکنجه شده‌اند به چهل هزار و هیجده نفر می‌رسد که از این عده ۳۰۶۵ نفر جان خود را از دست داده‌اند.
گزارش‌های حقوق بشر از این حکایت می‌کنند که بسیاری از نقض حقوق بشر در جریان حکومت پینوشه در همان سالهای اوایل کودتا در ۱۹۷۳ انجام شد که در آن مردم را به دست کاروان‌های مرگ سپارده می‌شدند. همچنین می‌توان به تعداد کشته‌ها در طی این سالیان به ترور جان ژوزه تورس، رئیس جمهور سابق بولیوی اشاره کرد که در سال ۱۹۷۶ در بوینس آیرس رخ داد و همچنین قتل کارملو سوریا یک دیپلمات سازمان ملل که از وابستگان قبلی به آلنده بود و دیگر نزدیکان به آلنده که زمانی با او کار می‌کردند و همچنین مجازات مردمی سه نفر از اعضای برجستهٔ حزب کمونیست که منجر به استفای ژنرال مندوزا شد، نیز اشاره کرد.
 
تغییر سیستم حکومت به دمکراسی ۱۹۸۸
در سال ۱۹۸۸ رفراندومی به منظور انتخاب دوباره پینوشه برای هشت سال دیگر ریاست جمهوری برگزار شد. این همه پرسی از این روی برگزار شد که مخالفت بر ضد پینوشه هر روز افزایش می‌یافت و از سوی دیگر با دیدار پاپ ژان پل دوم رهبر مسیحیان کاتولیک جهان، به عبارتی مجبور شد که نظام حکومتی را از دیکتاتوری به دمکراسی تغییر شکل بدهد. در این همه پرسی اگر او دوباره رای «آری» می‌آورد، می‌توانست تا سال ۱۹۹۷ در همان مسند باقی بماند ولی اگر «نه» نصیبش می‌شد، می‌بایست تا پایان سال باقی‌مانده از ریاست جهوری خود بماند و بعد از آن یا دوباره کاندید ریاست جمهوری یا مجلس بشود.

به سرعت تبلیغات سیاسی برای «نه» گفتن در کشور به راه افتاد. کمپین‌های بزرگ به همراه گروه‌هایی که سابقاً از هم پاشیده و غیر منسجم بودند برپا شد و در طی این کمپین‌ها تبلیغات سیاسی بسیار زیادی برای نه گفتن به حکومت پینوشه تدارک دیده شد. حزب‌های سوسیالیست، سوسیال دمکرات، رادیکال و.. دیگر گروه‌هایی بودند که بخش اعظم این کمپین را تشکیل می‌دادند. بالاخره در تاریخ ۵ اکتبر ۱۹۸۸ «نه» در مقابل «بله» با ده درصد اختلاف (نه = ۵۵٫۹۹٪ و بله = ۴۴٫۱٪) به پیروزی رسید. احزاب متحد شده پاتریکیو آیلوین که مخالف آلنده هم بود را جلو انداختند تا مقابل پینوشه و حزب راست بایستد. سپس در سال ۱۹۸۹ رفراندومی دیگر به وقوع پیوست که با مقداری قاطع (۹۱٫۲۵٪) به رفراندوم گذاشتن قانون اساسی را برنده شد و در دسامبر همان سال نیز پاتریکیو آیلوین توانست، ریاست جمهوری رانیز با میزان رای ۵۵٫۱۷٪ در مقابل کمتر از ۳۰٪ رای پینوشه و دیگر کاندیداها، از آن خودش کند.

هر چند که پینوشه نتوانست در پست ریاست جمهوری باقی بماند ولی همچنان تا سال ۱۹۹۸ در پست فرماندهی کل نیروهای نظامی باقی بود و بسیاری از مردم شیلی به تمسخر او را سناتور بدون بازنشستگی خطاب می‌کردند. اما این مصونیت‌های دیپلماتیک که در شیلی امکان هیچ تعقیب قانونی علیه او را نمی‌داد، بالاخره تمام شدند و پینوشه در سال ۱۹۹۸ در بریتانیا (که برای معالجه بیماری خود به آنجا رفته بود) دستگیر و توسط یک قاضی اسپانیولی بالتازار گارزون محاکمه شد.
 
 دستگیری و دادگاه
رژیم پینوشه در دادگاه به نقض حقوق بشر در سطحی وسیع در داخل و خارج شیلی محکوم شد و همچنین به جرم‌های کشتار دسته جمعی، شکنجه، آدم دزدی، ایجاد تنش غیرقانونی و سانسور رسانه‌ها نیز متهم شدند که خود پینوشه در اواخر عمر به جرم سوء استفاده از پست برای سوء استفاده شخصی و خانوادگی نیز متهم شد. البته شایان توجه‌است دستگیری پینوشه به عنوان کسی که اعمال ضد چپی زیادی انجام داده بود، در کشوری دیگر و توسط سیستم قضایی بین‌المللی اولین خیانت علنی به ضد چپی‌ها در جهان بود. پس از آن پینوشه دوباره به شیلی بازگشت و بر خلاف تصور بسیاری، طرفدارانش برای ورودش جشن برپا کردند ولی رئیس جمهور وقت شیلی و بسیاری دیگر این کار را ستودند.
 
جنازه پینوشه
در صبح روز ۳ دسامبر ۲۰۰۶ چند حملهٔ خفیف قلبی به او دست داد ولی جان سالم به در برد این در حالی بود که در همان زمان دادگاه شیلی حکم توقف حبس خانگی او را صادر کرد و اعضای خانواده اش او را به بیمارستان نظامی رساندند؛ ولی دست آخر در ۱۰ دسامبر ۲۰۰۶ یعنی یک هفته پس از آن، به علت سکته قلبی و تب ریوی در بیمارستان فوت شد و دوره حکومت دیکتاتوری وی به پایان رسید. بلافاصله پس از پخش خبر وفات پینوشه، در خیابان‌های سانتیاگو غوغا بر پا شد.
 
پس از مرگ
در مراسم سوگواری برای پینوشه نیز رئیس جمهور وقت، میچل باچله که پدرش قربانی حکومت کودتا بود و خود نیز در این حکومت شکنجه شده به خاطر رعایت نظر بخشی از جامعه که همچنان هوادار پینوشه است و نیز برای برنینگیختن خشم افسرانی در ارتش که پینوشه همچنان اسطوره آنهاست مجبور شد یکی از وزرای خود را به این مراسم بفرستد.
ده سال پس از مرگ پینوشه نیز همچنان بخش قابل اعتنایی از جامعه شیلی نظر مثبتی به کودتا و رژیم نظامی او دارد. بنا به نظرسنجی‌ها سه چهارم جامعه معتقدند که پینوشه و دوران او همچنان بر سیاست شیلی تأثیر (مثبت یا منفی) می‌گذارند.

در رسانه‌های کنونی شیلی لفظ دیکتاتور یا رژیم نظامی برای پینوشه کمتر به کار گرفته می‌شود و بیشتر از پینوشه به عنوان «رئیس جمهور سابق» یا «ژنرال سابق» یاد می‌شود.
 
بازگشایی پرونده قضایی
پس از مرگ پینوشه به صورت نامنظم هر از چندی پروندهٔ قضایی علیه حکومت وی یا مسئولان آن زمان گشوده می‌شود. در سال ۲۰۱۲ یکی از نظامیان، قبل از مرگ از نحوه کشتن مخالفان و به دریا ریختن آن‌ها پرده برداشت و محل این جنایت را نیز فاش کرد و انجمنی از قضات شیلی که به نقض تعهد اعضای خود در پاسداری از حقوق شهروندان در دوران پینوشه اذعان کرده‌بود از مردم شیلی خواهان بخشش شد.


منبع:
fa.wikipedia.org


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مشاهیر مرتبط
موارد بیشتر برای شما