آرتور سی کلارک
آرتور سی کلارک، نویسندهی بزرگ قرن بیستم بود که در تألیفات خود علاوه بر گسترش فرهنگ مطالعهی علم، بسیاری از اتفاقات دنیای امروز را پیشبینی کرد.
سر آرتور چارلز کلارک (Sir Arthur Charles Clarke) نویسندهی انگلیسی داستانها و مقالههای علمی و تخیلی بود. او علاوه بر نویسندگی، به اختراع و پیشگویی آیندهی دنیای فناوری نیز میپرداخت. کلارک بهعنوان مجری ماهر تلویزیون و ماجراجوی دنیای زیر آب نیز شناخته میشود.
شهرت اصلی کلارک، بهخاطر شراکت در نوشتن فیلمنامهی فیلم مشهور ۲۰۰۱: یک ادیسهی فضایی است. این فیلم، در برخی منابع بهعنوان تأثیرگذارترین فیلم تاریخ شناخته میشود. آرتور یکی از طرفداران و مبلغان سفر به فضا بود. او مقالههای زیادی در این مورد نوشت و آگاهی عمومی را در این زمینه بسیار افزایش داد. او جوایز متعددی از جمله کالینگا سازمان یونسکو را بهخاطر ترویج مطالعهی علم دریافت کرد. برخی منابع رسانهای، لقب «پیامبر عصر فضا» را به او دادهاند.
تولد و تحصیل
آرتور سی کلارک در ۱۶ دسامبر سال ۱۹۱۷ در منطقهی ساحلی ماینهد در سامرست انگلستان بهدنیا آمد. پدر و مادر او، چارلز رایت و نورا ویلیس کلارک، کشاورز بودند. آرتور تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسهی Huish در سامرست گذراند. اولین برخورد او با داستانهای علمی و تخیلی در سن ۱۲ سالگی رخ داد. او در آن زمان با مجلهی عامهپسند Amazing Stories آشنا شد.
مطالعهی داستانهای علمیتخیلی، بهسرعت به سرگرمی اصلی آرتور تبدیل شد. او پس از مدتی داستانهایش را در یک مجله در مدرسه چاپ کرد. البته فقر در همان سالهای نوجوانی به سراغ این نویسندهی بزرگ آمد و او مجبور شد، تحصیل را رها کند. آرتور در سال ۱۹۳۶ بهعنوان مأمور رسیدگی به کارگران ساختمانی برای دولت انگلستان مشغول به کار شد.
کلارک در خانوادهای کشاورز متولد شد و از نوجوانی، داستان مینوشت
البته علاقه به علم و فضا هیچگاه در آرتور از بین نرفت. او در همان سنین جوانی به انجمن بین سیارهای بریتانیا (British Interplanetary Society) ملحق شد. این انجمن، مخصوص علاقهمندان به ماجراجوییهای علمی بود. آرتور برای ژورنال این انجمن مقالههایی در مورد اکتشاف فضا مینوشت. عضویت در انجمن، بهترین فرصت برای آرتور جوان بود تا با دیگر نویسندهها و ویراستارهای علمیتخیلی آشنا شود. همین ارتباطات، در انتشار اولین داستانهای او، مفید واقع شدند.
جنگ جهانی دوم، نقطهی عطفی در زندگی آرتور بود تا دانستهها و علایق خود را بهصورت عملی دنبال کند. او به نیروی هوایی انگلستان پیوست و در آنجا بهعنوان متخصص رادار مشغول شد. پیشرفت آرتور او را به درجهی افسر پرواز رساند. او پس از مدتی بهعنوان افسر فنی رادار مشهور Ground Control Aproach مشغول به کار شد.
آرتور در زمان جنگ مقالهای در مورد استفاده از ماهواره برای اتباطات نوشت. مقالهای که سالها بعد به واقعیت تبدیل شد. ایدهی کلارک در مورد ایستگاههای بزرگ ارتباطی و اتصال جهان به کمک ماهوارهها، در طول سالیان تکامل یافت تا امروز به ماهوارههای ارتباطی رباتیک تبدیل شد.کلارک در طول این سالها با دانشمندان و مهندسان آمریکایی همکاری کرد تا فضاپیماها و سکوهای پرتاب متنوع را توسعه دهند.
او در آن زمان با فروش داستان به مجلههای علمیتخیلی، کسب درآمد میکرد. کلارک پس از بازگشت از جنگ به کالج سلطنتی رفت و در سال ۱۹۴۸ مدرک کارشناسی خود را در رشتهی ریاضی و فیزیک از این دانشگاه دریافت کرد.
اولین کتابها و پروژه فضا
اولین کتاب غیرداستانی کلارک در سال ۱۹۵۰ با نام Interplanetary Fight منتشر شد. کتاب بعدی، در مورد اکتشاف فضا و با نام The Exploration of Space در سال ۱۹۵۱ معرفی شد. رمانهای بعدی، پیرو همین کتاب بودند و اکتشاف را با حالتی داستانی معرفی میکردند. کتاب Prelude to Space در مورد سفر به ماه در سال ۱۹۵۱، کتاب The Sands of Mars در مورد زندگی در کرهی مریخ در سال ۱۹۵۱ و کتاب Islands in the Sky در مورد زندگی در یک ایستگاه فضایی در سال ۱۹۵۲ چاپ شدند.
کتاب بعدی کلارک، یکی از بهترین آثار او است که نحوهی ارتباط انسان با موجودات فضایی احتمالی را شرح میدهد. این کتاب با نام Childhood's End در سال ۱۹۵۳ چاپ شد. داستان کتاب در مورد تغییرات تکاملی است که در اثر اولین ارتباطات انسانها با موجودات فضایی در آنها ایجاد میشود. در این داستان، فرمانروایان فضایی به زمین میآیند و بهنوعی آن را اشغال میکنند. در پایان، نسلهای پایانی بشر با کمک فناوری خود فضاییها، بر آنها غلبه میکنند. این روندهای انقلاب و ارتباط با فضاییها بعدا در کارهای کلارک به وفور تکرار شد.
پس از پرتاب ماهوارهی اسپوتنیک توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۵۷، استفاده از فضا توسط کشورهای مختلف جهان به مسئلهای بینالمللی تبدیل شد. کلارک در بحثها و تصمیمگیریهای پیرامون این موضوع، با آمریکاییها همکاری میکرد. او با مسئولان ادارهی هواشناسی این کشور در مورد فواید استفاده از ماهواره در این بخش، تبادل نظر کرد و ایدههای کاربردی بسیاری هم ارائه داد.
ایدهی ارتباطات ماهوارهای کلارک در سال ۱۹۶۴ به واقعیت تبدیل شد. در آن زمان ماهوارهی Syncom 3 برای پخش زندهی مسابقات المپیک سال ۱۹۶۴ به فضا پرتاب شد.
پیشگوی دنیای فناوری
آرتور سی. کلارک علاوه بر فعالیتهای علمی و مهندسی، به مطالعهی آینده و پیشگوییهای بزرگش در این رابطه نیز مشهور است. او تلاش زیادی برای گسترش مطالعهی علم در جهان انجام داد و بهنوعی، این مقوله را برای همهی مردم جهان قابل دسترس کرد. او در سال ۱۹۵۸ شروع به نوشتن مجموعهای از مقالات کرد که بهعنوان مشهورترین نوشتهی غیرداستانی او شناخته میشوند.
مقالههای Profiles of the Future تلاش اصلی کلارک برای پیشبینی جهان فناوری بودند که در سال ۱۹۶۲ در کتابی به همین نام چاپ شد. او در این کتاب، جهان آینده و یافتههای بشر را ترسیم کرده است. یک جدول زمانی در این کتاب وجود دارد که اتفاقات بزرگ تاریخ را از زمان چاپ تا سال ۲۱۰۰ پیشبینی میکند.
پیشبینیهای کلارک در مورد آینده، در داستانهای او نیز به وضوح دیده میشود. بهعنوان مثال او در رمان Fountains of Paradsie که در سال ۱۹۷۹ چاپ شد، یک آسانسور فضایی را ترسیم میکند. این ایده، برای دههها هنوز هم بحثی جذاب در زمینهی اکتشاف فضا است.
کلارک در مقالهی سال ۱۹۵۹ در مورد ارتباطات ماهوارهای، به گیرندههای شخصی هم اشاره کرده بود. او ادعا کرده بود که زمانی همهی مردم میتوانند تنها با گرفتن یک شماره، با هر فرد دیگری در جهان تماس بگیرند. بهعلاوه او در مورد مکانیابی هم پیشبینی کرده بود و در کتاب مشهور خود، ظهور این دستگاهها را میانههای دههی ۱۹۸۰ بیان کرد.
کلارک در مصاحبهای در سال ۱۹۷۴ با یکی از خبرگزاریهای دولتی استرالیا در مورد آینده و زندگی بشر در سال ۲۰۰۱، بسیاری از پدیدههای امروزی را بهدرستی پیشبینی کرد. او مواردی همچون بانکداری آنلاین و فروشگاههای آنلاین را بهعنوان پدیدههای رایج در شروع قرن ۲۱ بیان کرد. در این مصاحبه، خبرنگار از کلارک پرسید که زندگی پسرش در آینده چگونه خواهد بود. کلارک پاسخ داد:
او در خانهی خودش یک کامپیوتر خواهد داشت که البته کوچکتر از نمونههای امروزی خواهد بود. او در آینده یک کنسول دارد که با آن صحبت میکند. تمام نیازها از دریافت اطلاعات تا اطلاعات بانکی، رزرو بلیط تئاتر و تمام موارد دیگر زندگی پیچیده، تنها با یک دستگاه کوچک خانگی برآورده می شود.
کلارک ایدهی جالبی نیز در مورد زندگی در فضا داشت. او معتقد بود حیات فرازمینی به احتمال زیاد وجود دارد. به عقیدهی کلارک، فناوریهای زمین در برابر حیات فرازمینی بسیار پیش پا افتاده است. در نهایت، او دو حالت را در این زمینه متصور بود و هر دو را نیز ترسناک میدانست: ما یا در این جهان تنها هستیم یا نیستیم!
شاهکار ادیسهی فضایی
آتور سی کلارک در میانههای قرن بیستم به اکتشاف دریا علاقهمند شد. او در سال ۱۹۵۶ به سریلانکا رفت و عکسبرداری و غواصی را به کارهای روزمرهی خود تبدیل کرد. او ابتدا در ساحل جنوبی و در اوناواتونا اقامت داشت و پس از مدتی به کلومبو رفت. غواصیها و ماجراجوییهای او در این منطقه، منجر به کشف یک معبد قدیمی شد.
کلارک در زمان اقامت در سریلانکا دو کتاب مهم نیز نوشت. کتاب Coast of Coral در سال ۱۹۵۶ و The Reefs of Taprobane در سال ۱۹۵۷ منتشر شد. او در کتاب دوم، جریان کشف آن معبد مشهور را نیز بهصورت داستان توضیح داد. او برای گذران زندگی در آن منطقه، یک مدرسهی غواصی و فروشگاه نیز تأسیس کرد.
تبحر بالای کلارک در نوشتن، او را در سال ۱۹۶۴ با فیلمساز مشهور یعنی استنلی کوبریک همراه کرد. همکاری این دو نفر، منجر به تولد شاهکاری در تاریخ سینما با نام ۲۰۰۱: ادیسهی فضایی شد. این فیلم در سال ۱۹۶۸ پخش و بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای تاریخ شناخته شد. کلارک و کوبریک برای فیلمنامهی این فیلم، نامزد دریافت جایزهی اسکار شدند.
آرتور پس از پخش و موفقیت ادیسه فضایی، نسخهی رمان این فیلمنامه را نیز در سال ۱۹۶۸ منتشر کرد. این نسخه، بر اساس دستنویسهای اولیهی او برای فیلمنامه بوده و کمی با فیلم اصلی متفاوت است.
دولت سریلانکا در سال ۱۹۷۵ بهخاطر فعالیتهای این نویسندهی بزرگ، پیشنهاد شهروندی خود را به او ارائه کرد. کلارک در آن منطقه بهقدری محبوب و مشهور شد که در زمان ملاقات دوستش رابرت آنسون هاینلاین، نیروی هوایی سریلانکا هلیکوپتری اختصاصی را برای گشتوگذار در منطقه به آنها داد.
او در سال ۱۹۸۲ بار دیگر به سراغ این داستان رفت و ۲۰۱۰: ادیسهی ۲ را نوشت. این داستان با همکاری پیتر هیامز ساخته و در سال ۱۹۸۴ اکران شد. نکتهی جالب در مورد این داستان و فیلمنامه، روش همکاری این نویسنده و کارگردان بود که برای اولین بار از کامپیوتر و مودم استفاده میکردند. کلارک دو نسخهی دیگر نیز در ادامهی این داستان نوشت. ۲۰۶۱: ادیسهی ۳ و ۳۰۰۱: ادیسهی نهایی، نام این دو کتاب بودند که البته، به فیلم تبدیل نشدند.
کلارک علاوه بر سری داستانهای ادیسه، داستانی مشهور با نام ملاقات با راما دارد. این داستان در سال ۱۹۷۳ چاپ شد و تاکنون، تلاشهای متعددی برای تبدیل کردن آن به فیلم سینمایی انجام شد. هنرمندان بزرگ هالیوودی همچون مورگان فریمن و دیوید فینچر، از ابتدای قرن ۲۱ تلاشهای زیادی در مسیر تولید فیلم از این رمان انجام دادند اما هنوز هیچکدام عملی نشده است.
در سالهای پایانی قرن بیستم، آرتور سی کلارک به همراه ایزاک آسیموف و رابرت هاینلاین بهعنوان بزرگان داستاننویسی علمیتخیلی شناخته میشدند. آنها بهصورت غیررسمی لقب Big Three را یدک میکشیدند. رابطهی کلارک و هاینلاین از سال ۱۹۵۱ و ارتباط با آسیموف از سال ۱۹۵۳ شروع شد. البته رابطهی هاینلاین و کلارک در سال ۱۹۸۴ و بر سر بحثی پیرامون سیاستهای آمریکا در حوزهی دفاعی، تا حدودی تیره و تار شد.
برنامههای تلویزیونی
کلارک در دههی ۱۹۸۰ در برنامههای تلویزیونی متعدد نقش داشت. یکی از مشهورترین برنامههای او با نام Arthur C. Clarke's Mysterious World در ۱۳ قسمت و در تلویزیون بریتانیا پخش شد. موضوع این برنامه، نگاهی به پدیدههای عجیب در سرتاسر جهان بود.
برنامهی بعدی نیز یک سریال ۱۳ قسمتی با نام Arthur C. Clarke's World of Strange Powers بود که به جهانهای ماوراءالطبیعه میپرداخت. مجموعهی این دو برنامهی تلویزیونی در نهایت در سریالی با نام Mysterius Universe جمعبندی شد.
زندگی شخصی و مرگ
کلارک در سال ۱۹۵۳ و در سفری به فلوریدا با مرلین میفیلد ازدواج کرد. البته ازدواج آنها تنها ۶ ماه دوام داشت و طلاق رسمی هم در سال ۱۹۵۴ ثبت شد. کلارک هیچگاه دوباره ازدواج نکرد و برخی مورخان و کارشناسان، تمایلات جنسی خاص را دلیل ازدواج نکردن او در سریلانکا میدانند.
این نویسندهی بزرگ قرن بیستم مجموعهای از دستنوشتههای خود را به برادرش فرد سپرد تا از آنها نگهداری کند. این مجموعه به نام Clarkives شناخته میشود. کلارک وصیت کرده است که برخی از نسخههای خصوصی این مجموعه، تا ۳۰ سال پس از مرگش منتشر نشود.
در ۲۶ می سال ۲۰۰۰، نشان شوالیه بهخاطر خدمات بیشمار آرتور سی. کلارک به حوزهی ادبیات، در مراسمی در کولومبو، پایتخت سریلانکا به او اهدا شد. این نشان و لقب سِر در سال ۱۹۹۸ برای کلارک در نظر گرفته شده بود. البته او بهخاطر درگیری در یک پروندهی اتهام به آزار جنسی، مراسم اصلی را به تعویق انداخت. در نهایت، آن پرونده نیز بهنفع کلارک مختومه و او از همهی اتهامات مبری شد.
آرتور سی کلارک از سال ۱۹۸۸ به سندرم پس از فلج اطفال مبتلا شد و از آن زمان، در اکثر اوقات روی ویلچر مینشست. بهخاطر این مشکل، او در سالهای پایانی توانایی سفر و حتی صحیح صحبت کردن هم نداشت. او در این سالها با پیامهای ویدیویی با طرفداران و دوستانش ارتباط برقرار میکرد. آرتور سی کلارک در ۱۹ مارس سال ۲۰۰۸، بر اثر مشکلات تنفسی از دنیا رفت. جسد او در کنار دوست همیشگیاش لزلی اِکانایاک در منطقهی کولومبو و با مراسم سنتی مردم سریلانکا، دفن شد.
کلارک در سالهای پایانی کتابها و داستانهای متعددی را در همکاری با دیگر نویسندگان منتشر کرد. او چند روز پیش از مرگ، آخرین نوشتههای کتاب آخرش با نام The Last Theorem را مرور کرده و برای همکارش فردریک پول ارسال کرد. این کتاب پس از مرگ کلارک چاپ شد.
جوایز و افتخارات
آرتور سی. کلارک در طول زندگی خود جوایز متعددی را برای آثار فاخر خود در زمینهی ادبیات علمیتخیلی دریافت کرد. جایزهی مشهور کالینگا از سازمان یونسکو در سال ۱۹۶۱، یکی از بزرگترین افتخارات این دانشمند بود که بهخاطر نقش او در گسترش علم اهدا شد. فیلمنامه و فیلم اودیسه نیز نامزدی اسکار را برای او به همراه داشتند. شهرت این نام بهقدری شد که ماژول کنترلی آپولو ۱۳ ادیسه نامیده شد.
جوایز Hugo و Nebula از مشهورترین جوایز ادبی جهان هستند که بهخاطر کتابهای مختلف کلارک از جمله ملاقات با راما به او اهدا شدند. علاوه بر کتاب و ادبیات، کلارک به خاطر فعالیتهای علمی از جمله همکاری در ایدهی ماهوارههای هواشناسی و کمک به اکتشاف فضا، جایزهی آکادمی ملی مهندسی را دریافت کرد.
کلارک در سال ۱۹۹۴ برای جایزهی صلح نوبل پیشنهاد شد. دانشگاه Bath در سال ۱۹۸۸، مدرک دکترای افتخاری خود را به این نویسنده اهدا کرد. او از طرف دولت سریلانکا نیز برترین جایزهی شهروندی را دریافت کرده است.
علاوه بر جوایز دریافتی، موارد مختلفی نیز در احترام به این نویسندهی دنیای فناوری به نام او ثبت شدهاند. در این میان میتوان به جایزهی رسمی بنیاد آرتور سی. کلارک برای نوآوری اشاره کرد. بهعلاوه، سیارک 4923 Clarke و یک فسیل دایناسور نیز به نام این دانشمند ثبت شدهاند.
منبع:
www.zoomit.ir
سر آرتور چارلز کلارک (Sir Arthur Charles Clarke) نویسندهی انگلیسی داستانها و مقالههای علمی و تخیلی بود. او علاوه بر نویسندگی، به اختراع و پیشگویی آیندهی دنیای فناوری نیز میپرداخت. کلارک بهعنوان مجری ماهر تلویزیون و ماجراجوی دنیای زیر آب نیز شناخته میشود.
شهرت اصلی کلارک، بهخاطر شراکت در نوشتن فیلمنامهی فیلم مشهور ۲۰۰۱: یک ادیسهی فضایی است. این فیلم، در برخی منابع بهعنوان تأثیرگذارترین فیلم تاریخ شناخته میشود. آرتور یکی از طرفداران و مبلغان سفر به فضا بود. او مقالههای زیادی در این مورد نوشت و آگاهی عمومی را در این زمینه بسیار افزایش داد. او جوایز متعددی از جمله کالینگا سازمان یونسکو را بهخاطر ترویج مطالعهی علم دریافت کرد. برخی منابع رسانهای، لقب «پیامبر عصر فضا» را به او دادهاند.
تولد و تحصیل
آرتور سی کلارک در ۱۶ دسامبر سال ۱۹۱۷ در منطقهی ساحلی ماینهد در سامرست انگلستان بهدنیا آمد. پدر و مادر او، چارلز رایت و نورا ویلیس کلارک، کشاورز بودند. آرتور تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسهی Huish در سامرست گذراند. اولین برخورد او با داستانهای علمی و تخیلی در سن ۱۲ سالگی رخ داد. او در آن زمان با مجلهی عامهپسند Amazing Stories آشنا شد.
مطالعهی داستانهای علمیتخیلی، بهسرعت به سرگرمی اصلی آرتور تبدیل شد. او پس از مدتی داستانهایش را در یک مجله در مدرسه چاپ کرد. البته فقر در همان سالهای نوجوانی به سراغ این نویسندهی بزرگ آمد و او مجبور شد، تحصیل را رها کند. آرتور در سال ۱۹۳۶ بهعنوان مأمور رسیدگی به کارگران ساختمانی برای دولت انگلستان مشغول به کار شد.
کلارک در خانوادهای کشاورز متولد شد و از نوجوانی، داستان مینوشت
البته علاقه به علم و فضا هیچگاه در آرتور از بین نرفت. او در همان سنین جوانی به انجمن بین سیارهای بریتانیا (British Interplanetary Society) ملحق شد. این انجمن، مخصوص علاقهمندان به ماجراجوییهای علمی بود. آرتور برای ژورنال این انجمن مقالههایی در مورد اکتشاف فضا مینوشت. عضویت در انجمن، بهترین فرصت برای آرتور جوان بود تا با دیگر نویسندهها و ویراستارهای علمیتخیلی آشنا شود. همین ارتباطات، در انتشار اولین داستانهای او، مفید واقع شدند.
جنگ جهانی دوم، نقطهی عطفی در زندگی آرتور بود تا دانستهها و علایق خود را بهصورت عملی دنبال کند. او به نیروی هوایی انگلستان پیوست و در آنجا بهعنوان متخصص رادار مشغول شد. پیشرفت آرتور او را به درجهی افسر پرواز رساند. او پس از مدتی بهعنوان افسر فنی رادار مشهور Ground Control Aproach مشغول به کار شد.
آرتور در زمان جنگ مقالهای در مورد استفاده از ماهواره برای اتباطات نوشت. مقالهای که سالها بعد به واقعیت تبدیل شد. ایدهی کلارک در مورد ایستگاههای بزرگ ارتباطی و اتصال جهان به کمک ماهوارهها، در طول سالیان تکامل یافت تا امروز به ماهوارههای ارتباطی رباتیک تبدیل شد.کلارک در طول این سالها با دانشمندان و مهندسان آمریکایی همکاری کرد تا فضاپیماها و سکوهای پرتاب متنوع را توسعه دهند.
او در آن زمان با فروش داستان به مجلههای علمیتخیلی، کسب درآمد میکرد. کلارک پس از بازگشت از جنگ به کالج سلطنتی رفت و در سال ۱۹۴۸ مدرک کارشناسی خود را در رشتهی ریاضی و فیزیک از این دانشگاه دریافت کرد.
اولین کتابها و پروژه فضا
اولین کتاب غیرداستانی کلارک در سال ۱۹۵۰ با نام Interplanetary Fight منتشر شد. کتاب بعدی، در مورد اکتشاف فضا و با نام The Exploration of Space در سال ۱۹۵۱ معرفی شد. رمانهای بعدی، پیرو همین کتاب بودند و اکتشاف را با حالتی داستانی معرفی میکردند. کتاب Prelude to Space در مورد سفر به ماه در سال ۱۹۵۱، کتاب The Sands of Mars در مورد زندگی در کرهی مریخ در سال ۱۹۵۱ و کتاب Islands in the Sky در مورد زندگی در یک ایستگاه فضایی در سال ۱۹۵۲ چاپ شدند.
کتاب بعدی کلارک، یکی از بهترین آثار او است که نحوهی ارتباط انسان با موجودات فضایی احتمالی را شرح میدهد. این کتاب با نام Childhood's End در سال ۱۹۵۳ چاپ شد. داستان کتاب در مورد تغییرات تکاملی است که در اثر اولین ارتباطات انسانها با موجودات فضایی در آنها ایجاد میشود. در این داستان، فرمانروایان فضایی به زمین میآیند و بهنوعی آن را اشغال میکنند. در پایان، نسلهای پایانی بشر با کمک فناوری خود فضاییها، بر آنها غلبه میکنند. این روندهای انقلاب و ارتباط با فضاییها بعدا در کارهای کلارک به وفور تکرار شد.
پس از پرتاب ماهوارهی اسپوتنیک توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۵۷، استفاده از فضا توسط کشورهای مختلف جهان به مسئلهای بینالمللی تبدیل شد. کلارک در بحثها و تصمیمگیریهای پیرامون این موضوع، با آمریکاییها همکاری میکرد. او با مسئولان ادارهی هواشناسی این کشور در مورد فواید استفاده از ماهواره در این بخش، تبادل نظر کرد و ایدههای کاربردی بسیاری هم ارائه داد.
ایدهی ارتباطات ماهوارهای کلارک در سال ۱۹۶۴ به واقعیت تبدیل شد. در آن زمان ماهوارهی Syncom 3 برای پخش زندهی مسابقات المپیک سال ۱۹۶۴ به فضا پرتاب شد.
پیشگوی دنیای فناوری
آرتور سی. کلارک علاوه بر فعالیتهای علمی و مهندسی، به مطالعهی آینده و پیشگوییهای بزرگش در این رابطه نیز مشهور است. او تلاش زیادی برای گسترش مطالعهی علم در جهان انجام داد و بهنوعی، این مقوله را برای همهی مردم جهان قابل دسترس کرد. او در سال ۱۹۵۸ شروع به نوشتن مجموعهای از مقالات کرد که بهعنوان مشهورترین نوشتهی غیرداستانی او شناخته میشوند.
مقالههای Profiles of the Future تلاش اصلی کلارک برای پیشبینی جهان فناوری بودند که در سال ۱۹۶۲ در کتابی به همین نام چاپ شد. او در این کتاب، جهان آینده و یافتههای بشر را ترسیم کرده است. یک جدول زمانی در این کتاب وجود دارد که اتفاقات بزرگ تاریخ را از زمان چاپ تا سال ۲۱۰۰ پیشبینی میکند.
پیشبینیهای کلارک در مورد آینده، در داستانهای او نیز به وضوح دیده میشود. بهعنوان مثال او در رمان Fountains of Paradsie که در سال ۱۹۷۹ چاپ شد، یک آسانسور فضایی را ترسیم میکند. این ایده، برای دههها هنوز هم بحثی جذاب در زمینهی اکتشاف فضا است.
کلارک در مقالهی سال ۱۹۵۹ در مورد ارتباطات ماهوارهای، به گیرندههای شخصی هم اشاره کرده بود. او ادعا کرده بود که زمانی همهی مردم میتوانند تنها با گرفتن یک شماره، با هر فرد دیگری در جهان تماس بگیرند. بهعلاوه او در مورد مکانیابی هم پیشبینی کرده بود و در کتاب مشهور خود، ظهور این دستگاهها را میانههای دههی ۱۹۸۰ بیان کرد.
کلارک در مصاحبهای در سال ۱۹۷۴ با یکی از خبرگزاریهای دولتی استرالیا در مورد آینده و زندگی بشر در سال ۲۰۰۱، بسیاری از پدیدههای امروزی را بهدرستی پیشبینی کرد. او مواردی همچون بانکداری آنلاین و فروشگاههای آنلاین را بهعنوان پدیدههای رایج در شروع قرن ۲۱ بیان کرد. در این مصاحبه، خبرنگار از کلارک پرسید که زندگی پسرش در آینده چگونه خواهد بود. کلارک پاسخ داد:
او در خانهی خودش یک کامپیوتر خواهد داشت که البته کوچکتر از نمونههای امروزی خواهد بود. او در آینده یک کنسول دارد که با آن صحبت میکند. تمام نیازها از دریافت اطلاعات تا اطلاعات بانکی، رزرو بلیط تئاتر و تمام موارد دیگر زندگی پیچیده، تنها با یک دستگاه کوچک خانگی برآورده می شود.
کلارک ایدهی جالبی نیز در مورد زندگی در فضا داشت. او معتقد بود حیات فرازمینی به احتمال زیاد وجود دارد. به عقیدهی کلارک، فناوریهای زمین در برابر حیات فرازمینی بسیار پیش پا افتاده است. در نهایت، او دو حالت را در این زمینه متصور بود و هر دو را نیز ترسناک میدانست: ما یا در این جهان تنها هستیم یا نیستیم!
شاهکار ادیسهی فضایی
آتور سی کلارک در میانههای قرن بیستم به اکتشاف دریا علاقهمند شد. او در سال ۱۹۵۶ به سریلانکا رفت و عکسبرداری و غواصی را به کارهای روزمرهی خود تبدیل کرد. او ابتدا در ساحل جنوبی و در اوناواتونا اقامت داشت و پس از مدتی به کلومبو رفت. غواصیها و ماجراجوییهای او در این منطقه، منجر به کشف یک معبد قدیمی شد.
کلارک در زمان اقامت در سریلانکا دو کتاب مهم نیز نوشت. کتاب Coast of Coral در سال ۱۹۵۶ و The Reefs of Taprobane در سال ۱۹۵۷ منتشر شد. او در کتاب دوم، جریان کشف آن معبد مشهور را نیز بهصورت داستان توضیح داد. او برای گذران زندگی در آن منطقه، یک مدرسهی غواصی و فروشگاه نیز تأسیس کرد.
تبحر بالای کلارک در نوشتن، او را در سال ۱۹۶۴ با فیلمساز مشهور یعنی استنلی کوبریک همراه کرد. همکاری این دو نفر، منجر به تولد شاهکاری در تاریخ سینما با نام ۲۰۰۱: ادیسهی فضایی شد. این فیلم در سال ۱۹۶۸ پخش و بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای تاریخ شناخته شد. کلارک و کوبریک برای فیلمنامهی این فیلم، نامزد دریافت جایزهی اسکار شدند.
آرتور پس از پخش و موفقیت ادیسه فضایی، نسخهی رمان این فیلمنامه را نیز در سال ۱۹۶۸ منتشر کرد. این نسخه، بر اساس دستنویسهای اولیهی او برای فیلمنامه بوده و کمی با فیلم اصلی متفاوت است.
دولت سریلانکا در سال ۱۹۷۵ بهخاطر فعالیتهای این نویسندهی بزرگ، پیشنهاد شهروندی خود را به او ارائه کرد. کلارک در آن منطقه بهقدری محبوب و مشهور شد که در زمان ملاقات دوستش رابرت آنسون هاینلاین، نیروی هوایی سریلانکا هلیکوپتری اختصاصی را برای گشتوگذار در منطقه به آنها داد.
او در سال ۱۹۸۲ بار دیگر به سراغ این داستان رفت و ۲۰۱۰: ادیسهی ۲ را نوشت. این داستان با همکاری پیتر هیامز ساخته و در سال ۱۹۸۴ اکران شد. نکتهی جالب در مورد این داستان و فیلمنامه، روش همکاری این نویسنده و کارگردان بود که برای اولین بار از کامپیوتر و مودم استفاده میکردند. کلارک دو نسخهی دیگر نیز در ادامهی این داستان نوشت. ۲۰۶۱: ادیسهی ۳ و ۳۰۰۱: ادیسهی نهایی، نام این دو کتاب بودند که البته، به فیلم تبدیل نشدند.
کلارک علاوه بر سری داستانهای ادیسه، داستانی مشهور با نام ملاقات با راما دارد. این داستان در سال ۱۹۷۳ چاپ شد و تاکنون، تلاشهای متعددی برای تبدیل کردن آن به فیلم سینمایی انجام شد. هنرمندان بزرگ هالیوودی همچون مورگان فریمن و دیوید فینچر، از ابتدای قرن ۲۱ تلاشهای زیادی در مسیر تولید فیلم از این رمان انجام دادند اما هنوز هیچکدام عملی نشده است.
در سالهای پایانی قرن بیستم، آرتور سی کلارک به همراه ایزاک آسیموف و رابرت هاینلاین بهعنوان بزرگان داستاننویسی علمیتخیلی شناخته میشدند. آنها بهصورت غیررسمی لقب Big Three را یدک میکشیدند. رابطهی کلارک و هاینلاین از سال ۱۹۵۱ و ارتباط با آسیموف از سال ۱۹۵۳ شروع شد. البته رابطهی هاینلاین و کلارک در سال ۱۹۸۴ و بر سر بحثی پیرامون سیاستهای آمریکا در حوزهی دفاعی، تا حدودی تیره و تار شد.
برنامههای تلویزیونی
کلارک در دههی ۱۹۸۰ در برنامههای تلویزیونی متعدد نقش داشت. یکی از مشهورترین برنامههای او با نام Arthur C. Clarke's Mysterious World در ۱۳ قسمت و در تلویزیون بریتانیا پخش شد. موضوع این برنامه، نگاهی به پدیدههای عجیب در سرتاسر جهان بود.
برنامهی بعدی نیز یک سریال ۱۳ قسمتی با نام Arthur C. Clarke's World of Strange Powers بود که به جهانهای ماوراءالطبیعه میپرداخت. مجموعهی این دو برنامهی تلویزیونی در نهایت در سریالی با نام Mysterius Universe جمعبندی شد.
زندگی شخصی و مرگ
کلارک در سال ۱۹۵۳ و در سفری به فلوریدا با مرلین میفیلد ازدواج کرد. البته ازدواج آنها تنها ۶ ماه دوام داشت و طلاق رسمی هم در سال ۱۹۵۴ ثبت شد. کلارک هیچگاه دوباره ازدواج نکرد و برخی مورخان و کارشناسان، تمایلات جنسی خاص را دلیل ازدواج نکردن او در سریلانکا میدانند.
این نویسندهی بزرگ قرن بیستم مجموعهای از دستنوشتههای خود را به برادرش فرد سپرد تا از آنها نگهداری کند. این مجموعه به نام Clarkives شناخته میشود. کلارک وصیت کرده است که برخی از نسخههای خصوصی این مجموعه، تا ۳۰ سال پس از مرگش منتشر نشود.
در ۲۶ می سال ۲۰۰۰، نشان شوالیه بهخاطر خدمات بیشمار آرتور سی. کلارک به حوزهی ادبیات، در مراسمی در کولومبو، پایتخت سریلانکا به او اهدا شد. این نشان و لقب سِر در سال ۱۹۹۸ برای کلارک در نظر گرفته شده بود. البته او بهخاطر درگیری در یک پروندهی اتهام به آزار جنسی، مراسم اصلی را به تعویق انداخت. در نهایت، آن پرونده نیز بهنفع کلارک مختومه و او از همهی اتهامات مبری شد.
آرتور سی کلارک از سال ۱۹۸۸ به سندرم پس از فلج اطفال مبتلا شد و از آن زمان، در اکثر اوقات روی ویلچر مینشست. بهخاطر این مشکل، او در سالهای پایانی توانایی سفر و حتی صحیح صحبت کردن هم نداشت. او در این سالها با پیامهای ویدیویی با طرفداران و دوستانش ارتباط برقرار میکرد. آرتور سی کلارک در ۱۹ مارس سال ۲۰۰۸، بر اثر مشکلات تنفسی از دنیا رفت. جسد او در کنار دوست همیشگیاش لزلی اِکانایاک در منطقهی کولومبو و با مراسم سنتی مردم سریلانکا، دفن شد.
کلارک در سالهای پایانی کتابها و داستانهای متعددی را در همکاری با دیگر نویسندگان منتشر کرد. او چند روز پیش از مرگ، آخرین نوشتههای کتاب آخرش با نام The Last Theorem را مرور کرده و برای همکارش فردریک پول ارسال کرد. این کتاب پس از مرگ کلارک چاپ شد.
جوایز و افتخارات
آرتور سی. کلارک در طول زندگی خود جوایز متعددی را برای آثار فاخر خود در زمینهی ادبیات علمیتخیلی دریافت کرد. جایزهی مشهور کالینگا از سازمان یونسکو در سال ۱۹۶۱، یکی از بزرگترین افتخارات این دانشمند بود که بهخاطر نقش او در گسترش علم اهدا شد. فیلمنامه و فیلم اودیسه نیز نامزدی اسکار را برای او به همراه داشتند. شهرت این نام بهقدری شد که ماژول کنترلی آپولو ۱۳ ادیسه نامیده شد.
جوایز Hugo و Nebula از مشهورترین جوایز ادبی جهان هستند که بهخاطر کتابهای مختلف کلارک از جمله ملاقات با راما به او اهدا شدند. علاوه بر کتاب و ادبیات، کلارک به خاطر فعالیتهای علمی از جمله همکاری در ایدهی ماهوارههای هواشناسی و کمک به اکتشاف فضا، جایزهی آکادمی ملی مهندسی را دریافت کرد.
کلارک در سال ۱۹۹۴ برای جایزهی صلح نوبل پیشنهاد شد. دانشگاه Bath در سال ۱۹۸۸، مدرک دکترای افتخاری خود را به این نویسنده اهدا کرد. او از طرف دولت سریلانکا نیز برترین جایزهی شهروندی را دریافت کرده است.
علاوه بر جوایز دریافتی، موارد مختلفی نیز در احترام به این نویسندهی دنیای فناوری به نام او ثبت شدهاند. در این میان میتوان به جایزهی رسمی بنیاد آرتور سی. کلارک برای نوآوری اشاره کرد. بهعلاوه، سیارک 4923 Clarke و یک فسیل دایناسور نیز به نام این دانشمند ثبت شدهاند.
منبع:
www.zoomit.ir