يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

علی محمد خادم میثاق

علی محمد خادم میثاق
(1337 -1286 ش)، نوازنده. در تهران متولد شد. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتى به مدرسه‏ى فلاحت كشاورزى) رفت و مدت دو سال در این مدرسه به تحصیل پرداخت. وى به علت علاقه بسیارى كه به موسیقى داشت به مدرسه موزیك رفت و در آنجا سلفژو هارمونى را نزد سالار معزز و كنترباس و پیانو را از سرهنگ نصراللَّه‏خان مین باشیان و علینقى وزیرى فراگرفت و موفق به اخذ دیپلم از مدرسه‏ى موزیك شد و پس از چندى به سمت استادى آنجا رسید. سرانجام بر اثر سانحه‏اى درگذشت. از آثار او مى‏توان به «سرودهاى میهنى و اخلاقى»؛ «چندین مارش نظامى» و «تعدادى آهنگ روى تم‏هاى موسیقى محلى ایران» اشاره كرد.[1] (بادوسپان) از ملوك رستمدار طبرستان پسر جیل گاوباره كه در 40 ه.ق.از برادر خود دابویه پادشاه گیلان جدا شد و به رویان رفت و به خلاف برادر طریق عدل و انصاف مسلوك داشت و بدین سبب مردم رستمدار بطاعتش درآمدند و او 35 سال پادشاهى كرد. یكى از خادمان به فرهنگ و هنر موسیقى ایران كه شاید سالها طول كشید تا بتوان جاى خالى او را پر نمود. على‏محمد خادم میثاق بود كه به سال 1386 خورشیدى در تهران متولد شد. نگارنده شرح حال و دوران فعالیت‏هاى هنرى و خدماتى او به موسیقى كشور كرد در جلد دوم كتاب «مردان موسیقى سنتى و نوین ایران» به تحریر درآوردم، ولى هرچه درباره این هنرمند بزرگ و باارزش نوشته شود كم است. لذا مطالبى را كه استادان بزرگ دیگر موسیقى ایران مثل: استاد حسین دهلوى، حسینعلى ملاح و بهاءالدین بامشاد نوشته‏اند از نظر خوانندگان گرامى مى‏گذرانم، باشد كه این نوشته‏ها به عنوان اسنادى مهم و تاریخى در كتابها براى آیندگان به یادگار بماند. على‏محمد خادم‏میثاق، پس از پایان تحصیلات ابتدایى به مدرسه فلاحت رفت ولى بنا به علاقه‏اى كه به موسیقى داشت پس از دو سال به مدرسه موزیك كه زیر نظر سالار معزز اداره مى‏شد، رفت و موسیقى را دنبال كرد سال 1337 بر اثر تصادف در جاده تهران و اصفهان به رحمت ایزدى پیوست. استاد حسینى دهلوى درباره وى مى‏نویسد: «اینك كه یاد هنرمند فقید على‏محمد خادم‏میثاق را گرامى مى‏داریم توجه به این نكته لازم است كه او نه تنها هنرمند بلكه انسان واقعى بود. گرچه بیشتر مردمان فكر مى‏كنند هنرمندى فقط آموختن رموز و تكنیك رشته‏اى از رشته‏هاى هنرى است، ولى بر اهل نظر پوشیده نیست كه مردمى و بشر دوستى بر مفهوم هنر حكومت دارد و بى‏وجود آن، وجود این نیز متصور نیست. ما در اجتماعى زندگى مى‏كنم كه متأسفانه ارباب هنر اغلب به این نكته توجه كافى مبذول نمى‏كنند و عده كسانى كه هر یك به نحوى با هنر سر و كار دارند ولى از مردمى بهره كافى نبرده‏اند چندان كم نیست. براى چنین جامعه‏اى درگذشت هنرمندى چون خادم میثاق به راستى ضایعه‏اى تدارك ناپذیر محسوب مى‏گردد. مرحوم خادم‏میثاق هنرمندى بود بى‏غرض و حقیقت‏بین. هیچگاه جنبه‏هاى خوب و بد كار خود را پوشیده نمى‏داشت و هر نوع انتقاد سالمى را به گوش جان مى‏شنید، اغلب در فرصت‏هاى مناسب آثار خود را در معرض قضاوت دوستان خود قرار مى‏داد... براى اهل هنر مشوق بسیار خوبى بود و از هر فكر صحیح و منطقى پشتیبانى میكرد... به كارش واقعا علاقه داشت و بى‏ریا در بهبود آن مى‏كوشید. از تظاهر بیزار بود و هرگز به دانستن آنچه نمى‏دانست تظاهر نمى‏كرد... براى كسانى كه در راه صحیح گام مى‏زدند ارزش زیادى قائل بود... رفتارش اعتماد دوستان را به خود جلب كرده بود، به همین جهت تمام دوستانش معتقدند كه خادم میثاق دوستى مطمئن و قابل اعتماد بود. از خصوصیات اخلاقى و مردمى او كه بگذریم، جنبه‏هاى فنى و ارزش هنرى، كار او را مى‏توان مورد بحث قرار داد. خادم‏میثاق از طرفداران جدى تحول و تكامل موسیقى ایرانى بود و از هر جنبشى كه در این راه وجود داشت پشتیبانى مى‏نمود و خود نیز در این راه از بذل هیچ كوششى خوددارى نمى‏كرد. دوران تجلى و رونق فعالیت‏هاى هنرى خادم میثاق بیشتر از زمانى شروع مى‏شود كه اركسترهاى اداره هنرهاى زیبا در مسیر یك تحول اساسى در موسیقى ایرانى تشكیل شد و رهبرى اركستر شماره 3 به او واگذار گردید. نتیجه جدیت و پشتكار وسعت اطلاعات او بخصوص به علت سالها همكارى با اركستر سنفونیك و تجربه‏اى كه از این راه به دست آورده بود، اركستر او پیشروترین اركسترهاى هنرهاى زیبا به شمار مى‏رفت و اداره كل هنرهاى زیبا همواره در مواقع حساس از وجود او استفاده مى‏نمود. رفتارش با اعضاى اركستر بسیار صمیمى بود. با آنان چون پدرى مهربان رفتار مى‏نمود و به همین جهت در عین اینكه بسیار جدى بود، اعضاى اركستر از همكارى صمیمانه با او دریغ نداشتند. سبك كارش در تنظیم و ساختن آهنگها- باز هم به علت سابقه‏اى كه در موسیقى غربى و شركت در اركستر سنفونیك داشت- داراى رنگ‏آمیزى خاصى بود. به طور كلى موسیقى او جنبه آرمونى داشت. با این حال سعى مى‏كرد از اصولى استفاده كند كه سادگى موسیقى ایرانى بیشتر حفظ گردد. به آهنگ‏هاى محلى علاقه‏اى بسیار داشت و در تنظیم این آهنگها كوشش فراوان مى‏نمود. محصول این كوشش‏ها چند قطعه زیبا براى اركستر است كه از بین آنها قطعات زیر را مى‏توان نام برد: 1- «واسونك ودوما» دو آهنگ محلى فارس كه در مایه اصفهان است. خادمى به این دو آهنگ (شاید به این علت كه بیش ازسایر آثارش نشان دهنده سبك كار وى مى‏باشد.) علاقه بیشترى داشت. 2- بازوشلال كه از آهنگ‏هاى محلى دزفول است. 3- «لى‏لى» از آهنگ‏هاى محلى شیراز 4- «جنگل پر» آهنگ محلى گیلك 5- «صنم» آهنگ محلى گیلك. به جز تنظیم آهنگهاى محلى، مرحوم خادم‏میثاق چند قطعه از آهنگها و تصنیفهاى قدیمى را نیز براى اركستر تنظیم نموده است. از جمله: 1- «گل افشان» در ماهور كه به آن ساقى‏نامه نیزمى‏گفتند. 2- «جام وساقى» تصنیف قدیمى در بیات ترك 3-تنظیم چند قطعه پیش‏درآمد و رنگ از آثار آقاى مختار. از آهنگ‏هایى كه خود ساخته است نیز میتوان آهنگ‏هاى زیر را برشمرد: 1- ماه نو-در اصفهان كه بر روى شعر آقاى سالك ساخته شده است و یكى از آثاریست كه مرحوم خادمى علاقه خاصى به آن داشت. 2- نشاط طبیعت- در ماهور كه براى اركستر تصنیف نموده است. 3- خلدبرین- تصینف روى شعر حافظ در سه‏گاه. مرحوم خادم میثاق قبل از فعالیت‏هاى ثمربخش فوق، ضمن سایر كارهاى هنرى خود، تعدادى مارش و سرود نیز ساخته است كه نت‏هاى اغلب آنها به چاپ رسیده است و بعضى از آنها نیز از جمله «سرود فرهنگ» بسیار در خور تقدیر است. و اما راجع به ذكر عقاید خادم‏میثاق درباره تكامل موسیقى ایرانى احتیاجى به تفصیل نیست. چه اینكه وى با جریان عظیمى كه براى تحول موسیقى ایرانى بر پایه علمى- ضمن حفظ خصوصیات موسیسقى ملى، به وجود آمده است، كاملا موفق و همراه بود، و جدا به این نكته اعتقاد داشت كه تحول موسیقى ایرانى گرچه به استفاده از اصول علمى موسیقى بین‏المللى احتیاج دارد، ولى حفظ خصوصیات موسیقى ملى ایران هیچگاه نباید فراموش گردد و این تنها اعتقاد صحیح و منطقى است كه امروزه از طرف اهل فن نیز پشتیبانى و ترویج مى‏شود. در پایان، نگارنده كه از نزدیك شاهد كوشش‏هاى مجدانه هنرمند فقید على‏محمد خادم‏میثاق در راه پیشرفت موسیقى ملى و نیز ناظر نیروى فراوان و آمادگى او براى كارهاى پرارزش دیگرى در آینده بوده است، به جرأت ادعا مى‏كند كه درگذشت نابهنگام او براى جامعه هنردوستان- و به خصوص آنان كه در راه تكامل موسیقى ایران‏ها كوشند- بسیار تأسف‏انگیز و جبران‏ناپذیر مى‏باشد.» حسین‏على ملاح مى‏نویسد: «... بى‏گمان كسان دیگرى در زمینه زادگاه و تاریخ تولد و مراحل نخستین تحصیلى و محیط اجتماعى و تأثیرات محیط بر روح هنرمند سخن گفته‏اند... چیزى كه از تكرار آن باكى ندارم یعنى قادر نیستم كه از ابراز آن چشم بپوشم بیان تألم خاطر و اندوه ضمیرم از شهادت خادم میثاق عزیز است. شاید دیگران نیز از این واقعه جگرسوز یاد كرده‏اند و تأثرات قلبى باطنى خویش را بر صحایف آورده‏اند و در این صورت تذكر اینجانب خسته‏كننده و زاید به نظر آید ولى چه مى‏توان كرد، توسن قلم رام من نمى‏شود و سعى من و دل در مقید داشتن احساسات درونى بالكل باطل است. ... آیا این فریادها و فغان‏ها بهره‏اى دارد؟... اى تفو بر تو اى چرخ گردون تفو... نه!... نه!... خادمى زندگى را بدرود نگفته است... خادمى با ماست با ما زندگى مى‏كند... با ما سخن مى‏گوید... «نشاط طبیعت» او را مى‏شنویم، «سرود نیكنامى‏اش» را زمزمه مى‏كنیم... گفتارش را بیاد مى‏آوریم... نه! نه!... خادمى نمرده است، یعنى هیچ هنرمندى نمى‏میرد... آنان خودشان مى‏دانند كه حیات جاودان دارند... و اگر چنین نبود، نمى‏گفتند: مرگ اگر مرد است گو نزد من آى تا در آغوشش كشم من تنگ تنگ من از او عمرى ستانم جاودان او ز من دلقى ستاد رنگ رنگ ... آرى، خادمى زنده است... نگاه كنید. در اطاق را باز كنید... باوقار و طمأنینه داخل شد... موهاى فلفل نمكى او كه در شقیقه‏ها بیشتر رسته و اندكى هم درهم است سیمایش را مشخص‏تر مى‏نماید... همان تبسم همیشگى را بر لب دارد... نوازندگان از جا بر مى‏خیزند، با من كه صدر ویلن اول نشسته‏ام دست مى‏دهد، به دیگران نیز تعارفى مى‏كند... پس از لحظه‏اى، عینكش را یك دسته ندارد (یعنى شكسته است) بر چشم مى‏نهد... مدادى در دست‏مى‏گیرد... بر نوتى كه روى «پوپیتر» رهبرى دارد نظرها افكند... آنگاه با همان مداد روى «پوپیتر»مى‏زند و به نوازنده پیانو مى‏گوید: «لا»... همه ساكت مى‏شوند... نوازنده پیانو روى كلاویه «لا» مى‏زند و رهبر اركستر به من اشاره مى‏كند، من كوك مى‏كنم و پس از من نیز تمام سازهاى آرشه‏اى كوك مى‏كنند نوبت به نوازنده‏هاى تارها رسد...آنها هم با دقت تمام سازهایشان را كوك‏ها كنند، سپس سازهاى بادى هم آماده‏مى‏شوند. آنگاه از تمام اركسترها خواهد كه همه با هم «لا» را بنوازند... وقتى از درستى كودك اركستر اطمینان پیدا مى‏كند، یكبار دیگر به نوتى كه در برابر خود دارد مى‏نگرد (در این هنگام چنانچه قطعه‏اى كه مى‏باید اركستر بنوازد در مایه‏هاى ایرانى است، پیش از شروع كار از نوازنده تار مى‏خواهد كه در همان مایه، درآمدى) بنوازد تا صداى ربع پرده در گوش نوازندگان به ویژه نوازندگان سازهاى بادى بنشیند...» پس شروع به تمرین قطعه مى‏نماید... همین كه گروه سازها بخش‏هاى خود را به خوبى اجرا كردند، اركستر قطعه را با وزن واقعى خودش مى‏نوازد... واقعا خادمى حوصله‏اى بلند داشت... اگر استادى صاحب چنین حوصله‏اى نباشد مطلقا نمى‏تواند در امر تعلیم و تربیت توفیقى پیدا كند... بارها من خود ناظر بودم كه جهت اصلاح یك گدار (پاساژ) دو ساعت تمام، وقت اركستر صرف شد تا سرانجام چنان كه باید اجرا گردید، با این حال وقتى از جا بر مى‏خواستیم همه راضى بودیم زیرا از حوصله جمیل و دقت بسیار و توضیحات خردمندانه و راهنمایى‏هاى درست او چیزها آموخته بودیم... خادمى، گوش موزیكى حساسى داشت... به وسعت سازها آشنا بود... نوازندگى برخى از سازها را مى‏دانست... پیانو كنترباس ساز تخصصى او بودند... ذوق لطیفى داشت... فوق‏العاده سریع‏الانتقال بود، به زودى حالت و «نوانس» قطعه‏اى را كه براى رهبرى به او مى‏دادند در مى‏یافت و چنان كه باید به اجرا مى‏نهاد... من بارها از استاد محترم آقاى وزیرى شنیده‏ام كه راجع به خادم میثاق مى‏گفتند: «خادمى در دوران تحصیل، جوانى فكور بود... یعنى مغز او بهتر از انگشتانش كارمى‏كرد و به همین سبب در «هارمونى» و كارهاى علمى موسیقى، استعداد بیشترى داشت...» سرودها خادمى بیش از هر آهنگسازى سرود ساخته است... شاید بتوان انگیزه این تمایل را تأثیر دوران تخستین تحصیلى (مدرسه موزیك نظام) و نیاز عمومى دانست... این سرودها به دو دسته تقسیم مى‏شوند: چاپ شده و چاپ نشده است. سرودهایى كه چاپ شده‏اند عبارتند از: 1- سرود امید كتاب سرود آموزشگاهها صفحه 5 شعر از نظامى 2- سرود فرهنگ كتاب سرود آموزشگاهها صفحه 30 و 31 شعر از حسن سالك 3- سرود ملك ایران كتاب سورد آموزشگاهها صفحه 41 شعر از فردوسى 4- سرود نیكنامى كتاب سرود آموزشگاهها صفحه 47 و 46 شعر از نظامى 5- سرود هنرمندان كتاب سرود آموزشگاهها صفحه 50 و 51 شعر از دكتر گل گلاب 6- سرود هنر مجله موسیقى شماره 4 سال 1319 صفحه 49 شعر از نظامى 7- سرود میهن مجله موسیقى شماره 3 سال 1318 صفحه 49 شعر از فردوسى 8- سرود كوشش مجله موسیقى شماره 7 سال 1318 صفحه 53 شعر از فردوسى 9- سرود پایدار ایران جزوه مستقل- شعر از دكتر گل گلاب سرود راستى ودرستى (چاپ نشده) مطلع اشعار این سرود چنین است: تو اى چرخ دانش بزیر آورى به بال هنر بر ز گردون پرى ترانه‏هاى عامیانه خادم میثاق عضو انجمن موسیقى ملى بود و از بنیادگذاران این انجمن محسوب مى‏گردد... و در اركستر انجمن كنترباس مى‏نواخت... خادمى وقتى استقبال خلق را از ترانه‏هاى عامیانه مشاهده كرد تصمیم گرفت در این زمینه چون سایر دوستان و همكاران خود خدمت شایسته‏اى انجام دهد... به همین سبب در این طریق جهد بسیار كرد تا جایى كه جان خود را نیز در همین راه فدا ساخت. ترانه‏هایى كه جمع‏آورى كرده است عبارتند از: 1- واسونك و دوما ترانه محلى جنوب ایران براى اركستر نوشته شده است. 2- لى‏لى ترانه محلى جنوب شیراز براى اركستر نوشته شده است. 3- جنگل پر و شلال دو ترانه محلى مازندرانى براى اركستر نوشته شده است. 4- صنم ترانه محلى مازندرانى براى اركستر نوشته شده است 5- ثریا و لاكو این دو ترانه (ثریا و لاكو)، در جزوه‏اى كه در اسفند سال 1323 از طرف انجمن موسیقى ملى به نام «نغمه‏هاى زیبا» منتشر شده چاپ گشته است... در صفحه 25 همین جزوه زیر عنوان: آقاى على‏محمد خادم میثاق دیپلمه مدرسه موسیقى دولتى این مطالب نوشته شده است. «آقاى على‏محمد خادم میثاق تنها نوازنده‏ایست كه مى‏تواند با كنترباس حالات موسیقى ایرانى را به خوبى نشان دهد و این دو ترانه را كه اولى از گرگان و دومى از گیلان است براى اركستر تنظیم كرده‏اند... این هنرمند از موسیقى‏دانهاى بااطلاع و تحصیل كرده است كه در ساختن آهنگها داراى روش مخصوصى مى‏باشد و در تركیب كردن این دو ترانه نیز كمال ذوق را بكار برده...» اشعار این دو ترانه و نت آن در این جزوه چاپ شده است. مطلع اشعار ترانه نخستین چنین است: سر راهت نشینم گل بریزم اگر شمشیر بارد برنخیزم اشعار ترانه دومى چنین است: گلى چیدم گلى هنگامه چیدم لاكو ته، نه‏نه، بمیره یار خود را لب سرچشمه دیدم لاكو، ته، نه‏نه، بمیره آثار اركسترى خادم میثاق همچنان كه در صدر مقال اشاره شد موسیقى‏دانى متفكر بود، آثار او عموما از نظر هم‏آهنگى واجد ارزش هستند... مهمترین كارهاى وى در این زمینه عبارتند از: 1- نشاط طبیعت- در «ر» ماژور (ماهور) (تم اصلى این اثر مربوط به یكى از پیش‏درآمدهاى قدیمى است كه به شیوه‏اى بسیار دلپذیر به اركستر نهاده شده و داراى «موومانهاى» مختلف است). 2- ماه نو «در مایه اصفهان». 3- قطعه‏اى در مایه سه‏گاه 4- پیش‏درآمد چهارگاه (این اثر از ركن‏الدین مختار است و توسط خادم‏میثاق براى اركستر تنظیم شده است). 5- مارش (این اثر از ركن‏الدین مختار است و توسط خادم‏میثاق براى اركستر تنظیم شده است). 6- قطعه‏اى براى ویلن و اركستر (این اثر از ساخته‏هاى آقاى وزیرى است و توسط خادم‏میثاق براى اركستر نوشته شده است). این قطعات تماما به وسیله اركستر شماره 3 هنرهاى زیباى وقت كشور تحت رهبرى خود هنرمند اجرا شده است... خادم‏میثاق آثار كوچك دیگرى دارد كه یا ناتمام است و یا اجرا نشده است. ... فقدان این گونه هنرمندان ضایعه جبران‏ناپذیرى براى موسیقى ایران است. اینانند كه بر پایه‏هاى موسیقى علمى نوین بناهایى در خور زمان مى‏سازند و بر استغناء موسیقى ملى ما مى‏افزایند... در حقیقت با مرگ خادم میثاق ما یكى از معماران موسیقى نوین ایران را از دست داده‏ایم، وطن ما نیاز به این معماران خردمند دارد و جدا مرگ آنان ضایعه‏اى ناگوار براى ملت ایران است. بهاءالدین بامشاد، مى‏نویسد: «- گفتى بین خط دوم سوم چیه؟ - لا سرم را به عقب برگرداندم على‏محمد و عباسعلى خان دو تن از همدرسانم را دیدم كه اولى با قدمهاى بلند و دومى در حالى كه مى‏دوید و كیف و كتاب و چنته نهار را با خود مى‏كشید در راه مدرسه به سؤالات برادر بزرگ خود جواب مى‏داد. در سال 1302 خورشیدى مرحوم خادم‏میثاق و نگارنده در ردیف شاگردان مدرسه موزیك دولتى درآمدیم. این مدرسه كه از یك سالن دو كلاس درس و یك دفتر تشكیل مى‏شد بین ساختمان فعلى وزارت پست و تلگراف و بناى دارالفنون قرار داشت كه در سمت جنوب آن پلاك مدرسه طب و تابلوى وزارت معارف و صنایع مستظرفه به چشم مى‏خورد. مدرسه موزیك مخلوطى از نمایندگان دستجات موزیك نظام و داوطلبان غیر نظامى بود و در حدود چهل شاگرد داشت كه به آنان زبان فرانسه، تاریخ و جغرافیا، ریاضیات، علوم طبیعى، ادبیات فارسى، تئورى موسیقى، هارمونى، سازشناسى، اركستراسیون و كمپوزیسیون مى‏آموختند و به هر یك از محصلین یك ساز بادى چوبى یا مسى و یك ساز زهى تعلیم مى‏دادند همه مى‏بایستى پیانو بنوازند و از سال سوم در اركستر مدرسه شركت نمایند. خادم میثاق از همان روزهاى اول در صف شاگردان بااستعداد و جدى درآمد و هر روز صداى ترمبون و طین كنترباس او بگوش مى‏رسید. به زودى در پیانو پیشرفت بسیار نمود پس از چندى قطعاتى به سبك مارش ساخته و روى پیانو مى‏نواخت. دیرى نگذشت كه اداره مدرسه موزیك به آقاى علینقى وزیرى سپرده شد و تحت نام مدرسه موسیقى دولتى ابتدا در خیابان نادرى و سپس در ناصریه و بازار كنار خندق و كوى اعتماد به حیات خود ادامه داد. در سازمان جدید از هنرجویان ملبس به لباس نظام دیده نمى‏شد ولى جمعى از علاقمندان به موسیقى در این مدرسه به تحصیل اشتغال داشتند. نوازندگى پیانوى اركستر مدرسه به عهده خادم میثاق بود هوش سرشار و گوش حساس او در پیشرفت كارش تأثیر بسزا داشت همیشه در هر كلاس شاگرد اول بود. اواسط سال پنجم متوسطه معلم هارمونى از كار كناره گرفت از این پس مرحوم خادم‏میثاق رل معلم و متعلم را یكجا بازى‏مى‏كرد هم معلم كلاس پنجم و هم محصل آن كلاس بود. دوره تحصیلات متوسطه به پایان رسید، نگارنده به خدمت نظام و بعد از آن به دانشكده حقوق رفتم لكن مرحوم خادم‏میثاق ضمن ادامه تحصیلات موسیقى پستهاى هنرآموزى رهبرى دسته موزیك وزارت فرهنگ، معاونت دایره سرود و موسیقى، مدیریت هنرستان عالى موسیقى و ریاست دایره سرود و موسیقى را پشت سرگذاشت در آخر مدیر مسئول اركستر سنفونیك تهران شد. چند روز پس از درگذشت فقید سعید دوست مشتركى‏ها گفت: «خواب دیدم پاى عمارت رفیعى كه روى تپه بلندى قرار داشت ایستاده محو تماشاى آن بناى مجلل بودم كه ناگاه خادم‏میثاق از جلویم عبور كرد به او سلام كردم به سردى جوابم را داد و به سرعت از پله‏هاى عمارت بالا رفت. به مرتبه فوقانى كه رسید پنجره‏اى را باز كرد و از آنجا با من به گفتگو پرداخت به وى گفتم چرا پاى عمارت با من صحبت نكردى و یا چرا مرا به بالا دعوت نمى‏كنى گفت جاى تو آنجا و جاى من اینجاست». گفتم: «من هم مایلم به آنجا بیایم». گفت: «قیودى كه به دست و پا دارى باز كن تا بدین محل راه یابى». روزى كه از خبر فوت دوستم آگاه شدم گفتم شاید با گذشت چند ده سال و صرف چندین میلیون ریال بتوان خادم‏میثاق دیگرى به جامعه هنرى كشور تحویل داد.» على‏محمد خادم میثاق به سال 1286 در تهران متولد شد و پس از گذراندن دوران ابتدایى تحصیلى به مدرسه فلاحت (كشاورزى) رفت و مدت دو سال در این مدرسه به تحصیل مشغول گردید ولى به علت علاقه‏ى بسیارى كه به موسیقى پیدا كرده بود با راهنمایى یكى از دوستان پدرش به مدرسه موزیك سابق كه زیر نظر سالار معزز اداره مى‏شد و معلم منحصر به فرد آن سرهنگ نصراللَّه‏خان مین‏باشیان فرزند سالار معزز بود رفت. خادم میثاق سلفژ و هارمونى را نزد سالار معزز و كنترباس و پیانو را در كلاس سرهنگ نصراللَّه مین‏باشیان آموخت. پس از چندى كه شادروان علینقى وزیرى عهده‏دار ریاست مدرسه موزیك شد و خادم میثاق به ادامه‏ى تحصیل در رشته موسیقى مشغول بود با موسیقى ایرانى نیز آشنا شد و در سال 1312 دیپلمه موزیك ایران مدرسه شد و در همین ایام سرتیپ غلامحسین مین‏باشیان به ریاست مدرسه منصوب گردید خادم میثاق دعوت شد تا تدریس سلفژ و هارمونى را در كلاس‏هاى شبانه‏ى این مدرسه به عهده گیرد. پس از چندى مین‏باشیان تصمیم به تشكیل اداره‏ى موسیقى كشور گرفت و خادم میثاق را براى اداره و آموزش موسیقى برگزید و از آن زمان وى سرودهاى بسیار زیبا و جالبى ساخت كه در مدارس خوانده مى‏شد. پس از شهریور 1320 كه مجدداً استاد وزیرى به ریاست هنرستان برگزیده شد، خادم میثاق همكارى با ایشان را پذیرفت تا این كه در سال 1323 خادم میثاق معاون هنرستان گردید و در مدت شش ماه نظم و ترتیبى براى اداره‏ى امور به هنرستان داد. اركستر سمفونیك مشغول فعالیت گردید و یكى از استادان هنرستان عالى موسیقى تدریس سلفژ را به عهده گرفت و در همین زمان پرویز محمود به ریاست هنرستان منصوب شد. در زمان تصدى محمود، خادم میثاق چند ماهى تدریس تئورى را به عهده داشت و چون در قسمت سرود كارها به آهستگى جلو مى‏رفت وى به ریاست قسمت سرود برگزیده شد و فوراً یك اركستر موسیقى ایرانى تشكیل داد و كارها را سامان داد. در دوران ریاست روبیك گریگوریان وى همكارى خود را ادامه مى‏داد و در تمام این مدت نوازنده‏ى كنترباس اركستر سمفونیك تهران نیز بود. خادم میثاق كه خود نوازنده‏ى این اركستر بوده، به تنى چند از دوستان خود گفته بود: «من از نزدیك شاهد فعالیت‏هاى رهبران مختلف این اركستر سمفونیك بودم و مخصوصاً از اوربانس رهبر چك و آقاى كنیپر كمپوزیتور شوروى و آقاى مین‏باشیان كامل بردم.» خادم میثاق پس از مدتى سرپرست اركستر هنرستان موسیقى ملى شد و سپس رئیس اركستر شماره‏ى یك اداره‏ى هنرهاى زیبا گردید. پس از تأسیس رادیو تهران همكارى خود را آغاز و با هنرمندان بزرگ و قابلى نظیر: مهندس همایون خرم و امین‏اللَّه رشیدى و تعدادى دیگر از سرشناسان موسیقى كشور همكارى كرد و چند سالى هم رئیس اركستر رادیو بود. از آثار على‏محمد خادم میثاق مى‏توان: 1- از تعداد زیادى سرودهاى میهنى و اخلاقى كه اشعار آنها از شعراى بزرگ گذشته و معاصر نظیر: دكتر حسین گل گلاب و سالك بود ساخته شده است. 2- چندین مارش نظامى، قطعاتى در والس و دو قطعه سرود براى اركستر سمفونیك مثل: سرود نیروى هوائى و دانشگاه. 3- تعداد قابل توجهى از آهنگ‏هاى اساتید گذشته موسیقى ایران كه براى اركستر تنظیم كرد. 4- تعدادى آهنگ روى تم‏هاى موسیقى محلى ایران. على‏محمد خادم میثاق در سال 1337 بر اثر تصادف در جاده‏ى تهران- اصفهان، دار فانى را وداع گفت و خیلى زود جامعه‏ى هنرى كشور را از وجود باارزش خود تهى كرد. روانش شاد.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.